۱۳۹۷ مهر ۲۷, جمعه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۳۹ )

 
مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)

ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین

دو جریان حاکم
ادامه

الف
در
نظریه نخست
مفاهیم و مقولات زیر کاربرد وسیعی دارند:

۱
تسلیم

۲
تقلید

۳
تعبد

۴
تعهد

۵
اعتقاد

۶
وحی

۷
حدیث

۸
فقاهت
 
سؤال
این بود
که
اجتهاد به چه معنی است؟

۱
منابع سه گانه اجتهاد
 
اجتهاد، 
عبارت است از تلاش فقيه براى دريافت احكام خداوند 
از 
منابع معتبر دين 
يعنى 
كتاب و سنت و اجماع و عقل. 
 
«كتاب‌» و «سنت‌» 
 وحى مدون و مجسم و دو منبع اصلى براى دريافت احكام 
و 
سنت ثابت الهى اند
 كه 
حجيت منبع سوم 
يعنى 
«اجماع‌»، 
به اين دو منبع برمى‌ گردد.

سنت،
دومین منبع استنباط است.
سنّت در اصل عبارت است
 از
 آنچه به جز قرآن
 از 
نبی اسلام  صادر شده،
 چه قول باشد (که شامل کتاب و نوشته نیز مى شود) 
و 
چه فعل یا تقریر، 
مشروط به آن که مربوط به احکام شرعیه باشد.

دیدگاه فقهای امامیه
فقهای مکتب اهل بیت
 سنّت 
را
 تعمیم داده و گفته اند: 
سنّت عبارت است از قول و فعل و تقریر معصوم، نبی و امامان اهل بیت 

حجیت، 
به معنای صحت استناد به ادله معتبر شرعی و درستی عمل بر طبق آنها ست. 
 
اجماع
 به اتفاق نظر اهل فن درباره یک موضوع گفته می‌شود.
 
«اجماع»
 یکی از ادلّه اربعه به شمار می‌ رود. 
ادله‌ ی اربعه عبارت‌اند از: کتاب (قرآن)، سنت، عقل و اجماع.
اولین اجماعی که در تاریخ مسلمانان دلیل واقع شد، اجماع ادعا شده بر بیعت ابوبکر برای خلافت بر مسلمانان بوده که پس از آن اجماع را دلیل همه مسائل فرعی و شرعی قرار داده و برای حجیت آن از کتاب، سنت و عقل بهره گرفتند، که تمام این ادله و پاسخ آنها در کتاب‌ های اصولی آمده است.
 
برای اینكه ارزش اجماع، 
فقط به جهت كشفى است كه نسبت‌ به سنت دارد
نه، اينكه در قبال سنت، 
خود منبعى مستقل براى احكام دين باشد.
 
  از اين رو، اگر اجماعى نتواند اين نقش كاشفيت را ايفا كند،
از نظر فقهى، فاقد ارزش است.

منبع چهارم
 
منبع چهارم اجتهاد، 
  «عقل‌»
 است 
كه 
از 
جهتى 
مانند اجماع، وسيله‌ اى است‌ براى فهم احكام از دو منبع كتاب و سنت
 و
 از 
جهت ديگر، 
خود منبعى مستقل است
 و 
لذا به طور كامل، نحوه حجيت عقل، با نحوه حجيت اجماع 
كه
 به
 سنت‌
 برمى‌گردد، فرق مى‌ كند 
و 
با اين تحليل مى‌ توان گفت كه منابع اجتهاد، 
سه اصل است نه چهار اصل.

۲
منابع سه گانه اجتهاد
 
اجتهاد، 
عبارت است از تلاش فقيه براى دريافت احكام خداوند 
از 
منابع معتبر دين 
يعنى 
كتاب و سنت و اجماع و عقل.
 
کسب و کار فقها
در وهله اول،
استخراج احکام (به طور کلی، افکار) از قرآن و سنت (اقوال و اعمال آل عبا)
ست.
 
عقل
وسیله لازم برای استخراج احکام است
و
اجماع
تصدیق کلکتیو احکام مستخرجه.
 
منظور از عقل
فهم و هوش بخور و نمیر برای استخراج اندیشه از متون (قرآن و احادیث و روایات و اخبار) است.
 
اینها
همه
اما
به چه معنی اند؟
 
۳
این 
عینا و عملا
به معنی دگماتیسم (جزمگرایی) است.
 
حقیقت
در
قاموس فقها
فاقد عینیت (اوبژکتیویته) است.
 
حقیقت
فقط و فقط
حاوی ذهنیت (سوبژکتیویته) است.

حقیقت
چیزی است که به مدد عقل فقها و اجماع آنان
از
متون متعلق به ۱۴۰۰ سال قبل
استخراج و تصدیق می شود.

حقیقت چیزی سوبژکتیو است.

چنین حقیقتی
بدتر از هر باطلی است
و
فاقد کمترین ارزش و اعتبار علمی است.

اینکه
پیامبر و آل عبا
۱۰۰۰ سال قبل
چه گفته اند و چه کرده اند،
نمی تواند
برای قرن ۲۱ اعتبار داشته باشد.

این 
به معنی مغز زدایی از جامعه و قبل از همه از خویشتن توسط فقها ست.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر