۱۳۹۹ بهمن ۹, پنجشنبه

درنگی در شعری از سید علی رکن الدین تحت عنوان «حلال عشق، حرام شرع» (۵) (بخش آخر)

 علی رکن الدین: دل به دریای دچار زده ام!

  
  سید علی رکن الدین

حلال عشق حرام شرع

درنگی 

از 

مسعود بهبودی 

۱

شبیه بوسه ای هستم مردد بین دین و دل
حلال مذهب عشقم، حرام شرع اسلامم

شاعر فوندامنتالیسم شیعی

خود را بر سر دو راهی دل و دین می بیند.

نمی داند به دل بوسه دهد و یا به دین.

مذهب عشق با مذهب اسلام در تضاد دوئالیستی قرار گرفته است.

شاعر 

دیالک تیک دین و دل را به معنی دوئالیسم عقاید مذهبی و حوایج غریزی

تحریف می کند.

دلیل کلافگی و سر درگمی اش در همین دوئالیسم است.

مذهب عشق کذایی 

جفتگیری را حلال می داند

 و

 مذهب اسلام، حرام.

اکنون معلوم می شود که این جفتگیری نه مبتنی بر صیغه است و نه مبتنی بر لواط.

چون

جفتگیری مبتنی بر صیغه حلال است و لواط مکروه.

۲

عزادارم کنار تو، تو بد مستی کنار من
تو کاخ سبز بشکوهی و من ویرانه ی شامم

 

حریف در اوج شهوت پرستی و هرزگی است

و

شاعر حزب الله در عزا ست.

حریف کاخ سبز باشکوهی است 

و

شاعر حرب الله

خرابات شام

است.

 

اکنون

معلوم می شود

که

فوندامنتالیسم

 ناتورالیته (طبیعیت) روابط میان انسانی

را

نفی می کند.

یعنی

انسان را سلب طبیعیت می کند و به بحران روحی و فکری و روانی می کشد.

این به معنی سیطره جامعه ستیزی و خودستیزی و خریت و خردستیزی است.

فقط در این صورت 

است

که

هر جنایتی هم بر ضد همنوع و هم بر ضد خویشتن 

(انتحار عنقلابی)

امکان پذیر می گردد.


فقط

در این صورت

است

که

فرد سلب طبیعیت شده

ده ها هزار انسان دگراندیش

را

به

فتوای امامی، فقیهی، رهبری

قصابی می کند

و

خمی

حتی

به ابرو نمی آورد.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر