۱۳۹۹ دی ۱۲, جمعه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۲۶۳)

  Bild

 

میم حجری



۲۶۵۵

سنگ سخنگو

مانند دست است یه خانواده هرکس یک انگشت در خانواده


سگ سخن جو

 

خانواده سلول اساسی جامعه بشری است
جامعه نتیجه توسعه خانواده است
میان توسعه خانواده و جامعه
اما
تناسب معکوس وجود دارد:
جامعه
هرچه بیشتر تکامل مییابد
خانواده
به همان اندازه کوچکتر میشود.
مناسبات تولیدی سرمایه داری
خانواده را هم تجزیه میکند
آن سان که برادر به جنگ برادر برمی خیزد.


۲۶۵۶

سنگ سخنگو

کاری به کار همدیگر نداشته‌باشیم باور کنید تک‌تک آدم‌ها زخمی‌اند هرکس درد خودش را دارد دغدغه‌ی خودش را دارد مشغله خودش را دارد باور کنید ذهن‌ها خسته‌اند قلب‌ها زخمی‌اند زبان‌ها بسته‌اند برای هم آرزو کنیم بهترین را راحتی را همه گم شده‌ایم یاری کنیم هم را تا زندگی برایمان لذتبخش شود

سگ سخن جو

 

عوامفریبی با اندرز:
اگر « تک‌تک آدم‌ها زخمی‌اند»
هر بشردوستی مرهمی تهیه میکند و بر زخم همنوعش می نهد تا دردش دوا شود
دادن اندرز «کاری به کار همدیگر نداشته‌باشیم»
به معنی بی اعتنایی به زخمهای همنوع خواهد بود
چه رسد به اندیشیدن
به لاشخور زخم زن،
به دلیل زخم زدن
وزخم خوردن، به جامعه
 

۲۶۵۷

سنگ سخنگو

من از اونا نیستم که صادقانه روز تولدم بغض کنم

سگ سخن جو

 

مشخصه مشترک مهم سکنه جنقوری اسلامی
سانترالیزاسیون «من» خویش است.
مطرح کردن مستمر «من» است.
«منم» «منم» سر دادن است.
با تعمیق مناسبات تولیدی سرمایه داری
این مشخصه مشترک تعمیق یافته و شدت و حدت گرفته است.
کسی به فکر جامعه نیست که تخریب می شود.



۲۶۵۸

سنگ سخنگو

دلیل استعمال مکرر واژه های لومپنی کافدار و گافدار و عین دار و غیره توسط نران و سران و زنان در جنقوری و فحاشی چیست؟



۲۶۵۹

سنگ سخنگو

نماینده مجلس اتریش از کوکاکولا تست کرونا میگیره... و نتیجه مثبت است! الان هم‌ تست و هم کرونا رفتن زیر سئوال!! 

من دیگه حرفی ندارم

سگ سخن جو

 

این لاشخور از باند فاشیستی اطریش است.
هدف اینها تخطئه مخالفین به هر قیمت است.
حتما تست شان از کولا هم قلابی بوده.
متد تست در اروپا مطمئن ترین متد است.
این زباله ها منکر کرونا بوده اند و مخالف مبارزه با کرونا
اینها از جنس سران جنقوری اسلامی اند که ویروسها را با اجنه عوضی می گیرند


۲۶۶۰

سنگ سخنگو

اگه بیداری یه نصیحتم کن


سگ سخن جو

 

اندرز از متدها و رواش های قرون وسطایی است.
دهه سوم قرن ۲۱ آغاز شده است.
به عوض اندرز دادن و اندرز نیوشیدن
بهتر است که بیندیشیم.
زنده باد خوداندیشی

۲۶۶۱

سنگ سخنگو

چه کرده "برق لبت" با دلم ، نمیدانم
همیشه کشته ی یک "اتصال" کوتاهم

مجتبی سپید

 

تعدادی از خط خطیهام که در فضای مجازی بی نام میگردند
..هرشب یکی به پنجره ام سنگ میزند

تنها منم که باخبرم کار،کار توست
 
بی جوابی، پاسخ درد آوری در چشمهاست

تا،کسی از دیگری می پرسد آزادی کجاست؟

 

چه کرده برق لبت با دلم !نمیدانم

همیشه کشته ی یک اتصال کوتاهم

 

نفسم شعرو تنم شعرو روانم شعر است

من اگر شعر نباشد !بخدا میمیرم
 

خالق عینک دودی چه خبر دارد؟ من

غم خوش رنگترین چشم جهان را دارم!
 

عشق یعنی! من, شاعر که درآغوش تو باز

با همه طبع روان ضعف بیان را دارم
 

بعد تو! روزگار من چرخید
مثل شاهی که مانده در تبعید

اقتدارم ندیده ها را دید
از غرورم! خبر نداری که
 

تو،من!من،تو..تو،من!من،تو!عجب بازی شیرینی

چقدر این بوسه باران های معنا دار میچسبد
 

دشتمان گرگ اگر داشت نمینالیدم


نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده
 
هی مرا،انداختی،برداشتی انداختی

قوطی کبریت بودم محض دستانت رفیق

 میبرند از پیش چشمت نو عروس گله را

غیرتی هم باشی ای سگ،وصل زنجیری خفه
 

از خدا خواسته ام سخت حواسش باشد

به تو وعشق تو، ای ضامن عشقم "به خدا"
 

ناخوشم،گیجم،غمینم،خسته ام، مات ام ببین!!

با نبودت هر بلایی بود آوردی به بار
 

شاعرم یا نه، چه فرقی میکند وقتی صدایم
خوب در می آورد کفر سگان روستا را
 
هفت ملیاردنفر دور هم اند اما باز

برترین دغدغه ی نوع بشرتنهاییست
 
همیشه شاعران آواره ی شعرنداما من

به دنبال توام! وقتی تو باشی شعرمی آید
 

خطر کردی برای من
خطا کردم فدای تو

بیا شیطان شویم اصلا
خدای مهربان با من
 

چه کرده "برق لبت"با دلم،نمیدانم!

همیشه کشته ی یک "اتصال"کوتاهم
 
"رام"بودی آمدی و"مار"وحشی میروی!

کاملا عکس هم اند آغاز وپایانت! رفیق
 
دشتمان گرگ اگر داشت نمینالیدم

نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده
 
دل به دنیای دل آزار،نباید هم بست

به وفاداری این فاحشه تضمینی نیست
 

غم ویرانی خود را به چه تشبیه کنم


فرض کن کوه شنی طعنه ی طوفان خورده


 


سگ سخن جو

 

مجتبی سپید
شاعر بند تنبان
ابیاتی منفرد و مفرد و زیبا
ولی بند تنبانی و بی محتوا

۲۶۶۲

سنگ سخنگو

نظر و زاویه ی دید شما هم عالی است

سگ سخن جو

 

 این «هم» جنقوریان هم عوامفریبانه است.
حقیقت عینی است و واحد است.
خرافه متعدد بودن حقیقت
هم فرمی از عوامفریبی مدرن است

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر