۱۳۹۷ آبان ۸, سه‌شنبه

متدئولوژی (۳)


 پروفسور دکتر ولفگانگ سگت
برگردان
شین میم شین   
 موضوعات پژوهشی متدئولوژی مارکسیستی

·    موضوعات زیر نیز به عرصه پژوهش متدئولوژی مارکسیستی تعلق دارند:

۱
·    اصول تشکیل متدها

۲
·    تشکیل متدها

·    منظور نه فقط تشکیل متدهای جدید، بلکه علاوه بر آن تغییر متدهای موجود است:

·    به عنوان مثال:

الف
·    تغییر متدها به قصد وسعت بخشیدن به حوزه استعمال آنها

ب
·    تغییر متدها به قصد قابل انتقال کردن آنها از عرصه علمی به عرصه علوم دیگر.

۳
·    متدئولوژی مارکسیستی باید به مسائل زیر پاسخ دهد:

الف
·    متدها در کدام عرصه ای از علوم قابل استفاده اند؟

ب
·    قابل استفاده بودن متدها به چه پیش شرط هائی وابسته است.

پ
·    مثلا آیا متدهای آزمایشی می توانند در علوم اجتماعی نیز مورد استفاده قرار گیرند؟
·    پاسخ به این مسئله عبارت از این بوده که آری می توانند.

ت
·    آیا عرصه استفاده از متدی محدود به علوم طبیعی است؟

۴
·    متدئولوژی باید به حل و فصل نظریات مختلف نیز بپردازد که بنا بر آن، هر متد یونیورسال می تواند برای حل هر مسئله مفروض علمی به کار رود.

۵
·    تعیین اعتبار متدها و درجه اعتماد به صحت نتایج حاصل از بکار بستن آنها نیز از وظایف متدئولوژی اند.

۶
·    از وظایف دیگر متدئولوژی علاوه بر این، یافتن پاسخ به این مسئله است که متدها خود و به هنگام استفاده از آنها چه ساختاری دارند و از چه بخش هائی تشکیل یافته اند؟ 

۷
·    متدئولوژی باید رابطه متقابل متدهای مختلف را مورد بررسی قرار دهد و به طبقه بندی متدها بپردازد.

۸
·    متدئولوژی باید به سؤالات زیر پاسخ دهد:

الف
·    متدها با کدام وسایل زبانی بهتر می توانند فرمولبندی شوند؟

ب
·    آیا بهتر است که متدها به وسیله انسان بکار بسته شوند و یا به وسیله ماشین؟

۹
·    یکی از مهمترین وظایف متدئولوژی عبارت است از بررسی متد دیالک تیکی ـ  ماتریالیستی از نقطه نظرهای مختلف.

۱۰
·    از موضوعات دیگر متدئولوژی می توان متدیک های علوم مختلف، یعنی سیستم متدهائی را نام برد که در علوم مختلف و بوسیله علوم مختلف مورد استفاده قرار می گیرند.

۱۱
·     همه این وظایف نشان می دهند که متدئولوژی رشته مستقل از سایر علوم نیست، بلکه برعکس، به همکاری متنوع با آنها و قبل از همه با برخی از آنها نیاز مبرم دارد.

۱۲
·    متدئولوژی در وهله اول نیازمند شالوده مطمئنی در فلسفه علمی یعنی در ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی است.

۱۳
·    متدئولوژی واقعا علمی نمی تواند بدون چنین شالوده ای موفق باشد. 

۱۴
·    این واقعیت امر که متد اصول بدیهی ـ استقرائی عمدتا توسط دانشمندانی توسعه داده شده که موضع فلسفی مارکسیستی نداشته اند و یا حتی موضع ایدئالیستی ـ ذهنی داشته اند، تنها به ظاهر مغایر با این امر است.

۱۵
·    متد اصول بدیهی ـ استقرائی فقط یک استثناء است:
·    این متد یکی از متدهای نادر است که از پیش شرط های فلسفی ـ جهان بینانه نسبتا آزاد است.

۱۶
·    این امر اما در مورد مسائل مربوط به حوزه کاربست و یا استعمال این متد، دیگر صدق نمی کند:

الف
·    عدم وجود پیش شرط های فلسفی منجر به آن می شود که به مسئله یاد شده پاسخ های نادرست داده شود.

ب
·    این پاسخ های نادرست از «این ادعا که این متد تنها متدی است که ما بوسیله آن به کسب معارف مطمئن نایل می آییم!» آغاز می شود.

پ
·    و بعد به پاسخ هائی از این قبیل می رسد که گویا «این متد اصلا نمی تواند معارفی در باره واقعیت به دنبال بیاورد!»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر