۱۳۹۸ تیر ۳۰, یکشنبه

سیری در شعری از شهریار تحت عنوان «ترانه جاودان» (۴)


ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار

ترانه جاودان
شهریار


 
۱
تا
گوشوار ناز
گران (ناشنوا) کرد گوش تو
لب وا نشد به شکوه ز بي همزباني ام
 
معنی تحت اللفظی:
شنیدن مکرر زمزمه های گوشنواز من
گوش تو
را
کر کرد.
 
من
اما
از
دست تنهایی و بی همزبانی
شکوه نکردم.
 
شهریار
از
دیالک تیک کهنه و نو
(مولد و مولود، والدین و فرزند)
خبر ندارد.
 
حتی
یادش رفته
که
خودش
با
مادر و پدرش
همین رفتار
را
همین بی اعتنایی نسبت به آنها
را
داشته است.
 
۲
با صد هزار زخم زبان
زنده ام
هنوز
 
گردون
گمان نداشت
به
اين
سخت جاني 
ام
 
معنی تحت اللفظی: 
علیرغم تحمل صدها هزار زخم زبان،
هنوز
 زنده ام
 
چرخ گردون
فکر نمی کرد که من اینقدر سخت جان باشم.
 
فرزند شهریار
نه
تنها
کر
است
و
حاضر به همزباین با پرد پیر خود نیست،
بلکه 
تلخ زبان
هم
است.
 
به
پدر پیر و بیمارش
زخم زبان زده است.
 
شهریار
خیال می کند
که
فقط
او
به
این روز افتاده است
و
نمی داند
که
فرزند
به
حکم غریزه
حوصله مادر و پدر پیر و بیمار و ضعیف و زشت و خرد و خراب و وابسته و محتاج
را
ندارد.
 
چه بسا
از
حضور در جاممعه با مادر و پدر پیر و ترحم انگیز
احساس شرم می کند.
 
تلخ زبانی فرزند
نتیجه این روانشناسی
است.
 
فرزند
می خواهد که مادر و پدر
مزاحمش نباشند
تا
از
زندگی شخصی اش 
لذت ببرد.
 
۳
با صد هزار زخم زبان
زنده ام
هنوز
گردون
گمان نداشت
به
اين
سخت جاني 
ام
 
این بیت شعر شهریار
خیلی قوی و غنی است.
 
مصراع اول این بیت
به
سبب وفور کلماتی که حاوی حرف «ز»
هستند
( هزار، زخم، زبان، زنده، هنوز)
و
مصراع دوم
به
سبب وفور کلماتی با حرف «گ»
(گردون، گمان)
فوق العاده شیوا و دلنشین
است.
 
خواننده 
از
خواندن مکرر چنین ابیاتی
هرگز
سیر نمی شود.
 
سخت جانی
هم
دست خود موجود زنده
نیست.
 
غریزه حفظ نفس
موجود زنده 
را
به
زندگی 
محکوم می سازد.
 
مرگ
(خودکشی)
به
همین دلیل
بسیار دشوار
است.
 
شهریار
از
ساده ترین قوانین طبیعی
خبر ندارد
و
خیال می کند 
که
او
استثنائی در این میان است.
 
۴
ياري ز طبع خواستم
اشکم چکيد و گفت:
«ياري ز من بجوي که با اين رواني ام»
 
معنی تحت اللفظی:
از
طبع شاعری ام مدد خواستم.
به
عوض طبعم
اشکم
به
یاری ام شتافت.
 
در این بیت غزل شهریار
ذلت دوره ضعف و پیری
به
طرز رئالیستی
تبیین می یابد.
 
آدمیان
اگر
حتی
فیلی باشند،
روزی 
ضعیف تر از موری
می گردند.
 
۵
اي گل
بيا
و
از
چمن طبع شهريار
بشنو ترانه غزل جاوداني ام
 
معنی تحت اللفظی:
فرزندم
بیا 
و
ترانه غزل جاودانی ام
را
در
چمن طبعم
بشنو.
 
در
این بیت آخر غزل
ارزیابی شاعر
از
شعر خویش
تبیین می یابد.
 
شهریار به عظمت و غنای فرمال و مضمونی
این شعرش
واقف است.
 
از
اثر هنری خود
راضی
است.
 
ضمنا
بدین طریق
به
خود
قوت قلب می دهد
و
از
نقطه قوت خود
پرده برمی دارد.
 
پایان
 

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    فرزند شهریار
    نه
    تنها
    کر
    است
    و
    حاضر به همزبانی با پدر پیر خود نیست،
    بلکه
    تلخ زبان
    هم
    است.

    پاسخحذف