۱۳۹۶ اسفند ۸, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۹۹)

 
جمعبندی
 از
مسعود بهبودی

اندکی اندر باب سوبژکت در تاریخ

۱
یکی از مهمترین کشفیات نظری مارکس و انگلس
سوبژکتیویته در جامعه بشری است.
(تزهای مربوط به فویرباخ)

۲
از دید کلاسیک های مارکسیسم
تاریخ
روندی سوبژکت مند است.
یعنی خودپو نیست.

۳
تاریخ بی سوبژکت نیست.

۴
تفاوت پدیده ها و روندهای ناتورال با سوسیال (طبیعی با اجتماعی) همین جا ست:

الف
زلزله و توفان و باد و برف و باران (پدیده های طبیعی) به سوبژکت نیاز ندارند.
انسان هم اگر نباشد برف می بارد.

ب
در جامعه بشری اما بدون سوبژکت تاریخ
تحولی نمی تواند صورت گیرد.

۴
هر انقلاب و حتی هر ضدانقلاب (ارتجاع، رستاوراسیون) اجتماعی تحت رهبری سوبژکت معینی است.

۵
لکوموتیو انقلابات (و ضد انقلابات) اجتماعی اما توده است.

۶
سوبژکت تاریخ
ایدئال های (مثبت و منفی اش) را به توده می رساند و اندک اندک دل و دین (هارت اند مایند به انگلیسی) توده را تسخیر می کند، متشتل می سازد و به حمله بر طبقه حاکمه و سرنگونی حاکمیت آن سوق می دهد.

۷
ضرورت روشنگری علمی و انقلابی به همین دلیل است.

۸
تئوری انقلابی باید به میان توده رود و پس از نفوذ در دل توده به قوه مادی بدل شود. (مارکس و انگلس و لنین)

۹
در غیاب روشنگری علمی و انقلابی
ضد انقلاب و یا ارتجاع می تواند به استحمار توده کمر بندد و جامعه را به قهقرا سوق دهد.

۱۰
مثال:
برای گذار از جامعه فئودالی به جامعه سرمایه داری
بورژوازی آغازین
به مثابه طبقه انقلابی
سوبژکت تاریخ بوده است.
بورژوازی
توده های خلق را زیر پرچم رهایی بخش (ضد فئودالی و ضد مذهبی اش) بسیج کرده و به حمله بر باستیل سوق داده است.

۱۱
با مسائل جنسیتی و غیره نمی توان به درک مسائل جامعه بشری نایل آمد.

۱۲
سوبژکت تاریخ
در دوران معاصر
طبقه کارگر است.
محتوای دوران معاصر گذار گلوبال از جامعه طبقاتی در هر فرم به سوسیالیسم است.

۱۳
طبقه کارگر اما دو فرم وجودی خاص خود را دارد:

الف
طبقه درخود
که قادر به تمیز خود از دیگر طبقات اجتماعی است.

ب
طبقه برای خود
که واقف به رسالت تاریخی خویش است و عضو جزو حزب مارکسیستی ـ لنینیستی خویش است.
 
۱۴
سوبزکت تاریخ (طبقه کارگر) باید قبل از همه به کسب شعور طبقاتی اش نایل آید و بعد دل و دین توده را تسخیر کند و طرح طراز نوینی در اندازد.

۱۵
مارکس صراحت روشن دارد:
طبقه کارگر باید شعور طبقاتی خود را
تئوری رهایش نهایی را
مارکسیسم ـ لنیینسم را
قبل از همه
خرد کل اندیش (فلسفه م. ل.) را از آن خود کند.
یعنی هضم و جذب کند.
فرق هم نمی کند که دلش می خواهد و یا نمی خواهد.
آموزش شعور طبقاتی
امری بایدی و الزامی است

مارکس
 توده ای شدن خرد کل اندیش (فلسفه م. ل.) 
را 
فرمان می دهد.
 
فلسفه نفی می شود.
از انحصار اقلیت روشنفکر خارج می شود و توده ای می شود.

۱۶
خر نمی تواند سوسیالیسم بسازد.
به قول جانشین خلف مارکس
برتولت برشت:
باید بیاموزی تا بتوانی رهبری کنی
 
اندکی اندر باب مفاهیم که آجرهای ارجمند عمارت اندیشه اند.

۱
مفاهیمی به میراث مانده اند که نامعاصرند.

۲
کهنه و فرتوت اند و به درد تفکر علمی نمی خورند.

۳
مفاهیم مردانگی و شجاعت و شهامت و غیره از این قبیل و از این قبیله اند.

۴
روی این مفاهیم عهد عتیق به دردنخور
باید کار تحلیلی عرقریز صورت گیرد.

۵
یکی از بدبختی های ما اندیشیدن با این قبیل مفاهیم است.

۶
میم حجری.
از عهد حجر است.

۷
هدایتگر نیست.
سگ است.
جدی اش نگیرید. 
 
۸
سنگ خوردن
سرنوشت سگ است.

۹
یاران الماس واره ما
به عوض فرار از جهنم جماران
ماندند
و پس از رسوا شدن
شقه شقه شدند و طعمه ددان درنده خاوران شدند.

۱۰
ما ماندیم در دیار غریبان
بی قطره اشکی در حوضچه ی چشمان مان.

۱۱
آنها هم می خواستند پهلوان باشند.

۱۲
ولی کاش نمی خواستند.

۱۳
کاش ترسو و بزدل بودند و زنده بودند.

۱۴
پهلوان مرده به درد توده نمی خورد.

۱۴
زنده باد زندگی حتی به قیمت برچسب بزدلی
 
عینک و سمعک سیری چند؟

صم بکم عمی و لایعقلون
لال اند و کور اند و کر اند و خر اند.
کریم

۱
ایها الناس
اجامر امپریالیستی
میلیون ها بار کثیفتر از اجامر جماران اند.

۲
شکایت از کی به کی می برید؟

۳
مگر عینک ندارید؟

۴
خاور
خاوران شده است.

۵
خون را به سنگ و فرش و عرش ببینید.

۶
مگر سمعک ندارید؟

۷
مش مرکل می فرماید:
عردوغان حق دارد از منافع عرستان در سوریه دفاع کند.

۸
پوتین هم ایرادی در آن نمی بیند.

۹
احزاب مرکلستان از منافع آلمان در هند و کوش و قند و هار و خرگوش و موش دفاع می کنند.

۱۰
پاپ اعظم
در واتیکان
عردوغان صلحجو در خرابات سوریه را
جایزه باران می کند.

۱۱
به کجای این طویله
می توان آویخت پالان را؟
 
ویوا چراغ مارکسیستی تئوری رهایی بخش

۱
نظام یعنی چه مش سیروس مددی؟

۲
حالا در سوئد هم سلطنت هست.
به قول شما
نظام پادشاهی هست.

۳
تفاوت از کجا ست تا به کجا؟

۴
دولت و روحانیت و هنر و مذهب و حقوق و قضاوت و خرافه و علم و فلسفه همه از اجزای روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه اند.

۵
تعیین کننده زیربنای اقتصادی آن است.

۶
سلطنت و یا جمهوریت هم می تواند یکی از عناصر روبنای جامعه برده داری باشد و هم از عناصر روبنای جامعه فئودالی و هو حتی بورژوایی و امپریالیستی.

۷
محمد رضا شاه قبل از انقلاب سفید متحد روحانیت بوده است.

۸
طبقه حاکمه متشکل از بورژوازی و اشرافیت فئودال و روحانی بوده است.

۹
خاندان پهلوی
جزو اشرافیت فئودال بوده است.
مالک ۵ درصد اراضی کشت بوده است.

۱۰
همان محمد رضا شاه
بعد از انقلاب سفید
نماینده بورژوازی مدرن می شود

۱۱
روحانیت را سلب اوتوریته و قدرت می کند

۱۲
به
دشمن طبقاتی روحانیت
مبدل می شود.

۱۳
فریب حمایت او از روحانیت را نباید خورد.

۱۴
اختلاف شاه و شیخ
در همین تحول مثبت محمد رضا شاه بوده است.

۱۵
محمد رضا شاه
بعد از انقلاب سفید
شخصیتی انقلابی می گردد و بقیه جریانات سیاسی
خواه و ناخواه
در موضع ارتجاع قرار می گیرند.

۱۶
دلیل روشن اندیشی های شاه
همین تغییر ماهیت طبقاتی مثبت او بوده است.

۱۷
وجود اجتماعی تعیین کننده شعور اجتماعی است.
 
هی مشد آذر

۱
انقلابدزدی هم از آن واژه های کذا و کذا ست.

۲
جنبش زنان
اگر حتی سر به افلاک زند و مثل رسول اکرم
شق القمر کند،
نمی تواند به انقلاب اجتماعی منجر شود.

۳
زنان
طیف متلونی را تشکیل می دهند
و نه طبقه اجتماعی معینی را.

۴
انقلاب اجتماعی
اما
کسب و کار توده ی متشکل تحت پرچم رهایی بخش طبقه ای اجتماعی است.

۵
کار هر کس نیست
خرمن کوفتن
توده زحمت بباید باشد وسوبژکت فن
 
ویرایش:
دریغ است، ایران که عیران شود
 کنام شریران دوران  شود

آره.

۱
بر منکرش نفرین

۲
اما
هزینه کلان تشبثات جماران در بین النهرین و شام و فرس
از سفره مردم بیچاره تأمین شده است.

اجامر جماران که گشنگی نکشیده اند.

۳
ضمنا
تو به جای حمایت از فرسی
رو به گورت
نفس کشم، نفسی

روشنفکران بی خبر از خرد و خرمای عیران
تنها هنری که دارند،
آستین بالا زدن و بالا رفتن از دیوار کوتاه ملت است.
ملتی که معماران روح و شعورش
همین اجامر روشنفکرند.
 
مولانا هم می دانست 
که
طوطیان 
خر نیستند.
 
بهانه ها و کلافه ها
 
ویرایش:
جزو افراد لومپن و لات هستید؟
جزئی از لومپن پرولتریا (ت) هستید؟

۱
۷۰ سال
روز و شب
در بوق و کرنا دمیدند که پرولتاریای پیروزمند دیوار می کشد.

۲
از گربه و گربه چف خواستند که دیوارها را فرو ریزند.

۳
کشور شوراها را کشوری پنهان در پشت دیوار آهنین نام دادند.

۴
دیوار برلین به همت دوست و دشمن فرو ریخت
 و 
دیوار آهنین کشور شوراها دود شد و به هوا رفت.

۵
کودکان لنین
به روایت رسانه های طبقه حاکمه امپریالیستی
به جندگی در متروپل ها آمدند
 و
 شطی از دلار در هر سال به جیب کنسرن های سکس جاری شد.

۶
پرولتاریای خام مهاجر به بهشت سرمایه
به کار ساعتی یک یورو در صنایع تفکیک زباله ها گمارده شد.

۷
وقتی به هوش آمد که دیگر دیر شده بود.

۸
با سرعت نور
پرولتاریای بی سر و بی سردار و بی حزب و بی سازمان و سرگردان
لومپن پرولتریزه گشت و فاجعه آغاز شد.

۹
به برتولت برشت بگو:
ما در دوره ای به مراتب، تیره تر از دوره تو به سر می بریم.

۱۰
پرولتاریای بی سر و بی سردار و بی حزب و بی سازمان و سرگردان
با حمایت همه جانبه کنسرن های مولتی ناسیونال
بدترین دشمنان طبقاتی بشریت را به قدرت می رساند.

۱۱
فاشیسم تحت عناوین متفاوت در ملأ عام رژه می رود.
عربده و چاقو و تپانچه و تفنگ می کشد و «مهاجمین» بیگانه را به خاک می افکند.

۱۲
اروپا به دور خود دیواری از سیم خاردار کشیده است و ترامپ هزینه نجومی برای بنای دیوار دیگری و بهتری اختصاص داده است.

۱۳
دیوار ستیزان دیروز به دیوار سازان امروز استحاله یافته اند.

۱۴
جای سامی ها (یهودی ها) را سوری ها گرفته اند
که از جهنمی می گریزند که از فرط خریت و خامی خود برافروخته اند.
فقط آتش از دیار ابلیس آمده است.

۱۵
یهودی ستیزی (آنتی سمیتیسم) کلاسیک جای خود را به مهاجر ستیزی داده است.
حتی در کشور خیلی خیلی دموکراتیک یهودیان جان به در برده از کشتارگاه های فاشیسم یهودی ستیز
به مهاجرستیزی برخاسته اند و لطان یابو با شعار اسرائیل برای اسرائیل لشگر کشی خیابانی می کند.

۱۶
هی
ابراهام لینکن
دیگر کسی برده داوطلب حاضر به یراق ملتمس
حتی
نمی خواهد.

۱۷
جنگ جهانی دیگری با آرایش «ملی» دیگری
اندک اندک تدارک دیده می شود.

۱۸
هی تاریخ طناز
چه کسی باور داشت؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر