ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
توبه
به معنای رجوع و بازگشت است
·
این تعریف توبه احتمالا دقیق نیست.
·
منظور نه رجوع به کسی، بلکه رجعت
به سوی کسی است.
·
سؤال اول این است که منشاء اجتماعی
ـ واقعی ـ عینی توبه چیست؟
·
چرا توبه در اسلام اینهمه اهمیت کسب
کرده است؟
1
توبه
به معنای رجوع و بازگشت است
·
شعور و یا روح به معنی فلسفی اش، در
همه فرم هایش از مذهب تا حقوق، از مفاهیم تا
احکام، از خدا تا امام، از عبد تا معبود، ثانوی است.
·
شعور و یا روح، پدیده ای مستقل و
خودآ نیست.
·
شعور نتیجه انعکاس وجود در آئینه ی
ضمیر و ذهن آدمیان است.
·
شعور ـ در تحلیل نهائی ـ چیزی از
جنس تصویر است.
·
شعور تصویر بغرنج و انتزاعی وجود
است.
·
اگر قیاصر، ملوک، شاهنشاهان،
امپراطوران وجود نمی داشتند، انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آنان، یعنی خدای واحد کذائی
هم پدید نمی آمد.
·
شیئ بر عکس تقدم دارد.
·
توبه انعکاس آسمانی ـ انتزاعی چیست؟
2
توبه
به معنای رجوع و بازگشت است
·
در این تعریف تئولوژیکی از توبه، دیالک
تیک بنده و خدا به شکل دیالک تیک تواب، به شکل دیالک تیک توبه کننده و توبه پذیر بسط
و تعمیم می یابد.
·
دیالک تیک بنده و خدا انعکاس آسمانی ـ انتزاعی دیالک تیک برده و برده
دار، بعد دیالک تیک رعیت و ارباب فئودال، پرولتر و بورژوا، نوچه و استاد و حتی
بنیادی تر، دیالک تیک فرزند و والدین است.
3
توبه
به معنای رجوع و بازگشت است
·
در دیالک تیک تواب، رابطه گسیخته ی
برده عاصی و فراری با ارباب برده دار بازتولید
می شود:
·
برده عاصی و فراری آلترناتیو بهتری
در ورای مناسبات برده داری پیدا نمی کند و برای نجات از مرگ، به ملک اربابی برمی
گردد تا مجددا یوغ بردگی بر گرده کشد و استثمار شود.
·
فرم حقوقی این برگشت،، طلب توبه نامیده
می شود.
·
طبقه حاکمه (ارباب برده دار، فئودال
و بورژوازی ممالک عجق ـ وجق) با مشاهده این امر با دم شان گردو می شکنند و کیف خر
می کنند.
·
چون تواب برای آنها مرغی است که
تخم طلا می گذارد.
·
به همین دلیل توبه او را پس از
عشوه و ناز و هارت و پورت می پذیرند.
4
توبه
به معنای رجوع و بازگشت است
·
اربابان زمینی در ایده ئولوژی طبقه
حاکمه (دین و مذهب و غیره) با همه مناسبات طبقاتی واقعا موجود در زمین در آیینه زلال
آسمان منعکس می شوند، تجرید می یابند و چه بسا با نام واحد و یا با نام دیگری
تبیین می یابند:
·
نتیجه تجرید خداوندان خونریز به
شکل خداوند متعال در می آید.
·
توده های مولد و زحمتکش از برده تا
رعیت، از کنیز تا کلفت به شکل عبد خداوند متعال در می آیند و برای خر کردن خلایق،
حتی اربابان ستمگر به عنوان عبد الله جا زده می شوند تا برابری فرمال و صوری (برابری
در حرف) در برابر خداوند متعال ایده ئولوژیزه شود.
5
توبه در دین اسلام به معنی بازگشت فرد گناهکار به سوی خدا
و تغییر رادیکال در رفتار وافکار خویش است.
·
فرد گناهکار، عاصی و یا معصیتکار، انعکاس
آسمانی ـ انتزاعی برده عاصی و فراری است.
·
طلب توبه به روند اصلاح برده عاصی
اطلاق می شود.
·
اصلاح به معنی اطاعت محض از ارباب
برده دار به شکل اصلاح بنده در برابر خداوند متعال در می آید.
·
وجود اجتماعی و شعور اجتماعی بدین
طریق و با این ترفند، به یکدیگر وصل می شوند و در خدمت طبقه حاکمه قرار می گیرند.
6
توبه
در دین اسلام از واجبات است و حاوی شرایط معینی است.
·
واجبیت توبه در برابر خداوند متعال
نیز انعکاس آسمانی ـ انتزاعی واجبیت توبه طبقات تحت ستم در برابر طبقات حاکمه است.
·
به همین دلیل حاوی شرایطی است.
·
دلیل تعیین شرایط برای توبه اما
چیست؟
·
چرا نباید ارباب برده دار، توبه
برده نادم به پای خود بازگشته را و یا ارباب فئودال، توبه رعیت نادم را بپذیرد؟
7
شرایط توبه
اگر
فرد گناهکار گناه را از روی جهالت و نادانی مرتکب شده باشد،
خداوند
توبه او را می پذیرد.
·
اولین پیش شرط پذیرش توبه برده
عاصی و رعیت یاغی توسط طبقه حاکمه، اعتراف برده و یا رعیت به خریت خویش است.
8
شرایط توبه
اگر
گناه اگاهانه باشد، به معنی کفر خواهد بود
و
توبه اش پذیرفته نخواهد شد.
·
اگر برده و رعیت تواب، به خریت خود
اعتراف نکند، تکفیر می شود.
·
در نتیجه، توبه اش پذیرفته نمی شود
و به دار زده می شود.
·
سؤال این است که چرا؟
·
مگر به نیروی کار برده و رعیت و
کنیز و کلفت تواب نیاز نیست؟
9
شرایط توبه
اگر
گناه اگاهانه باشد، به معنی کفر خواهد بود و توبه اش پذیرفته نخواهد شد.
·
یکی از دلایل این شرط، اعتراف تواب
به خریت خویش و کشیدن پای کسی دیگر و مهمتر به میان است.
·
کسی که زیر پای او نشسته و او را
از صراط مستقیم تعیین شده توسط طبقه حاکمه منحرف کرده و به عصیان (معصیت) و طغیان
تشویق و ترغیب کرده است.
10
شرایط توبه
اگر
گناه اگاهانه باشد، به معنی کفر خواهد بود و توبه اش پذیرفته نخواهد شد.
·
دلیل دیگرش در خود آگاهی برده عاصی
و رعیت یاغی است.
·
در ضدیت آگاهانه ی او با نظام برده داری ویا فئودالی است.
·
چنین فردی تن به تسلیم قطعی و بی
چون و چرا نمی دهد و مظنون تلقی می شود.
·
به همین دلیل توبه اش پذیرفته نمی شود
و اعدام می گردد.
·
تا ضمنا برای دیگر برده ها و رعایا
درس عبرتی باشد.
·
شوهای تلویزیونی ارتجاع فئودالی ـ
فوندامنتالیستی ـ روحانی را در پرتو همین شرایط توبه می توان درک کرد و توضیح داد.
11
کسانى
که در آستانه مرگ قرار مى گیرند و توبه می کنند،
توبه شان پذیرفته نخواهد شد.
·
اگر برده عاصی و رعیت یاغی در ایام
پیری برگردد و طلب توبه کند، آب در هاون کوبیده است.
·
چون چنین برده و رعیتی برای طبقه
حاکمه نه تنها مرغی نیست که تخم بگذارد، بلکه وبال گردن است.
·
بنابرین، همان بهتر که توبه اش رد
شود و مثل سگ از بارگاه طبقه حاکمه و درگاه الهی حامی طبقه حاکمه رانده شود، تا بسان
سک گری زیر پل بخوابد و از طریق گدائی و
دریوزگی روزگار بگذراند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر