۱۳۹۹ بهمن ۱, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۸۱)

خوداندیشی

شین میم شین

حکایت چهاردهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۷ ـ ۳۸)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

بر مرد هشیار، دنیا خس است

که هر مدتی جای دیگر کس است

 

 

انسان و جهان در تأثیر (۱) مدام و لاینقطع با یکدیگر قرار دارند.

 

جواب

 

انسان و جهان در تأثیر متقابل مدام و لاینقطع با یکدیگر قرار دارند.

 

میان انسان و جهان رابطه (۲) سوبژکت و اوبژکت برقرار است.

 

جواب

 

میان انسان و جهان رابطه دیالک تیکی سوبژکت ـ اوبژکت  برقرار است.

 

مفهوم «مرگ» نیز که از سوی سعدی مرتب به کار می رود، باید توضیح علمی داده شود.

 

مرگ نبات، جانور و انسان مرگ به معنی «عدم» و نیستی نیست.

 

مرگ هر موجودی، به معنی تجزیه ارگانیسم آن به اجزای متشکله اش و ترکیب نوین اجزاء یاد شده و تشکیل اشیاء و موجودات گونه گون دیگر است.

 

ماده لایزال است.

 

در این زایش و مرگ ظاهری، توسعه و تکامل چیزها تحقق می یابد.

 

قزل ارسلان متکاملتر از پدر خویش است.

 

آینده و رونده مهره های همسان شطرنج نیستند.

 

«نو» در روند (۳)، عناصر مثبت و پیشرفتمند «کهنه» را در خود جذب می کند و آنها را به لحاظ کمی و کیفی توسعه و تکامل می بخشد، تا روزی خود به نوبه خود (۴)  شود.

 

جواب

 

«نو» در روند نفی نفی، عناصر مثبت و پیشرفتمند «کهنه» را در خود جذب می کند و آنها را به لحاظ کمی و کیفی توسعه و تکامل می بخشد، تا روزی خود به نوبه خود نفی شود.

 

پوچ و بیهوده قلمداد کردن روند پیشرفت اجتماعی دلیل بر بلاهت است، نه هشیاری.

 

مسئله مهم دیگر که سعدی نمی فهمد، تفاوت میان مفاهیم «گونه ای» و «نوعی» است.

 

تفاوت مفهوم گونه ای با مفهوم نوعی، به تفاوت میان درخت کاج و درختان سوزنبرگ می ماند.

 

انسان یک مقوله (۵)  است.

 

جواب

 

انسان یک مقوله نوعی است.

 

آن که می میرد، انسان به معنی «گونه ای» کلمه است.

 

در حالی که انسان نوعی تا زمانی که شرایط حیاتی حیات (اکسیژن، درجه حرارت مناسب، آب و مواد غذائی) موجود باشند، جاوید است و مرگ را در قلمرو آن راه نیست.

 

افراد انسانی در انسان (۶)  زنده اند، حتی اگر مرده باشند.

 

جواب

 

افراد انسانی در انسان نوعی زنده اند، حتی اگر مرده باشند.

 

انسان نوعی همان است، که سعدی در شعر تصادفی اش به درستی «بنی آدم»  می نامد.

 

(۷) بودن مقوله «انسان»

کلیه تئوری های آشغال راسیستی، ناسیونالیستی، فاشیستی، بیولوژیستی، مذهبی و غیره را در زمینه برتر شمردن گروهی از انسانها بر گروه های دیگر به زباله دان ابدی می ریزد.

 

جواب

 

نوعی بودن مقوله«انسان» 

کلیه تئوری های آشغال راسیستی، ناسیونالیستی، فاشیستی، بیولوژیستی، مذهبی و غیره را در زمینه برتر شمردن گروهی از انسانها بر گروه دیگر به زباله دان ابدی می ریزد.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر