۱۳۹۹ بهمن ۳, جمعه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۰۷)

Bild

میم حجری

 

۳۴۴۳

سنگ سخنگو

چه کسی مرا دوست دارد؟! 

منی که همه را دوست میدارم ‌

سگ سخن جو

 

واقعا؟
تو همه را دوست داری؟
منظورت از دوست داشتن چیست؟
حتی خر همه را دوست ندارد
چه رسد به بنی بشر.
مثال:
کره خری که اسید به روی دختر مردم می پاشد
دوست داشتنی است؟
لاشخوری که به کره خر فرمان اسیدپاشی می دهد
دوست داشتنی است؟
اجامری که خلق ها را بمباران و دربدر می سازند
دوست داشتنی
اند؟

۳۴۴۴

سنگ سخنگو

وقتی بهش میگم از اینکه یه کاری رو انجام نمیدی بدم میاد فرداش میره اون کارو انجام میده دوس دارم بمیرم براش

سگ سخن جو

 

واقعا؟
دوست داری برایش بمیری؟
چنین چیزی محال است.
این بدان می ماند که اربابی برای بنده و رعیت و غلام و نوکر و کلفتش بمیرد.
چون
بنده و غلام و نوکر و رعیت و کلفت
هرچه او می فرماید
می روند و می کنند

۳۴۴۵

سنگ سخنگو

یه دوست دختر داشتم, تو سکس کتلت بود. یه بار سکس چت میکردیم بش گفتم: حالا آروم کفگیر رو میزنم زیرت برعکست میکنم
 

سگ سخن جو

 

 
عجب مغزی خدا داده است.
اگر من جای او بودم
به جایش شلغمی گندیده می دادم

۳۴۴۶

سنگ سخنگو

چرا اول باید پاشیم بعد بخوابیم؟

سگ سخن جو

 

این پرسش باران
پرسش ارزشمندی است.
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید
پرسید:
تفاوت مفهوم با واژه چیست؟

 
پاشیم بخوابیم
یک مفهوم است.
مفهومی است که از دو واژه تشکیل یافته است.
پاشیم بخوابیم
ربطی به پا شدن ندارد.
مثل دل به دریا زدن که نه ربطی به دل دارد و نه ربطی به دریا

۳۴۴۷

سنگ سخنگو

دیالک تیک
یعنی همبایی و همستیزی همزمان اقطاب متضاد.
مثال
د. زن و شوهر که با هم اند و ضد هم اند.
د. کارگر و سرمایه دار
د. ارباب و رعیت
د. پروتون و الکترون در هر اتم
د. جذب و دفع
د. داد و ستد
د. عرضه و تقاضا

۳۴۴۸

سنگ سخنگو

دنیا دیگه قرار نیست به شکل قبل از کروناش برگرده چون ما آدمای قبلی نیستیم.

 
سگ سخن جو

 

 
سعدی 

  مواعظ 
 
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت


اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت


خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت


به حقیقت آدمی باش وگر نه مرغ باشد
که همین سخن بگوید به زبان آدمیت


مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
که فرشته ره ندارد به مکان آدمیت


اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت


رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت


طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت


نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت


منظور از شکل دنیا چیست؟
مشخصه آدمیت چیست؟

 

۳۴۴۹

سنگ سخنگو

آخر همان شد که نباید میشد
آخر همان رفت که نباید میرفت


سگ سخن جو

 

سکنه جنقوری به اصطلاح اسلامی
آدمی را به یاد زیگموند فروید بدبخت می اندازد
که جهان را از دوربین آلات تناسلی می دید.
فکر و ذکر همه از دم
جفت جویی، جفت یابی و جفتگیری است.
مهم ترین مسئله برای شان ماندن و رفتن جفت است.
قضیه از قضا دقیقا بر عکس است:
آخر همان می شود که باید بشود و همان می رود که باید برود

۳۴۵۰

سنگ سخنگو

با توجه به شخصیتتون فکر میکنید کدوم کتاب درسی هستید؟

سگ سخن جو

 

شخصیت؟
منظور از شخصیت چیست؟
پیش شرط تشکیل شخصیت چیست؟
کسی که همین سؤال را طرح می کند
مگر شخصیت دارد؟
مگر می داند که شخصیت چیست؟


۳۴۵۱

سنگ سخنگو

بی مرز تر از عشقم و بی خانه تر از باد
ای فاتح بی لشگر من خانه ات آباد

تا کی بنویسم که تو می آیی و هر بار
قولِ “سرِ خرمن بدهی” ، دست مریزاد

حافظ به تمسخر به دلم گفت فلانی
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد

دور از تو فقط طعنه خورِ مردمِ شهرم
مجنونم و یک شاعرِ دیوانه ی دل شاد

دستم به جدایی برسد، رحم ندارم
بد شد “گذرِ پوست به دبّاغ نیفتاد”

با اینکه دلم گفته مدارا کنم اما
ای داد از این دوری و از عشق تو بی داد

تلخ است اگر دوریِ شیرین به خدا شکر
این قرعه ی عشق است که افتاده به فرهاد.


سگ سخن جو

 

 دل قلعه نیست تا چلاق باشد و فتح شود.
دل پا دارد و با پای خود از دست می رود.
 

دل می رود ز دستش
صاحبدلان خدا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا


۳۴۵۲

سنگ سخنگو

عاشق شده ام بر تو تدبیر چه فرمایی
از راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟



تا جان و دلم باشد من جان و دلت جویم
یا من به کنار افتم یا تو به میان آیی



هر جا که تو را بینم دست من و زلف تو
دانی که قلم نبود بر عاشق سودایی
 
در دوستیت شهری گشتند مرا دشمن
بر من که کند رحمت؟ گر هم تو نبخشایی
 
زین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کس
نه دسترسی بر تو نه بی تو شکیبایی 

نظامی گنجوی


سگ سخن جو

 

ضد دیالک تیکی صلاح
فساد است
و
نه
رسوایی.
مش نظامی گنجوی.

ضمنا
چرا
عشق در نظامات برده داری و فئودالی
موجب رسوایی محسوب می شود؟
آخر این چه عشقی است که رسوا می کند و نه آبرومند؟

۳۴۵۳

سنگ سخنگو

وقتی یکی حالش بده بهش چی بگیم!؟ 

 خودم ترجیح میدم سکوت کنم و شنونده باشم

سگ سخن جو

 

تو روانکاوی
کسب و کار روانکاوان هم همین است:
گوش دادن و رهنمودی ندادن.
تا دردمند
فشار روحی و روانی اش را تخلیله کند و آرام گیرد.
اگر روانپزشک و یا پزشک بودی دلیل بدی حال همنوعت را می پرسیدی
و درمانی برای دردش پیدا می کردی.

۳۴۵۴

سنگ سخنگو

با حیوونا و بچه ها، جفتشون بچگونه حرف میزنم. جی جی یاد گرفته هر وقت بچگونه حرف میزنم عکس العمل نشون میده

سگ سخن جو

 

سکنه جنقوری به اصطلاح اسلامی
خیال می کنند که کودکان و جانوران
خر اند.
(با پوزش از خر که خر نیست.)

 
جانوران از حشره تا حیوان
زبان خاص خود را توسعه داده اند.
۸۰ درصد مطالب رسانه ها در اروپا
جانورشناسی و حتی نبات شناسی است.
ما برای کودکان صدها قصه ترجمه و منتشر کرده ایم
بخوانید

۳۴۵۵

سنگ سخنگو

شکل دنیا در واقع منظورم روابط آدما بود آدمی علاوه بر بعد حیوانیت یک بعد روحانی هم داره که البته تفاوت انسان با نقش دیوار و حیوان همینه

سگ سخن جو

 

منظور از دنیا
جامعه است
منظور از فرم جامعه
مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی جامعه) است.
فرق اساسی آدم با گاو و خر
تولید مایحتاج حیاتی
به
عوض چریدن نعمات طبیعی است.
جامعه چیست؟

۳۴۵۶

سنگ سخنگو

روزی حریفی به خاله اش گفت:
برای چی مرتب تولید مثل می کنید؟
خاله جواب داد:
وقتی بزرگ شدی می فهمی که بچه دار شدن دست آدم نیست.
علاوه بر این بچه دار شدن هزار دلیل دارد.
بچه برای زنان
نوعی بیمه خانواده و زندگی است.
بچه گشادترین کلاهی است که زنان بر سر نران می گذارند

۳۴۵۷

سنگ سخنگو

جامعه یک مفهوم است.
انسان
و
روابط انسانی مفهوم دیگری است.
جامعه چیست.
راهنمایی:
جامعه مثل خانه است.
سیر و سرگذشت جامعه شبیه سیر و سرگذشت خانه و خانواده است.
جامعه قبلا خانواده بوده است که رشد کرده است.
خانه چیست؟

۳۴۵۸

سنگ سخنگو

خانه چیست؟
سؤال مشخص است.
خانه از دو قسمت اساسی تشکیل یافته است.
کدامند؟

۳۴۵۹

سنگ سخنگو

ریدم تو اون ضمانت و بیمه که بخواد کلاه سر مردا باشه،اصلا به چه قیمتی؟خودتو و یه طفل معصومو بدبخت کنی که چی بشه؟

سگ سخن جو

 

 بزرگتر که شدی خواهی فهمید.
زنان با نران در جنگ ابدی به سر می برند.
دیالک تیک زنان و نران
دیالک تیک تراژیکی است.
هم نران بر سر زنان کلاه می گذارند و هم زنان بر سر نران.
زندگی جنگ است جانا
بهر جنگ آماده شو

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر