۱۳۹۳ خرداد ۱۰, شنبه

سیری در گلستان سعدی (126)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت سیزدهم
(گلستان با ب اول، ص 33) 
تحلیلی از شین میم شین

آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند

کاغذ بدریدند و قلم بشکستند
وز دست و زبان حرفگیران رستند.
  
·        معنی تحت اللفظی:
·        کسانی که گوشه گیری کردند،، از شر سگان و تهمت مردم رهائی یافتند.
·        چنین کسانی کاغذها را پاره کردند و قلم ها را شکستند و از شر دست و زبان کسانی که حرف در می آورند، نجات یافتند.

1
آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند.

·        مفهوم «بستن دهان مردم»، مفهوم مذموم دیر آشنا و کماکان رایجی است.
·        دیوار مردم همچنان و هنوز کوتاهترین دیوار است و هر علیل و ذلیلی به وقت نیاز، آستین بالا می زند و از آن بالا می رود.
·        فرقی هم نمی کند که هیتلر با باند جانی اش روی کار بیاید و یا خمینی.
·        در هر صورت، هرگز کسی به یاد طبقه حاکمه نمی افتد که زمینه را برای سپردن زمام امور به دست هر خردستیزی آماده  می سازد.
·        ولی همه بدون استثناء همه کاسه ـ کوزه ها را بر سر مردم می شکنند و همه تقصیرات ریز و درشت را به حساب مردم می گذارند.
·        اما منظور سعدی از مفهوم «بستن دندان سگ» چیست؟

2
آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند.

·        منظور سعدی از دندان سگ، به احتمال قوی هیئت حاکمه و در تحلیل نهائی شخص شخیص شاه است.
·        بنظر سعدی سلاطین فئودالی خردستزند و حساب و کتاب و عقل و منطقی در کارشان نیست:
·        چه بسا به دشنامی خلعت می بخشند و به سلامی گردن می زنند.
·        صدور حکم اعدام سران حزب توده از سوی خمینی به احتمال قوی بیش از هر کس، خود توده ای ها را غافلگیر کرده بود.
·        چون توده ای ها جز خدمت به خمینی و دار و دسته اش کاری نکرده بودند.
·        این اما مانع آن نشد که خمینی ضمن اطلاع بی چون و چرا از معصومیت آنها، حکم تخریب جسمی و روحی و روانی و اعدام آنها را صادر کند.
·        این چیزی جز خردستیزی (ایراسیونالیسم) نیست.
·        خردستیزی ضمنا وجه مشترک فاشیسم و فوندامنتالیسم است.

3
آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند.

·        مثال بارز خردستیزی فاشیسم و مادرش، امپریالیسم است.
·        صدام حسین و یا قذافی در اواخر عمر خود از هیچ خدمتی به امپریالیسم خودداری نکردند.
·        این اما مانع آن نشد که به فجیع ترین وضعی سرنگون و اعدام شوند.
·        پیمان دوستی با خردستیزان از کمترین اعتبار و ارزش   برخوردار نبوده است.
·        منظور سعدی نیز از بستن دندان سگ همین است.
·        ترجیح دادن معزولی بر مشغولی از سوی خردمندان به همین دلیل است.

4
آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند.

·        سعدی در این بیت، از سوئی دیالک تیک ریاضت و لذت را به شکل دیالک تیک عزلت و کنج عافیت و از سوی دیگر به شکل دیالک تیک عزلت و بستن دهان مردم و دندان سگ بسط و تعمیم می دهد و به جانبداری از عزلت (کنج عافیت و نجات از شر دهان مردم و دندان سگ)  می پردازد. 

5
·        کسی که از سیاست کناره می گیرد و کنج عافیت در جمع دراویش می جوید، هم از شر پادشاهان خودکامه (سگ) خود را نجات می دهد و هم از انتقاد مردم.
·        این به معنی عزلت گزینی و ریاضت طلبی است.
·        این اما بهترین راه برای همیشه همان ماندن وضع موجود هم است.

6
·        سعدی دو چیز کاملا متفاوت را با هم قاطی می کند، تا حقیقتی را از دیده ها مخفی سازد:

الف
·        اولا تضاد و اختلاف نظر میان نمایندگان طبقه حاکمه (درباریان، نمایندگان اشراف فئودال)، نه تضاد و اختلاف نظر شخصی، بلکه تضاد و اختلاف درونطبقاتی است، تضاد منافع مادی و واقعی افراد و اقشار مختلف طبقه حاکمه (طبقه اشراف فئودال و بنده دار) است.
·        اگر در این مبارزه برخی ها مورد خشم پادشاه، که خود فئودال بزرگی است، قرار می گیرند و سرشان بر باد می رود، به دلیل تضادهای درونطبقاتی است.

ب
·        ثانیا انتقاد مردم از افراد وابسته به طبقه حاکمه نه باد معده، بلکه نشانه نارضایتی توده ها از سیستم اجتماعی موجود است.
·        انتقاد مردم فرمی از مبارزه رهائی بخش توده ها ست.
·        انتقادات مردم فرمی از انتقاد اجتماعی اند.
·        انتقاد اجتماعی نیز به معنی افشاندن بذر شورش در ضمیر توده است، که روزی به بار خواهد نشست و سیستم موجود را متلاشی خواهد کرد.

7
·        کسی که از دربار عزل می شود و درویشی پیشه می کند، نه خدمتی به امر پیشرفت اجتماعی می کند و نه حق دارد، منت سر توده های مولد بگذارد.
·        مبارزه درونطبقاتی طبقه حاکمه ربطی به رعایا، بندگان و زحمتکشان شهری ندارد.
·        جنگ بیرحمانه گرگ ها (اعضای هیئت حاکمه و یا اقشار مختلف طبقه حاکمه) با یکدیگر، ربطی به گوسفندان (توده ها)  ندارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر