۱۳۹۸ تیر ۲۹, شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۴۱۸)



پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین  

رهبری
(ریاست، اداره)

۱
·    رهبری به وساطت و تنظیم آگاهانه مناسبات و روابط جامعه ای با سازماندهی برنامه ریزی شده (پلان بندی شده) و با تحقق (واقعیت بخشی به) عمل انسانی در رابطه با آماج گزاری ها و هدف گزاری های جامعه ای اطلاق می شود.

۲
·    رهبری به مثابه مناسبت اجتماعی خاص، از این رو، عبارت است از وساطت و تنظیم جامعگیت فرد بر سطح توسعه تاریخی ـ مشخص معین قوا و ظرفیت های (استعدادهای) تولیدی (مولد، خلاق) او.

۳

·    به قول کلاسیک های مارکسیسم، «کلیه کارهای جامعه ای و اجتماعی (همبودین) بیواسطه، در مقیاس بزرگتر، کم و بیش محتاج ریاست (هدایت) است تا هارمونی (هماهنگی) کردوکارهای فردی وساطت شود و فونکسیون های عام جامه عمل پوشند.
·    کردوکارها و فونکسیون هایی که از حرکت مولد (تولیدگر) کل جسم انسانی (در مغایرت با حرکت اعضای خودمختار (مستقل) انسانی) نشئت می گیرند.»
·    (مارکس و انگلس،‌ «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۵۰)

۴
·    رهبری (اداره، ریاست) در هر فرماسیون اقتصادی حاوی خصلت دوگانه ای است:

الف
·    رهبری این فونکسیون دوگانه اش را اولا از سطح توسعه تاریخی ـ مشخص نیروهای مولده می گیرد.

ب
·    رهبری این فونکسیون دوگانه اش را ثانیا از طرز خاص از آن خود کردن جامعه ای خاص طبیعت می گیرد.
·    یعنی از ماهیت اجتماعی مالکیت موجود می گیرد.

۵
·    به قول کلاسیک های مارکسیسم، «کار قشر فوقانی و رهبری، بالضروره (جبرا) همه جا زمانی پدید می آید که روند بیواسطه تولید، فرم روند به لحاظ جامعه ای مرکب به خود می گیرد و فرم کار منفرد مولدین مستقل را  از دست می دهد.

۶
·    در کلیه کارهایی که افراد بیشماری همکاری می کنند،  بالضروره، پیوند و وحدت روند به صورت اراده ترکیبگر (وحدت بخش) نمودار می گردد و به صورت فونکسیون هایی نمودار می گردد که نه به «زیرکار» ها (کارهای جزئی)، بلکه به کل کردوکار کارخانه مربوط می شوند.
·    به همان سان که در  رهبری ارکستر می بینیم.

۷
·    این کار تولیدی ئی است که در هر شیوه تولید مرکب (ترکیب یافته) باید  صورت گیرد.»
·    (مارکس و انگلس،‌ «کلیات»، جلد ۲۵، ص ۳۹۷)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر