جینا روک پاکو
میمون ها
· «اوران اوتان هستند این میمون ها؟»، کلاودیا می پرسد.
· میکائیل خنده اش می گیرد.
· پدر میکائیل هم خنده اش می گیرد.
· بقیه آدم ها که نزدیک قفس هستند، نیز خنده شان می گیرد.
· برای چه سؤال کلاودیا اینقدر خنده دار است؟
· «کلاودیا هنوز میمون ها را نمی شناسد»، پدر میکائیل می گوید.
· «اروان اوتان ها میمون های بسیار بزرگی اند»، او به کلاودیا توضیح می دهد.
· «میمون های ما را میمونک های رسوس می نامند.»
· «اسم کوچکتره، بی بی است»، میکائیل می گوید.
· «او شش ماهه است.
· وقتی به دنیا آمد به موش صحرائی شباهت داشت.
· وقتی بزرگتر بشود، پدرم به او هم هنرنمائی خواهد آموخت.»
· پدر میکائیل در یکی از قفس ها را باز می کند و یکی از میمون ها را روی شانه اش می نشاند.
· میمونک به او می چسبد.
· «میمونک های رسوس اهل هندوستان هستند»، پدر میکائیل توضیح می دهد.
· «آنها آنجا در گله های بزرگی زندگی می کنند.
· قوی ترین میمون های نر از میمون های دیگر گله حفاظت می کنند.
· آنها از میوجات، غلات، حشرات و برگ ها تغذیه می کنند.
· میمونمادر ها بیشتر از بعضی انسان مادرها مواظب بچه های شان هستند.
· پدرمیمون ها هم همه دیوانه بازی های بچه میمون ها را تحمل می کنند.»
· «این ویژگی را مهر میمونی می نامند»، میکائیل می گوید و بقیه همه می خندند.
· «تعدادی از این میمونک های رسوس خدمات زیادی به بشریت کرده اند»، پدر میکائیل می گوید.
· «آنها هنوز هم خدمتگزار بشریت اند.
· آنها را در طب به عنوان حیوانات آزمایشگاهی مورد استفاده قرار می دهند.
· روی آنها آزمایش می کنند تا تشخیص دهند که داروها چه تأثیراتی باقی می گذارند و کدام بیماری ها قابل علاج هستند.»
· «تعدادی از آنها را هم به کائنات پرتاب کرده اند»، میکائیل می گوید.
· «در موشک های فضائی.»
· «میمون ها آنجا دچار ترس نمی شوند؟»، کلاودیا می پرسد.
· «من فکر می کنم که می ترسند»، مردی می گوید.
· «شاید کاری که به عهده میمون ها می گذارند، برای بشر مهم باشد.
· اما برای میمون ها بی شک دردناک است.»
· «با این حال این کارها را به میمون ها تحمیل می کنند؟»، کلاودیا می پرسد.
· «میمون ها که نمی توانند از خود دفاع کنند»، مرد می گوید.
· میمون ها همیشه به انسان ها شباهت دارند و ما باید قادر به همدردی با آنها باشیم.
· همانطور که ما با انسان های ناموفق همدردی می کنیم.
· برخی از آدم ها میمون ها را خنده دار می یابند.
· اما انها در واقع مضحک نیستند.
· آنها برادران فقیر و مظلوم ما هستند.
· «میمون ها اینجا ترس ندارند»، کلاودیا می گوید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر