۱۳۹۱ مرداد ۱۶, دوشنبه

سیری در داستان تکاندهنده ی کوتاهی (4)


عشق به اشیاء

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
نیما خسروی

تحلیل واره ای از میم حجری


اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!

زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 7 ساله اش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خط انداخت.
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد، بدون اینكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه کرده است.
در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد.
وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد، از او پرسيد:
"پدر كي انگشت هاي من در خواهند آمد؟"
مرد آنقدر مغموم بود كه هیچي نتوانست بگويد.
به سمت اتوبيل برگشت وچندين باربا لگد بدان زد.
حيران و سرگردان از عمل خويش رو به روي اتومبيل نشسته بود و به خطي كه پسرش روي آن انداخته بود، نگاه مي كرد.
پسرک نوشته بود:
«دوستت دارم پدر!»
مرد ـ روز بعد ـ دست به خودكشي زد.

خشم و عشق حد و مرزي ندارند.
عشق را انتخاب كنيد، تا زندگي دوست
داشتني باشد و اين را به ياد داشته باشيد كه
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!


امروزه اما، انسان ها برای استفاده اند و اشياء برای دوست داشتن!
فراموش مکن، هرگز در تمامت عمرت که
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان مي شوند!
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود!
مراقب رفتار تان باشيدكه تبديل به عادت مي شود!
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما را می سازند!
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما را رقم می زند!
ویرایش متن از تارنمای دایرة المعارف روشنگری


فراز سوم
خشم و عشق حد و مرزي ندارند.
عشق را انتخاب كنيد، تا زندگي دوست
داشتني باشد و اين را به ياد داشته باشيد كه
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!


حکم اول

خشم و عشق حد و مرزي ندارند.


• نویسنده ماجرا برای تئوریزه کردن پایان تراژیک آن دست به دامن مفاهیم عشق و خشم می شود.
• ظاهرا در قاموس ایشان، مرد بخت برگشته، از فرط خشم انگشتان کودکش را می شکند و از فرط عشق دست به انتحار می زند.
• ما باید این دو مفهوم را زیر ذره بین تحلیل قرار دهیم تا به صحت و سقم داوری و اندرز نویسنده پی ببریم:

الف
خشم
خشم و عشق حد و مرزي ندارند.

• خشم در فرهنگ لغات به تحریک احساساتی شدید با تمایلات تهاجمی متفاوت اطلاق می شود.
• ضد خشم نرمخوئی است.

• این ادعا که خشم حد و مرز ندارد، قابل تأمل است.
• چند و چون خشم خود در دیالک تیک اوبژکتیف ـ سوبژکتیف تعیین می شود.
• خشم می تواند بسته به شرایط اوبژکتیف، شدید و درازمدت باشد و یا خفیف و کوتاهمدت.
• خشم می تواند بنا بر دلایل سوبژکتیف خفیف باشد و یا شدید.
• مثلا خشم غلامی نسبت به اربابی بنا بر دلایل اوبژکتیف ـ سوبژکتیف یا اصولا تشدید نمی شود و یا به شکل خیلی خفیف و بی رنگ پدید می آید و می پژمرد.
• مثلا اگر به جای کودک خردسال، پهلوانی اوتومبیل مرد را خط می انداخت، خشم او فرم دیگری به خود می گرفت.

ب
عشق
خشم و عشق حد و مرزي ندارند.

• عشق به کشش شدید فردی نسبت به فرد دیگر اطلاق می شود.
• عشق حتما نباید با کشش متقابل فرد دیگر توأم باشد.
• عشق بدین معنی، احساس پیوند مثبت، درونی و عمیق فردی نسبت به فرد دیگر است که از حد هدف و نیت
باطنی استفاده از رابطه میان انسانی فراتر می رود.
• عشق خود را در کشش عملی نسبت به دیگری نشان می دهد (در آغوش کشیدن، بوسیدن و غیره)

• در عشق میان حالات زیر فرق گذاشته نمی شود:


1

• کشش عمیق در پیوند خانوادگی:
• عشق میان اعضای خانواده
2
• خویشاوندی روحی و معنوی تنگاتنگ
• عشق به دوست
• عشق به همسر
3
• کشش جسمانی:
• عشق جنسی (لیبیدو)
• که با سکس همراه است.
4
• کشش جسمانی بدون رابطه جنسی:
• عشق افلاطونی

I
انواع اوبژکت عشق

1
• عشق به خویشتن خویش
2
• عشق به همسر
3
• عشق به خانواده
4
• عشق به همنوع
5
• عشق به اوبژکت:
• عشق به حشرات، حیوانات و غیره
6

عشق به مذهب (خدا، کتاب مقدس و غیره)
• عشق به ایده و اندیشه:
• عشق به ایدئال و آرمان:
• عشق به میهن، تیم فوتبال، مذهب و غیره که می تواند تا حد فاناتیسم نیز ارتقا یابد.


• اکنون می توان حکم نویسنده ماجرا را مورد تأمل قرار داد:

فراز سوم
خشم و عشق حد و مرزي ندارند.
عشق را انتخاب كنيد، تا زندگي دوست
داشتني باشد و اين را به ياد داشته باشيد كه
اشياء براي استفاده اند و انسان ها براي دوست داشتن!

• با توجه به تعریف خشم و عشق، عشق به اوتومبیل با خشم نسبت به کودک مخرب اوتومبیل دست در دست می روند.
• می توان گفت که عشق و خشم در این مورد دیالک تیکی را تشکیل می دهند و همدیگر را متقابلا مشروط می سازند:
• اگر مرد به اوتومبیل عشق نمی ورزید، از تخریب آن به خشم نمی آمد و واکنش خردستیز (ایراسیونال) از خود نشان نمی داد.
• اگر قضیه از این قرارباشد، اگر خشم و عشق در رابطه دیالک تیکی ناگسستنی با هم قرار داشته باشند، آنگاه دیگر نمی توان آندو را از هم مجزا ساخت، یکی را برگزید و دیگری را مورد صرفنظر قرار داد.


ضمنا نمی توان ادعا کرد
که اشیاء برای مصرف صرف اند و انسان ها برای عشق
!
ادامه دارند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر