۱۳۹۸ مرداد ۸, سه‌شنبه

نسبی (۱)


 پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
 شین میم شین
     
۱
·      نسبی (ضد دیالک تیکی مطلق) به چیزی مشروط،، متناسب، منسوب به چیزی دیگر اطلاق می شود:
·      مثلا «حقیقت نسبی» درمغایرت با «حقیقت مطلق»

I
نسبیت در عرصه واقعیت عینی

·      نسبی چیزی است که در هستی خود، در حقیقت خود و غیره حاوی مشخصات زیر است:

۱
·      نسبی وابسته به چیز دیگر است.
  
۲
·      نسبی به واسطه چیز دیگر مشروط می شود.

۳
·      نسبی نیازمند واسطه است.
·      یعنی با چیز دیگر مورد وساطت قرار می گیرد.
  
۴
·      نسبی تنها در رابطه با چیز دیگر وجود و اعتبار دارد.

۵
·      نسبیت اشیاء وقتی مطرح می شود که چیزی فقط به برکت منسوب بودن به چیزی دیگر وجود داشته باشد.
·      مثال:

الف

·      مثلا جرم یک ذره هسته ای نسبی است.
·      زیرا جرم ذرات هسته ای مشروط به حرکت ذرات است.

ب
·      مثلا فوتون فاقد جرم مسکون است.

·      (جرم مسکون به جرم هر جسم در سیستم مختصات معینی اطلاق می شود که آن جسم نسبت بدان سیستم در حالت سکون قرار گیرد. مترجم)

·      جرم فوتون فقط در رابطه با وضع حرکت با سرعت مغایر با صفر وجود دارد.
  
پ
·      همزمانی حوادث نیز همانطور که تئوری نسبیت اثبات کرده، نسبی است.
·      دو حادثه «در خود» و «برای خود» همزمان نیستند، بلکه تنها در رابطه با سیستم معینی همزمان اند.
·      دو حادثه که در رابطه با چنین سیستمی همزمان اند، حتما نباید در رابطه با سیستم دیگری همزمان باشند.

ت

·      تئوری نسبیت همه تعین های فیزیک را به هیچ وجه نسبی تلقی نمی کند.

ث
·      تئوری نسبیت امکان تفکیک دقیق خواص، روابط و غیره نسبی را (مثلا همزمانی را) و خواص، روابط و غیره مطلق را به دست می دهد.

ج
·      در تئوری نسبیت خاص ـ به عنوان مثال ـ عنصر خطی امواج مینکوسکی یک مقدار مطلق است.

ح
·      در عرصه جامعه، استثمار یک واقعیت امر است که وجود نسبی دارد.
·      زیرا استثمار تنها در رابطه با نظام اجتماعی معینی وجود دارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر