اهمیت ادبیات کودک
صمد بهرنگی
ویرایش و تحلیل از
گاف سنگزاد
دیگر
وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به
(مسائل زیر):
تبلیغ
و تلقین نصایح خشک و بی بروبرگرد،
نظافت
دست و پا و بدن
·
دومین نکته ای که از دید صمد
بهرنگی، دیگر در ادبیات کودکان محلی از اعراب ندارد، آموزش نظافت دست و پا و تن
است.
·
کودک نه تنها باید از حمام بیزار
باشد، بلکه حتی دست و روی خود را نباید بشوید.
·
این موضعگیری معلم کشور عه هورا ست
ونه لات و لومپن و لاشخوری در بیغوله ای.
·
این موضعگیری علنی و عریان کسی است
که از ما بهتران، «صمد
بهرنگی کبیر» می نامند.
·
«قهرمان زحمتکشان ایران» لقب می دهند.
1
دیگر
وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به
(مسائل زیر):
نظافت
دست و پا و بدن
·
شاید ساده لوح خوشخیالی بگوید:
·
«بابا،
مته به خشخاش مگذار.
·
صمد احساساتی شده و جفنگیاتی سرهم
بندی کرده است.»
·
صمد را و امثال او را باید با
تجهیز به ساز و برگ خرد اندیشنده شناخت و نه با تسلیحات توهم و خریت و خوش خیالی.
·
وول خوردن کودک در کثافت دست و روی
و تن، برای صمد بهرنگی و شرکاء، «هم استراتژی ـ هم تاکتیک» است.
·
فقط کافی است، سری به «اولدوز و
کلاغ ها» ی او بزنیم:
2
اولدوز
گفت:
آقا
كلاغه، آب حوض كثيف است، اگر بخوري مريض مي شوي.
كلاغه
خنده ي ديگري كرد.
بعد
جست زد و پيش آمد، گفت:
نه
جانم، براي ما
كلاغ ها فرق نمي كند.
از اين بدترش را هم مي خوريم و چيزي نمي شود.
·
صمد به عنوان معلم کودکان، از کودکان فرسنگ هاعقب مانده
تر است.
·
صمد ضمن بدآموزی،
منطق ساده کودکان را تخریب می کند.
·
بدین طریق، آب کثیف عینیت
و تأثیر گذاری عینی خود را در فلسفه بهرنگ از دست می دهد:
·
آب کثیف برای جماعت کلاغ با آب تمیز یکسان جا زده می شود.
·
جماعت کلاغ درقاموس صمد بهرنگی مصونیت مطلق دارند و هر
کثافتی را می تواند بخورند.
3
·
گوهرمراد ـ مرشد و مراد صمد و بهروز و اشرف و شرکاء ـ در یکی از
فیلمنامه هایش، انسان فقیری را ـ کلاغی را ـ جلوی بیمارستان نشان می دهد، که غذای
مانده خورده و مسموم شده و حاضر به بالا آوردن آن نیست و تلاش دارد که «نعمت خدا
را حیف و میل نکند!»
·
اینکه برخی حیوانات آنزیم
هائی در معده دارند که هضم مواد ثقل الهضم از قبیل برگ و پوست درخت و غیره را
امکان پذیر می سازد، یک چیز است و مصونیت در قبال آب کثیف سمی و حاوی میلیاردها
میکروب بیماری زا چیز دیگر.
·
سؤال اما این است که چرا صمد این چنین بی پروا کودکان
جامعه را گمراه می سازد؟
3
نه
جانم، براي ما
كلاغ ها فرق نمي كند.
از اين بدترش را هم مي خوريم و چيزي نمي شود.
·
برای پاسخ به این پرسش باید
لاطائلات صمد بهرنگی را با دقتی درخور خواند.
·
ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ
روحانی سرنگون شده برای رستاوراسیون، به خون خلق زحمتکش نیاز مبرم دارد تا سوار بر
امواج آن، قدرت سیاسی را و ضمنا اهرم های اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی جامعه را
تسخیر کند و جامعه را به صدر اسلام برگرداند.
·
به همین دلیل امثال صمد و بهروز و
غیره دکترینه می شوند.
·
هدف صمد در این لاطائلات، «آنارشیست
ـ تروریست ـ نیهلیست پروری» است.
4
·
سرمشق صمد و شرکاء گروه چریکی
کاسترو ـ چه گوارا ست.
·
صمد کودکان مردم را طعمه می انگارد
و به تور می اندازد تا از آنها «چریک» کذائی «تربیت» کند که ماه ها در حفره ای و یا
«خانه تیمی» ئی در کثافت بلولد و ککش هم نگزد.
·
اگر کسی اولدوز و کلاغ ها را با
اندکی فهم و فراست بخواند، دیر یا زود متوجه می شود که صمد صحنه های شکنجه در
ساواک را هم و مقاومت در زیر شکنجه را هم به کودکان معصوم و مظلوم آموزش می دهد.
·
تا بلکه شانس آورد و زیر شکنجه
بمیرد تا بر لیست طولانی شهدای ساز و خان و مان «فدائیان خلق» و «مجاهدین خلق» «ستاره»
دیگری افزوده شود.
4
دیگر
وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به
(مسائل زیر):
نظافت
دست و پا و بدن
·
طنز تلخ تر از زهر تاریخ این است که نه طبقه کارگر برای این دار و دسته
های فئودالی تره خرد کرده اند و نه دهقانان.
·
طرفداران این سازمان های تروریستی
و ارتجاعی، عمدتا جوانان ساده لوح در مدارس با منشاء طبقاتی فئودالی، بورژوائی و
خرده بورژوائی (بازاری) بوده اند.
·
اگر کسی اعضای این سازمان ها را
مورد بررسی سوسیولوژیکی ـ تجربی قرار دهد، بیشک معلوم خواهد شد.
·
بدترین خیانت بهرنگی به کودکان
مردم، بیمار روانی کردن آنها ست.
·
صمد بهرنگی ـ خواه اگاهانه و خواه
ابلهانه ـ روان کودکان مردم را، دستگاه پسیکولوژیکی آنها را تخریب کرده است.
·
صمد بهرنگی تار و پود تخیل خلاق کودکان
را منحرف و مسوم و تار و مار کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر