۱۳۹۶ بهمن ۲۹, یکشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۹۵)


جمعبندی
 از
مسعود بهبودی
  
شب
ه‍ . خاکستر

شب در رسیده، باز
الههٔ سکوت
بیداری وحوش را
از چشم شان ربوده است

گرمای خواب
در زیر آسمان سرد
با آن ستاره های دور
بر لای آشیان درختان
خزیده است

شب زنده دار رود
چون مادران تازه زا
دستی به زیر سر
پستان به کام طفل
لم داده یک طرف
خوابش گرفته است
شب در رسیده، باز
من مستم از سکوت
بر گِرد آتشی از خاطرات دور
بیدار و خامُشم
خوابم نمی برد
 
پایان
 
اندکی اندر باب اکتشافات همنشین خزان

۱
آره.
ولی نظر موسوی
در این زمینه
چه بوده است؟

۲
فتوای قتل اسرای در بند
توسط جلاد جماران
ضمنا به موسوی
نخست وزیر طویله
داده شد.

۳
چرا استعفا نداد؟

۴
چرا به عوض استعفا
به تله ویزیون آمد و از غرب امپریالیستی اجری برای وفا به عهدی خواست؟

۵
آثار همنشین خزان باید تحلیل شوند.

۶
او
از یک میلیون جفنگ اجامر جماران صرفنظر می کند و با کشف چند جفنگ جعلی منسوب به یکی از آنها لاشخور دیگری از همان قبیله را
تبرئه و تجلیل می کند.

۷
سایمیشم آغزوزداکی دندانیزی
 
پاسخکی به مش کیوان آرامش طلب

۱
ممنون از مواعظ اعلی مال کرب و بعلا

۲
لطف کنید و برای نوکرها و کلفت های خود تعیین تکلیف کنید.

۳
ما عمری خر بوده ایم.

۴
تازگی ها
از خریت مرده ایم و سگ گشته ایم.

۵
پارس مان
نه برای این و آن
بلکه برای پرهیز از سقوط مجدد به منجلاب خریت است.

۶
همنشین خزان آخرین کسی است 
که
 از 
جفنگیات جنتی و مصباح و مشد حسن و غیره
 بی خبر باشد.
ولی کمترین اعتنایی به هیچکدام از آنها ندارد.

۷
کسب و کارش پیدا کردن فک نیوز از یک میلیون نیوز است.

۸
اسم این عوامفریبی را روشنگری گذاشته است 
و
 برخی از خران جماران برایش عرعر می کشند و هندوانه می برند.

۹
مثال
پرواز سید علی هر دو هفته به آسمان هفتم
و جلسه دو هفتگی با امام زمان ۱۰۰۰ ساله و خضر و الیاس ۵۰۰۰ ساله
در آسمان هفتم
و 
گرفتن رهنمود برای اداره طویله جماران
که
 از عوامل این و آن نیست.

۱۰
نعره یا علی سید علی
به هنگام خروج از شکم ننه اش
که
از وابستگان به این و آن نیست.

۱۱
از قابله حی و حاضر سید علی و علمای اعلام جماران است

۱۲
سکوت سید علی
در زمینه این دروغ
نشانه چیست؟

۱۳
چرا
همنشین خزان و مش دونالد اخرالزمان
این خزعبلات را به نقد نمی کشد
مگر این کردوکار جزو تکالیف روشنگران نیست؟
 

https://www.youtube.com/watch?v=3w_VocORRPg

 
اشاره ای به روشنپری های همنشین خزان

۱
روشنپری های همشنین خزان را باید مورد تأمل و تحلیل شکیب مند قرار داد.

۲
همشنین خزان وجه مشترکی با مش دونالد زمان دارد:
رزم بی امان با فیک نیوز (عخبار و عکس های جعلی)
اگر البته به نفع همنشین خزان نباشند.

۳
همنشین خزان عکس مربوط به روبوسی شاه از کاشانی را
بحق یا به ناحق
جعلی می داند.
حتی تفسیری مفصل در زمینه ی شق القمرهای کاشانی و عظمت بین المللی کاشانی
در زیر عکس جعلی
تقریر می دارد.

۴
ما در در و دیوار فیسبوک همنشین خزان دنبال انتقاد ایشان
مثلا
از دیده شدن عکس امام در آیینه ماه (حتی در لندن و در بالکن بی بی ۳۰)
و یا
از دیده شدن موی امام
لای قرآن کریم و مفاتیج الجنان
گشتیم ولی پیدا نکردیم.

۵
اگر کسی پیدا کرد ما را هم خبر کند.

۶
دنبال نقدی از همشنین خزان
از جفنگیات خمینی که ما بخشا تحلیل کرده ایم
مثلا
امریکا ۲۰۰۰ سال است که ما را فلان کرده است
هم
نیافتیم.

۷
روشنپری های همشنین خزان معرکه اند و جان می دهند برای خر پر وری

۸
سؤال ناقابل اما این است که همنشین خزان
کیست و چه فونکسیونی را در طویله جماران به عهده دارد؟
 
اندکی اندر باب دیالک تیک داخلی و خارجی

۱
هر انقلاب (و هر ضد انقلاب) در دیالک تیکی از داخلی و خارجی پیروز می شود.

۲
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن قطب داخلی است.

۳
مثال
میوه های درختان از سویی به نیروی درونی خود رشد می کنند و می رسند (قطب داخلی دیالک تیک یاد شده)
اما
اگر وضعیت آب و هوایی محیط زیست نامناسب باشد
اختلالی در این روند رشد وارد می شود.

۴
انقلابات (و صد انقلابات) هم در وهله اول بسته به توان طبقه اجتماعی انقلابی (و ارتجاعی) پیروز می شوند
اما بدون حمایت خارجی
دیر یا زود
شکست می خورند و یا دچار بحران کمرشکن می گردند.

۵
حالا باید مثال های مشخص در تاریخ بجوییم و ادعای خود را اثبات کنیم:

الف
انقلاب پرولتری فرانسه
موسوم به کمون پاریس
پیروز شد (قطب داخلی دیالک تیک)
ولی به سبب مداخله دولت پروس به طرز خونینی سرکوب شد و شکست خورد.
(فقدان حمایت خارجی ـ عملی)
علیرغم حمایت معنوی پرولتاریای کشورهای دیگر

ب
کمون باکو
بسان کمون پاریس
به قبضه قدرت نایل آمد
و
رفراندوم گذاشت
ولی توده های دهقانی به اشرافیت فئودالی ـ روحانی رأی دادند و شکست خورد و کمونارهای باکو تیرباران شدند.
اینجا حتی حمایت داخلی تأمین نشد.

یعنی تناسب قوا در داخل حتی به نفع کمونارهای باکو نبود.

پ
انقلاب اکتبر
با بهره مندی از تضادهای درونی امپریالیسم (تضاد های شعله ور در اردوگاه کشورهای سرمایه داری) پیروز شد
و
از حمایت پرولتاریای جهانی برخوردار گشت
ولی به سبب عدم وجود قدرت جهانی مدافع آن
محاصره اقتصادی (تحریم اقتصادی) شد و جنگ داخلی ویرانگری شروع گشت.

هنوز جراحات جنگ داخلی خوب نشده بودند که مورد تجاور فاشیسم خونخوار قرار گرفت و به زمین سوخته مبدل گشت و ۲۰ میلیون نفر شهید داد.

ت
انقلاب پرولتری آلمان در سال ۱۹۱۸ به سبب چرخش سوسیال ـ دموکراسی به راست و به دلیل فقدان حامی نیرومند خارجی اصلا پیروز نشد.

ث
بدون حمایت جوامع کشورهای سوسیالیستی
انقلاب چین اگر هم پیروز می شد
نمی توانست تحکیم و تثبیت شود و توسعه یابد.
ج
بدون حمایت جوامع کشورهای سوسیالیستی
مقاومت ملی و ضد استعماری ویتنام و انقلاب ضد فئودالی ـ ضد امپریالیستی کوبا و غیره هم پیروز نمی شدند.

۷
به همین دلیل
پس از سقوط شوروی و دیگر جوامع سوسیالیستی
بهاران عربی و عجمی
به خزان های خونین مبدل می شوند.

۶
وضع وخیم ایران اکنون چنان است که نه طبقه انقلابی تحت رهبری حزب خویش در میدان است و نه حامی بین المللی در دیدرس.

۷
تنها کسانی که از اعتراضات اخیر در ایران
حمایت لفظی کردند
مش دونالد و لطان یابو بودند.
حتی تره زا می حاضر به حمایت از آنها نشد.
 
آدم
آدم است
هی حریف بی خبر از آدم.

۱
من ـ زور از خصلت انسانی چیست که فرد مفروض باید در درونش داشته باشد و نه در برونش؟

۲
شاید منظور حریف هومانیسم / بشردوستی باشد

۳
بشر اما نه چیزی انتزاعی
بلکه طبقاتی است
هم سید علی جمارانخواب بشر است و هم قبله علی کارتن خواب

۴
هم سید علی بشر دوست است و هم قبله علی

۵
چون هر دو اگر بنی بشری هم در دیدرس نباشد
خویشتن خویش را دوست دارند.

۶
اگوئیسم (خودپرستی) بنی بشر
هم نوعی هومانیسم (بشرپرستی) است.

۷
مسئله این است که هومانیسم هم
بسان بنی بشر
طبقاتی است.

۸
هومانیسم می تواند فئودالی / بورژوایی / پرولتری / دهقانی باشد.

۹
شهریار شیره ای
نماینده هومانیسم فئودالی است

۱۰
مش فریدون مشیری
نماینده هومانیسم بورژوایی است.

۱۱
ضمنا
زندانی سیاسی انتزاعی محبوب البشر انتزاعی
در کره بی سکنه مریخ بسر می برد و نه در کره مسکونی طبقاتی زمین تا همه ابنای بشر او را حس کنند و به شکست سکوت به خاطر او
خطر کنند.

۱۲
همین جلادان جماران از لاجوردی تا سید علی
روزی زندانیان سیاسی بوده اند
و زندانبانان اینان
هومانتر و هومانیست تر از این جانیان بوده اند.
 
اندکی اندر باب دیالک تیک نظر و صاحب نظر 
(اوبژکت شناخت و سوبژکت شناخت)

من فحش می دهم .
برای اینکه این جماعت لایق نقد نیستند.
این ها ۴۰ سال است که خود را در اختیار حاکمیت قرار داده اند.

کاوه

۱
بگذارید این سخن کاوه را بشکافیم.

۲
اولا این حق هر عضو هر جامعه است که جانبدار طبقه حاکمه و یا توده باشد.

۳
علت و دلیل جانبدار ی کسی از این و یا آن
قبل از همه
نه فردی
نه
شخصی
بلکه طبقاتی است.

۴
دست خود اعضای جامعه که نیست.

۵
طاهر عریان هم می دانست:
متاع کفر و دین بی مشتری نیست
گروهی ان
گروهی
این پسندند.

۶
نقد چیست؟

۷
مارکس به طنزی تیز از دیالک تیک نقد سخن رانده است:
دیالک تیک نقد نظری و نقد عملی
به قول سعدی
دیالک تیک دم و قدم
دیالک تیک نقد قلمی و نقد قدمی

۸
لنین علیه السلام از سه نوع مبارزه سخن رانده است:

الف
مبارزه اقتصادی
مثلا اعتصاب. مثلا سلب مالکیت بر وسایل اساسی تولید

ب
مبارزه سیاسی
مثلا مبارزه در مجلس
در خیابان
در میدان
جنگ چریکی
جنگ منظم نظامی.
حمله بر دستگاه دولتی.
تخریب و تسخیر ماشین دولتی
پ
مبارزه ایده ئولوژیکی
مثلا پارس بر نظر این و آن
روشنگری
تحلیل
هماندیشی
چالش فکری و نظری
ترجمه و تألیف و نقد و تأیید و تقویت افکار و آثار و کتب و مقالات معین

۹
نقد نظر همنوع
ضمنا
تشکیل نظر برای خود و همنوع است.

۱۰
نفی
به قول مش هگل
همیشه معین است
یعنی نقد نظری همیشه با ارائه نظر دیگری همراه است.

۱۱
مارکسیسم
تئوری انتقاد است
نه تئوری تأیید و چاپلوسی و مصلحت اندیشی و فرصت طلبی

۱۲
مارکسیسم
در جریان نقد نظرات دیگر قوام یافته است و قوام می یابد.

۱۳
فحش دادن نشانه فرار از هماندیشی با همنوع است.

۱۴
فحش دادن هم
دیالک تیکی از فحش زبانی و فحش روانی است.

۱۵
۹۹ درصد کسانی که ما به عرعریات شان ایراد می گیریم
سکوت می کنند.

۱۶
یعنی جواب ابلهان را خاموشی می دانند.

۱۷
اگر رو داری کنیم می گویند:
بو داره 
 (فدایی فئودالی)
مآمور جمارانه 
(فدایی فئودالی)
ساواکیه
(کمونیسم گاو و خری)
پفیوز
(کمونیسم گاو و خری)
فاشیسته 
(حفظ دوده)
امین آبادیه 
(چاه دوده)

۱۸
نقد عرعریات این و آن
اما به نفع خود ما ست.

۱۹
چون
ما
در روند نقد
مجبور به تفکر می شویم و در نتیجه رشد می کنیم.

۲۰
نقد
خود
دیالک تیکی از انتقاد از خود و انتقاد اجتماعی (انتقاد از همنوع و سیستم اجتماعی) است.

۲۱
وابستگی کسی
به طبقه حاکمه
و یا
به توده
ربطی به نقد ندارد.

۲۲
نقد
فرمی از مبارزه طبقاتی است
فرمی از مبارزه ایده ئولوژیکی است.
وابستگی کسی به این و یا آن
خود در روند همانیدشی تعیین می شود.

و گرنه باید جاسوسی پیشه کنیم و یا جاسوس پروری تا به ماهیت کسی پی ببریم.
احکام (جملات و سخنان و نظرات) هر کس و حتی مفاهیم (کلمات) هر کس آیینه ماهیت ان کس اند.

۲۳
بدون همانیدشی (مبارزه ایده ئولوژیکی)
تمیز دوست از دشمن محال است.

۲۴
دلیل بخش اعظم خطاها و خریت های نیاکان ما
همین پرهیز از همانیدشی
همین دادن اتش بس در مبارزه ایده ئولوژیکی
بوده است.

۲۵
اگر رسالات آیات عظام تحلیل می شدند
هم توده آگاه می گشت و به دام این اجامر فئودالی نمی افتاد
و
هم خود پدران خر تر از خر ما خاورانخواب نمی گشتند

۲۶
برای روشنگری
بدیلی وجود ندارد.

۲۷
بدون قلم
قدم اگر هم احیانا و تصادفا
درست باشد
به درد کسی نمی خورد.

۲۸
تأکید لنین
مبارزه بر ضد خودپویی
یعنی حرکت کورکورانه
نیندیشیده
سازمان نیافته
بی هدفمندی و بی آماجمندی است.
 
تفکر یا تفکر مفهومی است و یا اصلا و ابدا تفکر نیست.
کانت
رسول روشنگری

۱
مبارزات و جریانات پیس از پیروزی انقلاب ضد فئودالی سفید
اکثرا و عمدتا
منشاء ارتجاعی و فئودالی داشته اند.

۲
در بهترین حالت
نشانه خریت جریانات و شخصیت های مبارز بوده اند.

۳
دیکتاتوری به چه معنی است.

۴
عیرانی جماعت
جماعتی فلسفه فقیرند.

۵
دیکتاتوری شاه بسان دیکتاتوری لنین و مائو و کاسترو بوده است:

الف
دیکتاتوری شاه
دیکتاتوری بورژوازی انقلابی است

ب
دیکتاتوری لنین
دیکتاتوری پرولتاریای انقلابی است.

۶
ما این مفاهیم را
به هزار مشقت ترجمه و
هزاران بار
پارس کرده ایم.

۷
پنبه از گوش برون آورید و یکبارحداقل بشنوید.

۸
شماها مثل طبقه حاکمه امپریالیستی و فوندامنتالیستی می عندیشید
و
خلایق را گیج و سردرگم می سازید
 
 
تحلیل به عوض تحسین و یا نفرین

میم
 
به عوض تحسین و نفرین صاحبنظر
بهتر است که به نظرش نظر اندازیم.

حریف
چشم

۱
چشم؟
فتوا که نیست.
 پارس است / نظر است.

۲
ما اصلا آدم نیستیم تا کسی
چشم
تحویل مان دهد.

۳
ما فرصت خواندن این سخن حریف را نداشته ایم.

۴
عنوانش اما غلط است:

الف
برنامه کار و کردوکار و زندگی و غیره وجود دارد و نه برنامه راه.

ب
توشه راه وجود دارد.

۵
ننه و آبجی هر شهیدی در طویله جماران شده تئوریسینی.

۶
تئوریسین ها را خمینی و خلخالی و خامنه ای و عردبیلی و موسوی 
به 
خاوران فرستاده اند.

۷
شاید فردا
ننه و آبجی سهراب هم تحلیلی از جنبش خودپوی خلایق ناتوان از تفکر تحویل دهند.

۸
دختر و پسر و همکار و آشنای هر شاعری
شده مرجع تحلیلی.
چه بسا برای تجلیل و تحقیر و تخریب شاعر مرده و بی زبان و ناتوان از دفاع

۹
در یونانستان هر روز عاشورا ست.

۱۰
سکنه طویله جماران که نوبر نیاورده اند

۱۱
با این چیزها
جامعه تحول نمی یابد.

۱۲
پیش به سوی خود اندیشی از طریق هماندیشی صادقانه و بی ریا
 
از لومپنیسم تا رئالیسم / از دروغ و تزویر و ریا تا صداقت

فحش و دروغ جان را جلا می بخشد.
حریفان

۱
فحش نشانه خالی بودن کله از اندیشه و چنته از سخن است.

۲
فحش و توهین اما چیستند؟

۳
خلایق خر خیال می کنند که
اگر کسی به خر بگوید خر و به عرعر بگوید عرعر
بی ادب است و توهین می کند.

۴
بعد همین را بهانه قرار می دهند
از موضوع بحث خارج می شوند
و به فحاشی می پردازند.

۵
فحش اما مشخصه لومپنیسم است و نه نشانه رئالیسم.

۶
دروغ چگونه می تواند جان آدمی را جلا بخشد؟

۷
صداقت (حقیقت گرایی در سخن و عمل) است که جان را و انسان را شوکت و شکوه می بخشد.

۸
امتحانش آسان است:
کشف حقیقت عینی و ابلاغ ان و مدافعه از آن
ممتازترین و عالی ترین لذت در جهان را به دنبال دارد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر