شین میم شین
نه اندیشه
مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن
مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار
فراگرفت.
۱
نه بر اوج ذاتش
پرد مرغ وهم
نه در ذیل وصفش
رسد دست فهم
معنی تحت اللفظی:
پرنده وهم قادر به پریدن به اوج ذات خدا نیست.
دست فهم هم به پایین پایین های دامن توصیف خدا نمی رسد.
سؤال
سعدی در این بیت شعر،
از
سویی
دیالک تیک پ (نمود) و ماهیت
خدا
را
به شکل دیالک تیک
ظاهر و ذ خدا
بسط و تعمیم می دهد
و
به
ن تمام
عیار حافظ
می رسد:
نه فهم انسانی قادر به شناخت ظاهر خدا و توصیف آن است
و
نه
وهم انسانی
قادر به
درک ماهیت و ذات خدا.
جواب
سعدی در این بیت شعر،
از
سویی
دیالک تیک پدیده (نمود) و ماهیت خدا
را
به شکل دیالک تیک
ظاهر و ذات خدا
بسط و تعمیم می دهد
و
به
ندانمگرائی تمام عیار حافظ
می رسد:
نه فهم انسانی قادر به شناخت ظاهر خدا و توصیف آن است
و
نه
وهم انسانی
قادر به
درک ماهیت و ذات خدا.
۲
نه بر اوج ذاتش
پرد مرغ وهم
نه در ذیل وصفش
رسد دست فهم
سؤال
سعدی در این بیت شعر،
از
سو دیگر
دیالک تیک و و ف
را
توسعه
می دهد:
منظور
سعدی از وهم
فانتزی
و تخیل و گمان بی بند و بار است
و
منظور
او از فهم
توان
شناخت حسی آدمیان است
که
برای
توصیف ظاهر اشیاء کافی است.
جواب
سعدی در این بیت شعر،
از
سو دیگر
دیالک تیک وهم و فهم
را
توسعه
می دهد:
منظور
سعدی از وهم
فانتزی
و تخیل و گمان بی بند و بار است
و
منظور
او از فهم
توان
شناخت حسی آدمیان است
که
برای
توصیف ظاهر اشیاء کافی است.
۳
اگرمرغ وهم و دست فهم از
توضیح و توصیف ذات حق ناتوان اند و انسان قادر به درک ظاهر و ذات حق نیست و اگر
سعدی یک انسان است، چگونه می تواند در باره دیالک تیک
جمال و جلال خدا داد سخن سر دهد ؟
ضمنا
خدایی که نه ظاهرا قابل توصیف است و نه ذاتش قابل
توضیح
چگونه می تواند پرستیده شود
و
به یاری طلبیده شود؟
چون پیش شرط وجود چیزی
حداقل
نمود آن چیز است
و
پیش شرط شناخت چیزی
حداقل
شناخت حسی آن چیز است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر