۱۳۹۷ آبان ۱, سه‌شنبه

تزهای دهگانه راجع به رابطه نژاد و نژادپرستی (راسه و راسیسم) (۱۰)


 مارتین بلومن تریت
برگردان
شین میم شین

تز ششم

۱
در مورد انسان ها از چه قرار است؟

۲

انسانیان، نخستینیان یا هومینید  
 یک خانوادهٔ آرایه‌ شناختی است 
که 
شامل چهار سردهٔ موجود شامپانزه‌ ها، گوریل‌
ها، انسان‌
ها و اورانگوتان‌ها ست. 
برخی از سرده‌ هایی که امروزه منقرض شده‌ اند در زیرخانوادهٔ انسانیان دسته‌ بندی می‌ شوند و بقیه در زیرخانوادهٔ پونگینه با اورانگوتان‌ ها جای می‌گیرند. 
 ویکی‌ پدیا

انسان
به لحاظ بیولوژیکی
از طریق جداشدن تاریخی ـ تباری هومی نیدها از پریمات های میمونی
آنهم
فقط برای یکبار
(مونوژه نزه)
توسعه یافته است.


پریمات ها
نخستی‌ سانان یا نخستی‌ ها 
یکی از راسته‌ های پستانداران از فروردهٔ جفت‌ داران است 
که
 شامل تمامی میمون‌ ها، کپی‌ ها و انسان می‌شود. 
این راسته از جمله گروه‌ های بسیار متنوع و پرجمعیت در میان پستانداران است و تاکنون بیش از ۳۵۰ گونه از نخستی‌ ها شمارش شده‌اند. 
 ویکی‌پدیا
 
۳
همه انسان هایی که امروزه در قید حیات اند، منشاء مشترک واحدی دارند.

۴
روند مربوطه
به طرز خارق العاده ای بغرنج بوده است.

آنسان
که
فقط
در سیستم مفهومی آنتروپولوژیکی زیر قابل درک است:
در
سیستم مفهومی آنتروپولوژیکی میدان گذار از حیوان به انسان

۵
روند مربوطه
در برگیرنده ی جنبه های زیر بوده است:

الف
جنبه های بیولوژیکی

ب
علل اوکولوژیکی (علل مربوط به محیط زیست) نوعیت یابی

پ
رقابت بر سر اطراقگاه های اوکولوژیکی
و
در رابطه با آن،
تغییر عمارت اندام هومی نیدها

ت
تشکیل پسیکولوژیکی و فیلوژنتیکی (تبارزایشی، علم پیوند گروه های مختلف) آغازین شعور
در
 گذار از هومی نیدها به هومی نیدهای انسانی
یعنی
انسان گشتن به معنی محدودتر کلمه

۶
هومانیزاسیون
یعنی
گذار از حیوان به انسان
البته
به معنی تبدیل کامل کلیه فونکسیون های روانی به طرز رفتار آگاهانه کنترل شده
نیست.

۷

توسعه شعور (روح)
فقط
تا حدودی
عرصه روانی توانایی های انگیزشی و معرفتی
را
در برمی گیرد.

در حالیکه
برای حفظ فونکسیون های فیزیولوژیکی و فونکسیون های رفتاری ـ بیولوژیکی 
 عرصه حیوانی واره ای
همچنان که بوده، باقی می ماند.
عرصه ای که میدان بازتاب های بی چون و چرا، تنظیمات موروثی و مکانیسم های سمتگیری است
و
عمدتا
نیازی به کنترل آگاهانه ندارد
و
در خارج از کنترل می ماند.

۸
توسعه جامعه ای
البته
بخش همواره بزرگتری از مصالح اصلی روانی
را
وارد عمل ساخت
که
بخشا
در سطح بازتاب آگاهانه بوده
و
بخشا
بر الگوهای رفتاری ـ فرهنگی ناآگاهانه گشته
مبتنی بوده است.

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر