۱۳۹۶ اسفند ۳, پنجشنبه

کردوکار (۵)


پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین میم شین
 

ت
تئوری کردوکار فویرباخ

۱
·      فویرباخ نیز نتوانست راه حلی برای مسئله کردوکار بیابد.

۲
·      او با یکسان انگاری ایدئالیستی سوبژکت و ابژکت به مخالفت برخاست و انسان را به عنوان موجود حسی و شیئی تلقی کرد که رو در روی طبیعت مادی ایستاده است.
·       اما رابطه سوبژکت و ابژکت را در تماشا و مشاهده (انفعال، پاسیویته) خلاصه می کرد و روابط میان انسان ها را در رابطه مبتنی بر احساس میان «من» و «تو».

۳
·      اینجا ست که انتقاد مارکس و انگلس از فویرباخ وارد عمل می شود:
·      او نتوانست «جهان حسی را به مثابه مجموعه کردوکار زنده و جاندار حسی افراد درک کند.»

۴
·      او نتوانست «جهان حسی را به مثابه مجموعه کردوکار زنده و حسی افراد، که موجد آن اند، درک کند.»

۵
·      و لذا او هرگز«به انسان های واقعا موجود  و فعال» نرسید و اهمیت «کردوکار انقلابی و عملی ـ انتقادی را در نیافت.

۶
·      آنجا که ماتریالیست کمونیست شرایط و ضرورت تحول عملی صنعت و مناسبات اجتماعی را می بیند، فویرباخ درست همانجا خود را به منجلاب ایدئالیسم پرتاب می کند.»
·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۴۴)

۲۰
·      نظریات ماقبل مارکسیستی از کردوکار حاوی عیوب اصلی مشروط بهم زیر بوده اند:

الف
·      آنها به بررسی انگیزه و جنبه روحی کردوکار بسنده می کردند، که موجب محدودیت فکری آنها می شد.

ب
·      آنها کردوکار را به عنوان روند حیاتی ـ اجتماعی بطور مادی تعین یافته در مرحله توسعه تاریخی مربوطه نمی دانستند.

پ
·      آنها تنها کردوکار سوبژکت های منفرد را در نظر می گرفتند.

ت
·      آنها از درک کردوکار مبتنی بر تولید و بازتولید عاجز بودند.

ث
·      آنها به نقش کردوکار انقلابی توده های مردم و طبقات اجتماعی واقف نبودند.

۲۱
·      علاوه بر معایب یاد شده در رابطه با مسئله کردوکار باید به پایگاه آنتاگونیستی تنگ، کوته بینانه و بلحاظ تاریخی محدودی اشاره کرد که بر روی آن جامعه سرمایه داری   نیروهای مولده انسانی را دستخوش انقلاب می سازد و شعاع عمل اجتماعی خود را وسعت می بخشد. 

۲۲
·      حل فلسفی ـ نظری مسئله کردوکار تنها بر بنیان جنبش طبقاتی ـ انقلابی پرولتاریا و تحول سوسیالیستی جهان امکان پذیر می گردد که به توسعه همه جانبه و برنامه ریزی شده کلیه نیروهای مولده افراد و جامعه منجر می شود.

۲۳
·      پیش شرط حل مسئله کردوکار، تشکیل تئوری ماتریالیستی جامعه و تاریخ بوده است.

۲۴
·      تحول پرولتری ـ انقلابی فلسفه و تئوری جامعه در رابطه با مسئله کردوکار ـ قبل از همه ـ با انتشار «رساله های اقتصادی ـ فلسفی» و « تزهائی راجع به فویرباخ» توسط  مارکس آغاز می شود.

۲۵
·      مارکسیسم ـ لنینیسم نشان می دهد که کردوکار انسانی ـ کردوکار عملی، نظری و ایدئولوژیکی ـ پایه و اساس، ملاک، نیروی محرکه و پیوند تاریخی خود را در تحلیل نهائی در کردوکار اجتماعی مادی و شیئی انسان ها دارد.

۲۶
·      کردوکار، مجموعه روند حیاتی اجتماعی ـ مادی انسان ها را شامل می شود که طی آن افراد بشری با عمل آگاهانه و هدفمند خود، شرایط حیاتی طبیعی و اجتماعی خود را تغییر می دهند و با چند و چون آن آشنا می شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر