۱۳۹۱ فروردین ۱۳, یکشنبه

چاله ها و چالش ها (153)

ما اسلام نمی خواهیم، ما آزادی می خواهیم
جلال ایجادی
(استاد دانشگاه در فرانسه)
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


باخته
آبروی مزدوران اسلام داره از بین میره و یا آبروی ایرانیان؟

• آقا و یا خانم میم نون!
• شما می نویسید:
• «پیامبر اسلام شخصیتی انقلابی و قرآن با توجه به سطح شعور در آن زمان، کتابی هزاران بار علمی تر از تورات و انجیل بوده است.»

• شما از کجا می دانید که" پیامبر اسلام شخصیتی انقلابی" بوده اند.

• نکند بشما هم وحی شده باشد.
• شخصیت انقلابی یعنی چی؟
• خیلیها با اسناد ثابت کردند که محمد پدوفیل بوده.


• شما نوشته اید:

• «غرب امروزه کماکان بر همان خط دوران برده داری و عصر جاهلیت می راند.»

• چه جوری می توانید ثابت کنید و یا اینکه فکر کردید یک عده بی سواد این نوشته ها را می خوانند و متوجه شعار های بی معنی شما نمی شوند.

• و یا بدتر، این جمله شما هم بی معنی است:
• میراث گذشتگان «امروز باید مورد تحلیل علمی و دیالک تیکی قرار گیرد!»

• اولا تحلیل علمی برای همه چیز صدق می کند.

• دیالکتیک یک دید هگلی به مسائل دنیوی است.

• شما که اینقدر دنبال تحلیل علمی هستید، چگونه شعار گونه می نویسید:

• «آبروی ایران و ایرانی» بر باد رفت؟
• فرقی با انجمله ندارد که وای مسلمانا..آبروی اسلام دارد از بین می رود.


• در خاتمه، در غرب، فلسفه از بطن تئولوژی (علم ادیان) بر خاست و رشد کرد و مستقل شد.

• در خاتمه نوشته آقای جلال ایجادی درجه یک است و بنظر من باید دراز مدت در همه مدارس ایران در بار ه اش بدون سانسور فاشیست های اسلامی بحث شود.

میم نون
تحلیل دیالک تیکی
• باخته عزیز!
• همه پیامبران از حضرت عیسی تا حضرت محمد، انقلابی و ترقی خواه بوده اند.

• چرا؟

• برای اینکه آنها به ضرورت های عینی جامعه و یا چه بسا جهان آن روز، راه حل انقلابی ارائه داده اند.


• مثال:

• بشریتی که چندین هزاره ی متمادی در جامعه اشتراکی اولیه بسر برده بود، بدلیل توسعه نیروهای مولده مجبور شده بود که به موازین جامعه طبقاتی خشن و خونریز برده داری تن در دهد.
• مسیحیت و یا اسلام توجیه تئولوژیکی لازم برای این گذار جامعه و یا جهان ارائه می دهند:
• حضرت محمد خدا را معبود (برده دار) و بشریت را عبد (برده) جا می زند تا برای برده داران زمینی مشروعیت تئولوژیکی اختراع کند.
• درست به همین دلیل که حضرت محمد از نظام اجتماعی مترقی تر (یعنی برده داری نسبت به نظام اشتراکی در حال فروپاشی) دفاع می کند، انقلابی بوده است.
• حضرت عیسی هم به همین دلیل.

• علمیت اسلام در آن زمان هم در پرتو همین سمتگیری عینی، به دلیل دفاع از همین حقیقت تاریخی است.

• و گرنه با هیچ منطق و استدلال دیگری جز مذهب نمی شد که به خشن ترین سیستم اجتماعی مشروعیت بخشید.

• بشریت در چنین نقاط عطفی بر سر دو راهی زوال و پیشرفت قرار می گیرد.

• حضرت محمد و عیسی مسیح و غیره به تداوم و استمرار جامعه بشری یاری می رسانند تا علیرغم ستمی که بر توده برده می رود، راه برای توسعه نیروهای مولده باز و بازتر شود و جامعه بشری پله ای دیگر بالاتر رود، علیرغم همه خشونت و خون، علیرغم همه ظلم و ستم.

• حضرت محمد با تدوین قرآن، شیوه و راه و رسم «الهی» برای اداره جامعه خشن نوین به همراه می آورد.

• امروز می توان در سایه توسعه عظیم علم و فن از کتب آسمانی صرفنظر کرد.

• ولی نمی توان آنها را در خارج از داربست زمانی و مکانی پیدایش شان به لجن کشید.

• هیچ رئالیستی 1400 و یا 2000 سال بعد نمی آید، بگوید که انجیل و یا قرآن کتب تروریستی بوده اند، مگر اینکه قصد عوامفریبی داشته باشد.


• انجیل و قرآن و نهج البلاغه و غیره
بیشک هنوز هم جنبه های مترقی و آموزنده دارند که باید حفظ شود و توسعه داده شود.

• فقط جنبه های منفی و کهنه آنها باید نقد و حذف شود.

با میراث مادی و معنوی بشری همیشه چنین برخورد می شود.
تحلیل و یا نقد دیالک تیکی همین است.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر