۱۳۹۸ تیر ۳۱, دوشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۸۹)

  
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
کشور ما امروز با بحران های فزاینده و درهم تنيده، انبوه شکاف های اجتماعی و چالش های بزرگ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زيست محیطی‌ مواجه است.
رژیم جمهوری اسلامی که خود عامل اصلی در پديد آمدن اين بحران هاست
حزب چپ ایران
 (فدائیان خلق)

۱
بحران (و نه بحران ها)
بحران عمومی سرمایه داری است
که
از اواخر قرن ۱۹ آغاز شده و دو جنگ جهانی برای خروج موقت از آن شعله ور شده
با ۷۰ تا ۸۰ میلیون قربانی
با
اروپای تبدیل گشته به زمین سوخته

۲
رژیم جمهوری اسلامی (فوندامنتالیسم و پان اسلامیسم (فاشیسم) شیعی)
نه
مسبب بحران
بلکه نتیجه بحران است.

۳
به همان سان
که
فاشیسم و نازیسم و میلیتاریسم (ژاپن)
نه
مسبب بحران
بلکه نتیجه بحران بوده و است و خواهد بود.

۴
برای خروج جامعه و جهان از بحران
سرمایه داری باید کفن و دفن شود و سوسیالیسم مستقر گردد.

۵
یعنی
طبقه حاکمه باید تعویض شود.

۶
یعنی
طبقه کارگر باید فرمانفرمای جهان گردد
تا
بشریت از بحران عمومی و زیست محیطی و غیره نجات یابد.

۷
راه دیگری وجود ندارد
 
سردار سلیمانی
ریشه مشکلات اقتصادی پیاده‌سازی نسخه‌های لیبرالیسم در جامعه است

۱
لیبرالیسم
به
چه معنی است
ای ابله؟

۲
اول
فرهنگ واژه ها را ورق بزنید
بعد عرعر سر در دهید.

۳
ما
عمری برای ترجمه این مفاهیم هدر داده ایم.
مفت و مجانی بخوانید
بلکه آدم شوید.

۴
از اواخر قرن ۱۹ اصلا لیبرالیسم وجود ندارد تا کسی از ان نسخه برای طویله بپیچد.

۵
بورژوازی
دیگر لیبرال نیست و نمی تواند هم باشد.

۶
خریت نورالدین کیانوری لیبرال نامیدن مش مهدی بازرگان و لاشخورهای دیگر بود.

۷
بورژوازی طویله جماران اصلا بورژوا به معنی حقیقی کلمه نبود و نیست.

۸
نیمه بورژوا و نیمه فئودال بوده و است.
بورژوا که برای اثبات وجود خدا کتاب ترجمه نمی کند.

۹
درد هم همین بوده است.

۱۰
شعار برنامه ای لیبرالیسم = آزادی، برابری و خواهری ـ برادری

۱۱
بورژوازی دیری است که بورژوازی واپسین است
یعنی لیبرالیسم را به گور سپرده و بر سنگ گورش شاشیده است.

۱۲
بورژوازی
در مقیاس جهانی متحد اشرافیت برده دار و فئودال و روحانی و هر کثافت دیگر است.

۱۳
شعار برنامه ای بورژوازی را دیری است که پرولتاریا نمایندگی می کند.

۱۴
درد طویله جماران
با نسخه درمان نمی شود.

۱۵
جماران باید سرنگون شود
تا این طویله و جنگل
جامعه گردد

۱۶
امام زمان ما
طبقه کارگر است در رأس توده زحمت

۱۷
هی خاوران
سران توده را به جامعه برگردان
تا
جهنم جماران کفن شود
و
وطن
وطن شود
 
 
جایی که منجلاب گه است
دم زدن از اصلاحات خیانت است
صادق هدایت

۱
صادق هدایت کیست و چیست؟

۲
لاطائلات هدایت
باید تحلیل شوند و نه تجلیل
باید نقد شوند و نه نقل

۳
هدایت
طرفدار پسیمیسم (بدبینی فلسفی) است.

۴
مراجعه کنید به پسیمیسم در تارنمای ما

۵
پسیمیسم
از مکاتب فلسفی امپریالیسم است.

۶
نماینده فلسفی پسیمیسم
شوپنهاور معلم نیچه است.

۷
نماینده هنری ـ ادبی پسیمیسم
کافکا ست.

۸
هدایت و لاشخورهای فئودالی دیگر
هوادار کافکا و به روایتی فاشیسم (نازیسم) بوده اند.

الف
جایی که منجلاب گه است
دم زدن از اصلاحات خیانت است

۱
آدم باید از سر تا پا گه باشد
که
جامعه بشری
را
منجلاب گه
تصور و تصویر کند.

۲
حتی طویله آلمان فاشیستی
با
جنایات وحشت انگیز
منجلاب گه نبوده است.

۳
به همین دلیل
پس از شکست فاشیسم
دولتی آنتی فاشیستی
و
عمیقا هومانیستی
در شرق آلمان
سر برمی کشد
که فخر انگیزترین بضاعت فکری وفلسفی و هنری و فرهنگی علمی و انقلابی را در مدت کوتاهی
همراه می آورد.

۴
از صادق هدایت خر و خردستیز
چه پنهان
که
جامعه
فی نفسه
خوب و بد نیست

۵
این طبقه حاکمه است که جامعه را آباد می کند و یا برباد می دهد.

۶
برای تغییر جامعه
به انقلاب اجتماعی نیاز است
یعنی به تعویض طبقه حاکمه انگل با طبقه حاکمه مولد و مترقی نیاز است.

۷
هر انقلابی
اصلاحاتی را
در همه زمینه ها به دنبال می آورد.
خیانت چیه؟
 
 
من تماشای تو می کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند!
هوشنگ ابتهاج

۱
سایه
به
احتمال قوی
محتوای تئوریکی این بیت شعرش
را
نمی داند.

۲
ما می خواستیم شعر مربوط به این بیت را پیدا کنیم و تحلیلش کنیم
ولی پیدا نکردیم

۳
لنین
صلواة الله علیه
جمله ژرفی دارد:
«انعکاس خاصیت ماده است.»

۴
یعنی
هر چیزی
آیینه ی چیز دیگر است.

۵
من تماشای تو می کردم

شاعر
به
تماشای یار می پردازد.

یعنی
یار
در
آیینه ذهن وضمیر او
منعکس می شود.
عکس می اندازد.
شاعر از او با دوربین چشمان خیالش
عکس برمی دارد.

۶
شاعر اما آیینه منفعل و پاسیوی نیست که در عکس مداخله نکند.

۷
شاعر
آیینه ای اکتیو
است
و
یار
را
مجددا و به شیوه خاص خود
(به مدد لیاقت و شناخت هنری و استه تیکی و تئوریکی)
بازمنعکس (مجددا منعکس) می کند
مثلا
به صورت غزلی راجع به یار منشتر می کند.

انعکاس شاعرانه = انعکاس انعکاس = انعکاس مضاعف

به 
قول هراکلیت:
«راه واحدی دوبار طی می شود.»

درخت در آیینه کسرایی منعکس می شود. = انعکاس اول
انعکاس درخت به صورت شعر منعکس می شود و روی کاغذ می نشیند. = انعکاس دوم

۷
و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند!

غزلی که هزاران نفر می خوانند

۸
یعنی
در
سایه
را
به
سبب تماشای اکتیو یار
تماشا می کنند.

۹
خلایق در واقع
یار
را
در آیینه شعر سایه به تماشا می نشینند

۱۰
یعنی
خود شاعر
برای خلایق مهم نیست.
مهم
انعکاس یار در آیینه شعر سایه است.
 
ویرایش:

ای امید نا امیدی های من
فریدون مشیری

بر تن خورشید می پیچد به ناز
چادر نیلوفری رنگ غروب
تک درختی خشک در پهنای دشت
تشنه می ماند در این تنگ غروب

از کبود آسمان ها
روشنی
می گریزد جانب آفاق دور
در افق بر لاله سرخ شفق
می چکد از ابرها باران نور

می گشاید دود شب
آغوش خویش
زندگی را تنگ می گیرد به بر
باد وحشی می دود در کوچه ها
تیرگی سر می کشد از بام و در

شهر می خوابد به لالای سکوت
اختران
نجوا کنان
بر بام شب
نرم نرمک
باده مهتاب را
ماه می ریزد درون جام شب

نیمه شب ابری به پهنای سپهر
می رسد از راه و می تازد به ماه
جغد می خندد به روی کاج پیر
شاعری می ماند و شامی سیاه

دردل تاریک این شب های سرد
ای امید نا امیدی های من
برق چشمان تو همچون آفتاب
می درخشد بر رخ فردای من

پایان
 
هميشه بر آنم تا دلِ كسى را نشكنم،
اما وقتى به خود نگاه مي كنم تكه تكه ام.
(ذلم تکه تکه است)
ايلهان برك

۱
این کشف حریف به چه معنی است
و
چه نتیجه ای می توان از این دانش تجربی او گرفت؟

۲
تکه تکه بودن دل حریف
بدان معنی است که دل او بارها شکسته است.

۳
یعنی او و امثال او
استثناء هستند
و
قاعده در جامعه
بی اعتنایی به دل همنوع است.

۴
تازه اینهم ادعا ست

۵
یعنی در چنین جامعه ای خود او هم چه بسا دل همنوعی را
آگاهانه و یا ناخودآگاهانه شکسته است.

۶
در
دیالک تیک استثناء و قاعده
تعیین کننده
قاعده است.

۷
دل بستن به استثناء
اگر
به معنی خودفریبی نباشد
به معنی عوام فریبی است.

۸
بهتر است
برای تشکیل جامعه ای تلاش ورزیم
که
نیازی به دل شکستن نباشد
و
پرهیز از دل نشکستن
فضیلتی محسوب نشود.

۹
یعنی
شرایطی تشکیل شود
که دل ها
رویین باشند
و
فضیلت های اخلاقی
امری طبیعی و عادی باشند.
 
خری که از تاریخ نیاموزد
به
تکرار فجایع تاریخی
مجبور می شود.

۱
فاشیسم آرژانتین
همشیره ی فاشیسم و فوندامنتالیسم جماران
پس از سرکوب خونین مبارزان انقلابی
جزیره ای را که جزو مستعمرات انگلیس بود
و
ظاهرا متعلق به خاک آرژانتین بود
یکشبه اشغال کرد.

تا با سوء استفاده از احساسات ناسیونالیستی مردم
اعتبار کسب کند.

۲
خانم تاچر
با حمایت آقای پنیوچه
یعنی اخوی ژنرال های فاشیست آرژانتین
کشتی های آرژانتینی
را
به
موشک اتمی بست
و
درجا
دود و نابود کرد.

۳
امپریالیسم انگلیس
سران سالخورده و خسته و خرد و خراب حزب توده نیست
تا
سپاه ارتجاع جماران
شق القمر کند
و آش و لاش و لاشه اش کند.

۴
زور این زباله ها
به ضعفا می رسد و نه به اقویای قدر قدرت جهان
 
سعدی
 
خرما نتوان خوردن ازین خار که کشتیم
دیبا نتوان کردن از این پشم که رشتیم

بر حرف معاصی (گناهان) خط عذری نکشیدیم
پهلوی کبائر (اعمال بد؟) حسناتی ننوشتیم

ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم

افسوس بر این عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم

دنیا که در او مرد خدا گل نسرشته است
نامرد که ماییم چرا دل بسرشتیم

ایشان چو ملخ در پس زانوی ریاضت
ما مور میان بسته (مورچه کمر بربسته)
دوان
بر
در و دشتیم

پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
ما
شب شد و روز آمد
و
بیدار نگشتیم

واماندگی اندر پس دیوار طبیعت
حیف است دریغا که در صلح بهشتیم

چون مرغ بر این کنگره تا کی بتوان خواند
یک روز نگه کن که بر این کنگره خشت ایم

ما را عجب ار پشت و پناهی بود آن روز
کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشت ایم

کر خواجه شفاعت نکند روز قیامت
شاید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم

باشد که عنایت برسد ورنه مپندار
با این عمل دوزخیان کاهل بهشتیم

سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان
یک خوشه ببخشند که ما تخم نکشتیم

پایان
 
تمام اصل های حقوق بشر را خواندم،
و جای یک اصل را خالی یافتم
و اصل دیگری به آن افزودم!
عزیز من!
اصل سی و یکم؛
هر انسانی حق دارد هر کسی را که میخواهد،
دوست داشته باشد.
پابلو نرودا

۱
تو هم دلت خوش است
مش پابلو نر ـ ودا

۲
اولا
انسان کجا بود

۳
دی شیخ بی چراغ
همی گشت گرد باغ
کز این و آن ملولم و انسانم آرزو ست.

۴
انسان ها
عنسان شده اند
آن سان که توان دوست داشتن خویشتن خویش را
یعنی
توان خودخواهی را
حتی
از دست داده اند.

۵
بمب بر کمر خود
و
حتی
زن و بچه خود
می بندند
و
در
مراکز تجمع جمعیت
منفجر می کنند

۶
اصل سی و دوم:
اگر عنسان ها
خودخواهی پیشه کنند
جهان
جنت می شود.

۷
پس
زنده باد خودخواهی
 
اندکی اندر باب مفهوم الکی و خرکی خیانت

۱
در
ایران
همه
بدون استثناء
خاین
اند.

۲
حزب توده از دید مثلا دربار پهلوی
خاین
بود.

۳
دربار پهلوی هم
از دید حزب توده خاین بود.

۴
خاین
اصلا
ربطی به خیانت ندارد.

۵
واژه ها
در طویله جماران
مثل اجامر
توخالی
اند.

۶
مگر
وقتی به کسی
می گویند:
مادر قحبه،
مادرش را می شناسند؟

۷
چه بسا
مادر حریف
اصلا زنده نباشد.

۸
خاین
دشنامواژه است
و
مثل همه دشنامواژه ها
توخالی
است.
بی محتوا
ست.
پوسته بی هسته است.

۹
محتوای واژه خاین
خشم خرکی حریف است.

۱۰
خیانت از واژه های مذهبی عهد انجیل و انجیر و عناب و عنکبوت است.

۱۱
یکی از یاران عیسی ابن مریم
پیمان منعده با او را
شکسته بود
و
متهم به خیانت شده بود.

۱۲
حالا
فقهای مسیحی
حتی
خیانت او
را
قبول ندارند.

۱۳
چون
لو دادن عیسی
اولا به اراده خدا بود
ثانیا
برای این بود
که
عیسی
مصلوب شود
عذاب ببرد
و
سزای گناه حوا و آدم در بهشت
را
با جان شیرینش
تقبل کند
و
بشریت
بی گناه
گردد و نجات یابد.
 
ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر