۱۳۹۶ اسفند ۷, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۹۸)

جمعبندی
 از
مسعود بهبودی

گریه و زاری بی نیاز از مرثیه و مرثیه خوان

۱
کارگری که چنین شعاری می دهد
هنوز کارگر نیست.

۲
موجودی بیگانه با خویش و
ترحم انگیز است.

۳
به حال چنین کارگری
باید نشست
و بدون مرثیه و مرثیه خوان
به حالش گریست.
 
اندکی اندر باب کالایی پرمشتری به نام عشق

ما را به خیر عشق امیدی نیست
جاوید باد عقل رهایی بخش

۱
عشقی که مبتنی بر علم و عمد و عقل باشد
اصلا عشق نیست.

۲
شاملو می گوید:
عشق خواهر مرگ است.

۳
همه «علمای» فاشیسم و امپریالیسم هم همین را می گویند.

۴
فیلم های متعددی مثلا در اسپانیای به میراث مانده از فرانکو
در همین زمینه تولید شده است:
عاشق و معشوق در اوج سکس خنجر برا در ستون فقرات همدیگر فرو می کنند
کیف خر می کنند و جان به جان آفرین تسلیم می کنند و می میرند.

۵
عشق اما همشیره جنون است.

۶
غریزه
از هر نوع
می تواند
عقل
را
اگر رو داری کند
از خطه تن تبعید کند و خود یکه تاز میدان تصمیمگیری شود:
خودش
به تنهایی
ببرد
و
خودش
به تنهایی
بدوزد.

تشنه سوخته بر چشمه روشن چو رسید
تو مپندار که از پیل دمان اندیشد
سعدی

۷
مجنون
نتیجه همین روند و روال مبتنی بر تبعید عقل و فرمانفرمایی بلامنازع غریزه است.

۸
وضع مجنون
دال بر غیاب عقل اندیشنده است.

۹
عشق
اما
به تنهایی وجود ندارد.

۱۰
عشق در دیالک تیک عشق و نفرت وجود دارد و هر ان خطر آن می رود که به نفرت استحاله یابد.

۱۱
نفرت هم به همین سان.

۱۲
محمود دولت آبادی در کلیدر
همین استحاله نفرت به عشق را
به طرز پسیکولوژیستی توضیح می دهد.
قربانی زور
عاشق سینه چاک زورگو می شود.

۱۳
سازمان های امنیتی
بخشی از مأمورین شکنجه را از قربانیان شکسته ی تحت شکنجه عضوگیری می کنند.

۱۴
عشق علل متنوع غریزی / اتیکی / استه تیکی / پسیکولوژیکی / ژنه تیکی / ملی / طبقاتی / جغرافیایی / معرفتی و غیره دارد.

۱۵
عشق امروزه دکانی برای علافان و عیاشان و عوامفریبان است.

۱۶
عشق مفهوم هتک حرمت شده ای است.

۱۷
هر کس هرچه میخواهد در این واژه معروف ولی تعریف دقیق نشده
می چپاند و به خورد این و ان می دهد.
 
اندکی اندر باب ترجمه واژه ها (مفاهیم)

واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد

۱
کسانی که هر روز بارها واژه های بغرنج اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
و لضالین
و غیره
را طوطی وش تکرار می کنند
ظاهرا با واژه های ساده پیتزا و پارتیزان و کموینسم و مارکسیسم مشکل دارند.

۲
پیتزا در ایتالیا تولید شده و اسم ایتالیایی کسب کرده است.

۳
کسی اصولا حق ندارد
آن را
به هر دلیل دینی و دنیوی
ترجمه کند.

۴
هات داق
هم به همین سان.

۵
هرگز نباید به سگ داغ ترجمه شود و آبرو ببرد.

۶
ترجمه مارکسیسم به مارکس گرایی و یا گرایش مارکسی
هم نشانه خریت مترجم خر تر از خر است.

۷
مارکسیسم ربطی به مارکس ندارد.
علم است.

۸
مگر می توان فیزیک مدرن را مثلا اینشتین گرایی و یا گرایش اینشتینی نام داد؟
 

لحظه ی دیدار
مهدی اخوان ثالث
 
لحظه ی دیدار نزدیک است
باز
من دیوانه ام، مستم
باز
می لرزد، دلم، دستم

باز
ـ گویی ـ
در جهان دیگری هستم

های، نخراشی
ـ به غفلت ـ
گونه ام را، تیغ
های،
نپریشی صفای زلفکم را، دست
و آبرویم را نریزی، دل
ای نخورده، مست
لحظه ی دیدار نزدیک است
 
اندکی اندر باب مفاهیم عقل و عشق

۱
ممنون.
آره.
ما هم در تحلیل مقوله عشق
به فرم طراز نوینی از عشق
در مکتب فروغ فیلسوف
اشاره کرده ایم.

۲
روی این نوع از عشق
باید کار کرد.

۳
همبستگی و هومانیسم اما روندهای عقلایی اند و نه غریزی.

۴
اصلا ربطی به احساس و عشق و عاطفه ندارند.
عشق نتیجه نیل عقلی به هومانیسم و همبستگی است.
گذار از تئوری به احساس است.

۵
عشق
در این موارد
ثانوی است.
عشق در این مورد
ناشی از شناخت عقلی و نظری است.

۶
عشق در این جور موارد
حکم ادویه جات را دارد.

۷
شناخت عقلی
به مدد مثلا شناخت هنری و در نتیجه عشق و عاطفه و احساس
به تسلیحات شناخت عاطفی
مسلح می شود.

۸
بدبختی جامعه بشری
ضمنا
فقدان شناخت عقلی
و
اکتفا به شناخت عاطفی (هنری، غیر عقلی، ضد عقلی، احساسی) است.

۹
هگل
پس از تدوین سیستم عقلی (فلسفی) خود
شعار مرگ بر هنر را داد.

۱۰
البته نظرش درست نبود
اگرچه حاوی گشتاورهای علمی و عینی بود.

۱۱
هنر هم به شناخت جامعه و طبیعت مدد می رساند

۱۲
البته اگر تحلیل دیالک تیکی شود.

۱۳
حتی دوستیابی
روندی عقلایی است.

۱۴
دلیل کمیابی دوست در حال حاضر
طویله شدن جامعه بشری است.

۱۵
بدون شناخت مبتنی بر عقل نمی توان با کسی دوست شد.
ولی می توان عاشق هر رهگذری و حتی دشمن خود شد.

۱۶
گاو و خر نمی تواندد دوست کسی شوند
کسی هم با گاو و خر دوست نمی شود.

۱۷
برشت
توصیه می کند که زن و شوهر
به عشق کوتاهزی دل خوش نکنند.

برای تحکیم رابطه فی مابین دوست شوند.

۱۸
گفتنش آسان است.
پیش شرط برقراری رابطه دوستی
خروج از خریت است
کسب توان تفکر مفهومی است.
فیلسوف گشتن است.

۱۹
مارکس به همین دلیل
توده ای کردن خرد کل اندیش (فلسفه) را فرمان داده است.
یادش به یاد، باد
 
اندکی اندر باب دلایل عضویت در احزاب

۱
نه.
واکنش مش آرمان و بهنام ربطی به تعصب ندارد.

۲
برای کشف علت مادی و یا فکری (طبقاتی و یا معرفتی) این واکنش
باید کومله و یا حزب کمونیست کذایی را شناخت.

۲
البته در عیران و جهان به دلایل کاملا متفاوت و حتی متضادی
می توان عضو حزبی و یا دار و دسته ای شد.

۳
از حریفی پرسیدند:
چرا عضو این حزب شدی؟

گفت :
عاشق دختری شدم که عضو همین حزب بود.

۴
کمونیست اگر کمونیست باشد
اصلا اسم و عکس ندارد.
 
دیالک تیک غریزه و عقل

۱
ما از دیالک تیک غریزه و عقل سخن گفتیم.

۲
غریزه را ما به عنوان مفهومی فلسفی بکار بردیم و نه به عنوان مفهومی بیولوژیکی و یا پسیکولوژیکی.

۳
مفهوم فلسفی غریزه نتیجه تجرید صدها چیز است و به هزار فرم بسط و تعمیم می یابد.

۴
یکی ازا ین فرم های بسط و تعمیم عشق است.
دیگری سکس است.
دیگری جاذبه جنس مخالف است.

۴
عشق را ما مستقلا
شاید
در ۲۰۰ تحلیل
مورد تأمل قرار داده ایم.

۵
عشق اما در هر صورت پدیده ای غیرعقلی و چه بسا حتی ضد عقلی است.

۶
عشق نابینا ست
عقل کار بوعلی سینا ست
 
 سید علی صالحی

نه میبینند
نه میشنوند
دنیا خواب است

سواره نظام خواجه سلیمان
سم کوب جنازه‌ی کودکان

همه میبینند
همه میشنوند
دنیا خود را به خواب زده است.

زره پوش های خواجه سلیمان
آوارگان عفرین را
-بی غسل و بی کفن-
زنده به گور کرده است.

با این همه...
با این همه به خواجه سلیمان بگویید:

نه کشتار کبوتر و نه قتل عام قناری،
ما از رسیدن به رویاهای آزادی
هرگز نا امید نمیشویم..

پایان

فلک به لاشخور مجنون (جنونگرفته) دهد زمام مراد

۱
اصلا کسی ککش نمی گزد که سوریه به خاوران تبدیل شده است.

۲
لیبی کنام ددان درنده گشته است.

۳
عراق دیوارخانه است و زنده برگشتن از خرید به خانه
شق القمر است.

۴
همه در حال جنگ بر ضد تروریسم اند.

۵
حتی تروریست های مادر زاد

۶
هر کس تحریف خاص خود را از تروریسم دارد.

۷
درد همین است.

۸
مفاهیم
تعریف استاندارد خود را از دست داده اند.

۹
هر مفهومی به طرز دلبخواهی تحریف می شود.

۱۰
طویله وارگی جامعه بشری

۱۱
خر تو خر سرتاسری
 
ممنون.

۱
این مسئله خودمختاری و ملت و ناسیونالیسم و غیره را ما دهها بار مورد تأمل قرار داده ایم.

۲
همه چیز را ابنای بشر می توانند ابزار واره سازند.

۳
زبان اما وسیله هماندیشی ابنای بشر است.

۴
فرق هم نمی کند که کدام زبان باشد.

۵
پانیسم ماهیتا همان فاشیسم و فوندامنتالیسم است.

۶
جریاین ضد عقلی و ضد فکری و ضد فرهنگی و حتی ضد بشری است.

۷
این زباله ها حتی نام شعرای قوم مربوطه را نمی دانند.

۸
ما پرسیده ایم.

۹
پان ترکیست ها نام معجز و یا ناظم حکمت را حتی نشنیده اند.

۱۰
پان کردیست ها لاهوتی را اصلا نمی شناسند.

۱۱
پانعیرانیست ها اصلا سواد خواندن و نوشتن ندارند.
 
از ادعا تا واقعیت.

۱
حزب کمونیست و سازمان کردستانش را لحظه ای فراموش کنیم 
و
 از خود مش بهنام بپرسیم:

۲
در کجا به مبارزه ایده ئولوژیکی بر ضد نظرات ضد کمونیستی اجامر طبقه حاکمه
مثلا در همین فیسکده خطر کرده است؟

۳
کدام مفاهیم مارکسیستی را آموخته / بکار بسته / تبلیغ کرده است؟

۴
پیش شرط طرفداری از کمونیسم خروج پیشاپیش از خریت و دفاع از حقیقت است.

۵
پلی بوئیسم و تروریسم را نباید با کمونیسم عوضی گرفت
 
اندکی اندر باب تفاوت مفاهیم «براندازی» و «بر عن دازی»

۱
ایها الناس
براندازی که الترناتیو نمی شود.

۲
براندازی نظامی یعنی حذف آن نظام.
نه
کمتر
و
نه بیشتر

۳
مسئله
اما
این است که آن نظام با چه نظامی جایگزین می شود

۴
ضمنا
نظام به چه معنی است؟

۵
نظام یعنی فرماسیون (صورت بندی) اجتماعی ـ اقتصادی

۶
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی حاکم در ایران
سرمایه داری است
حتی به قول اجامر فرنگی

۷
الترناتیو فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری و حتی فئودالی
فقط می تواند سوسیالیسم باشد.

۸
کدام طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنیینستی در طویله جماران باقی مانده که به انجام انقلاب سوسیالیستی خطر کند؟

۹
بقایای حزب توده در خاوران اند.

۱۱
طبقه کارگر و دهقانان و پیشه وران
احتمالا
سلب هویت شده اند و گدا واره گشته اند.

۱۲
گدا و جنده و جاکش و زورگیر و قاچاقچی و غیره
پایگاه اجتماعی فاشیسم اند.

۱۳
در آلمان همین پریروز جنده ها بر ضد فراریان بی همه چیز از دوزخ جنگ ها و کشتارها
به تظاهرات خیابانی زیر علم فاشیسم (آ اف دی) برخاسته بودند.

جوجه فاشیست ها
در ایتالیا فراریان را به گلوله می بندند.

۱۴
جایگزینی یوگوسلاوی سوسیالیستی
با کشورک های وابسته به امپریالیسم
هم
نوعی براندازی بوده است.

۱۵
جایگزین قذافی و صدام با قذافی های قلابی و صدامک های اسلامی
هم نوعی براندازی بوده است.

۱۶
ای بسا
بر اندازی نظامی
به معنی
بر عن دازی همان نظام است.

۷
ما بهتر است که معنی مفاهیم را بیاموزیم
تا
گول نخوریم و گول نزنیم
 
توان تمیز گاو از خر

۱
بیچاره نابدل.

۲
اهل مرند بود و از اهالی جنت بود.

۳
رادیو عراق ازش قهرمان ساخت.

۴
قهرما نی
ضد ضربه
بی رگ و بی احساس

۵
از سر تا پا آهن و پولاد.

۶
فدائیان فئودالی
عاجز از تمیز گاو از خر بوده اند.

۷
بهروز دهقانی قصه ای به نام ملخ ها نوشته است.

۸
خر در این قصه نشخوار میکند.

۹
در هر قدم در آذربایجان
خری به چشم می خورد.
ولی مش بهروز و مش صمد
نمی دانند که خر عرعر میکند 
و
 گاو و شتر و مشد حسن
نشخوار
 
از داشبرد تا لاشخورد

۱
ممنون.
ایکاش چنین بود.

۲
ولی چنین نیست.

۳
زبان فارسی آماج حملات ویرانگر هر ننه مرده ای شده است.

۴
هر ننه مرده ای
بهانه خاص خود را دارد.

۵
الاغ های طرفدار پان ترکیسم
محمد را محمت می نویسند.

۶
از فرط خریت ادعا میکنند که باید هم چنین باشد.

۷
چون
در ترکیه الفبای فرنگی جای الفبای عربی را گرفته است 
و
 به فرهنگ جامعه لولهنگ برداشته شده است.

۸
پنیر شده په نیر.
نهال شده نی هال.
محمود شده ماحموت.

۹
پانعیرانیسم
به نوبه خود
تازی زدایی میکند.

مثلا حروف ص و ض و ظ و ط و ث و ح و غیره را تعویض می کند.

۱۰
پانعیرانیسم
از فرط خریت خیال میکند که س فارسی است وث و ص عربی اند.

۱۱
شعرای عنقلابی و عنگلابی طویله جماران
ضربه را زربه می نویسند.
حجر را هجر
راحت را راهت
و خیال میکنند که هنر میکنند.

۱۲
ولی همه این زباله ها
فقط به تخریب زبان فارسی کمر بسته اند.

۱۳
حالا بفرمایید :
هدف و آماج این لاشخورها چیست؟
 
روشنگری در فرهنگ فرهنگ قاسمی

کسی که در بحث اجتماعی و سیاسی از ادب و فرهنگ خارج شود لیاقت پاسخ را ندارد.
من به رنگین کمانی جامعه و آزادی اندیشه و بیان به شدت پایبندم.
گزیدن خار
ما را خوار نتواند کرد!
به رنگها با زیبای هایش بنگریم از بوی خوش گل های متنوع برای ساختن آینده بهره باید برد.
جهان زیر چرخ آزادیست.
ف ق

۱
ادب و اندیشه و فرهنگ به چه معنی اند؟

۲
می توان درجا وضو گرفت و به قبر قمر بنی هاشم قسم خورد
که
 نه
 سطل ننه ات طلب ها معنی ادب و اخلاق و اندیشه را می فهمند 
و
 نه 
رنگین کمانی های بی فرهنگ عوام واره عوامفریب

۳
سطل ننه ات طلب ها شب و روز جعلیات تحویل این و آن می دهند.
فحاشان درجه اول اند و با تسلیحات تناسلی می عندیشند.

۴
وقتی به مش قاسم فرهنگ بگویی بی فرهنگ
چنان وانمودمی کند که انگار
تحلیلگر
فحش می دهد و توهین می کند.
مش قاسم از تمیز تحلیل از توهین عاجز است.

۵
بهانه خوبی است.

۶
بهانه خوبی برای پرهیز از پاسخ دادن و دست خود را رو کردن است.

۷
جواب بی ادبان خاموشی است.

۸
همه سران اوپوزیسیون همین اند.
از چپ تا راست.

کسی حاضر به خود اندیشی و هماندیشی نیست.

۹
دلیلش اما نه ادب
بلکه خالی بودن کله از مغز اندیشنده و چنته از سخن سنجیده است

۱۰
شب و روز در همه منابر
دروغ تحویل همنوع داده می شود و هورا درو می شود.

۱۱
اعتراضی نیست.
پارس سگان توده مانع گذر کاروان طبقه حاکمه در جماران و جامعه و جهان نمی شود.

۱۲
تنها خدایی که پرستیدنی است
اما
حقیقت عینی است.

۱۳
بحث پیشکش
حداقل معانی واژه هایی را که به کار می برید
بیاموزید.

۱۴
سگان توده به خون دلی
معانی مفاهیم فلسفی و جامعه شناسی علمی را ترجمه و منتشر می کنند.

۱۵
آموزش مفاهیم
بهترین راه برای خروج از خریت و عرعر است

۱۶
زنده باد روشنگری علمی و انقلابی
به هر قیمت
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر