۱۳۹۰ بهمن ۱۶, یکشنبه

چاله ها و چالش ها (127)

بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
بهرام خراسانی
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


1
علی قدیمی
ماتریالیست موحد

• شادروان سعدی فرموده:
• عام نادان پریشان روزگار
• به ز دانشمند نا پرهیزگار

• این گونه به نظر می رسد که هنوز چپ دارای آن استقلال و هویت مستقل فکری نشده که بتواند آزادانه در باره حزب توده و نقش آن و اساسا در باره شوروی و سوسیالیسم و خود مارکس، نظری مستقل تدوین کند و آنچه می گوید فراتر از فرامین حزبی و لنینی بیشتر نیست.

• نسل سابق چپ، اکنون پاداش و ثمره کار خود را درو می کند و در این جا ست که بازخوانی و مسئولیت حزب هویدا می شود.
• اکنون نه تنها نظام سابق زیر ذره بین نسل جوان است، بلکه زندگی روزمره، آدمی را مجبور به شناسائی مقصران و گناهگاران و عاملان و در حقیقت بوجود آورندگان این زندگی مرگبار می کند.

• سکوت و یا دفاع از سیاست حزب کمکی به راهیابی برای آینده نمی کند، بلکه کالبدشکافی سیاست حزب و عملکرد آن در تاریخ ایران مهمتر از سازماندهی دوباره است.

• اگر در سال ۲۴ خلیل ملکی و یاران او خطا های حزب را گوشزد کردند، دلیل دشمنی آنها با حز ب نبود و متأسفانه حزب ـ همانند امروز ـ به جای کوشش برای روشن کردن سیاست خود، سیاست اتهام را بر گزید.
• این افراد نیستند که بخواهند از درون و یا برون به حزب بدون دلیل ایراد بگیرند، بلکه سیاست حزب مخالف اصولی می سازد.
• بسیار ی از جدا شدگان از حزب توده با تجربه نزدیک به ۵۰ سال کار حزبی دلیل محکمی برای خطاها و روش های حزب است.
• این افراد جدا شده از همه چیز خود برای آرمان های حزب گذشته اند و اکنون به کار نامه خود و به آنچه در دست دارند، نگاه دیگر ی دارند و می دانند که برای تسلط قدرت حزب چه ها که نکرده اند.

• نسل امروز و نسل های پس از ما باز کار نامه ما را خواهند گشود و قضاوت نهائی با آنها ست.

2
میم نون

• نظرتان در باره خلیل ملکی، نظری غیرعلمی و نادرست است.
• خلیل ملکی و آل احمد و امثالهم با تفکر علمی از ریشه بیگانه بوده اند.

• حزب توده بدون ایرادات جدی نظری و عملی نبوده، ولی در ایران حزبی شعورمندتر از حزب توده وجود نداشته است.

• انشعاب در همه احزاب بوده و خواهد بود.
• من گروه منشعبی از حزب توده نمی شناسم که بهتر از حزب توده بوده باشد.
• اکثر جریان های منشعب از حزب توده، بیسواد و هپیلی هپو بوده اند و همچنان و هنوز جز این نیستند.

خود شما نیز از تفکر علمی فرسنگ ها فاصله دارید.

• برای مثال بر اساس کدام دلیل تجربی و عقلی، خط مشی خلیل ملکی را درست می دانید؟


• مگر خلیل ملکی کیست که اینقدر بزرگ جلوه اش می دهید؟


• چرا باید خلیل ملکی هشیارتر از خسرو روزبه باشد؟

• من حاضرم در باره حزب توده و هر سازمان دیگر با شما بحث کنم.
• شما ایرادات مورد نظرتان را بر شمارید و راه حل تان را نیز.
• تا ببینیم چی برای گفتن دارید.

• با بحث انتزاعی گرهی باز نمی شود.

• خیلی ممنون
3
اندیشنده

• برای تحلیل نقطه نظرهای آقای علی قدیمی چاره ای جز تجزیه مطلب ایشان وجود ندارد:

1
ماتریالیست موحد

• منظور صاحب نظر از همه چیز باخبر از این مفهوم دهن پرکن چیست؟

• ماتریالیست را می توان معنی کرد:
• ماتریالیست کسی است که به مسئله اساسی فلسفه، پاسخ ماتریالیستی می دهد:
• به این مسئله که آیا ماده بر روح و یا وجود بر شعور تقدم دارد و یا برعکس، پاسخ می دهد که ماده بر روح و یا وجود بر شعور تقدم دارد، ماده و یا وجود اولین است و روح و یا شعور ثانوی است.

• ماتریالیسم در تاریخ دراز فلسفه، به دو صفت مزین گشته:
• ماتریالیسم مکانیکی و یا متافیزیکی
• ماتریالیسم دیالک تیکی

• اکنون این سؤال پیش می آید، سینه سپر می کند و جواب می طلبد که از کی تا حالا دار و دسته موسوم به «ماتریالیست موحد» و یا «ماتریالیست ملحد» پدید آمده و بنی بشر از وجود آن بی خبر مانده است؟

• شاید منظور
ماتریالیست موحد از مفهوم «موحد»، «باور به وحدانیت و یکتائی» و یا مونیسم باشد:
• مونیسم ـ به مثابه ضد دوئالیسم ـ در واقع به آموزش وحدت اطلاق می شود.

• مونیسم عنوانی است برای طبقه ای از جهان بینی ها که به وحدت جهان باور دارند.

• عنوان «مونیسم»، همانند عنوان دوئالیسم و پلورالیسم شاخص جریان فلسفی اصلی ئی نیستند، بلکه فقط موضعگیری هر فلسفه نسبت به مسئله وحدت جهان را بیان می دارند.
• بنابرین مونیستی نامیدن فلسفه ای نمی تواند روشن کند که آن به مسئله اساسی فلسفه پاسخ ماتریالیستی می دهد و یا ایدئالیستی، آن به جریان اصلی ماتریالیسم تعلق دارد و یا به جریان اصلی ایدئالیسم.

• باید میان مونیسم ماتریالیستی و مونیسم ایدئالیستی تفاوت قائل شد:
• اگر وحدت جهان در مادیت آن دانسته شود، ما با مونیسم ماتریالیستی سروکار داریم.
• اگر وحدت جهان، برعکس، در روحیت (روحی بودن) (خدا، روح جهانی، اصل روحی بطورکلی) آن دانسته شود، ما با مونیسم ایدئالیستی سروکار داریم.

• بنابرین اصطلاح «ماتریالیست موحد» اصطلاحی غیرمنطقی و غیرضرور است و به اصطلاح نمک شور و یا عسل شیرین شباهت دارد.

• ماتریالیست دوئالیست (دوگرا) و یا پلورالیست (چندگرا) وجود ندارد.

• هر ماتریالیستی ـ خواه ماتریالیست متافیزیکی و خواه ماتریالیست دیالک تیکی ـ به وحدت مادی جهان باور دارد.
• کاربرد این مفهوم بی پایه از سوی صاحب نظر پرمدعا خود دلیلی بر خالی بودن چنته ایشان از تئوری علمی و توان تفکر مفهومی است.

2
شادروان سعدی فرموده:
عام نادان پریشان روزگار
به ز دانشمند نا پرهیزگار

• منظور شادروان سعدی از این بیت چیست و به چه دلیل باید از سوی صاحب نظر به عنوان دلیل غیرقابل انکار اقامه شود؟

• شاید منظور سعدی از قرار زیر باشد:
• توده نادان بی همه چیز، بهتر از دانشمند بی تقوا ست.

• حال باید تأمل کرد که ماتریالیست موحد چگونه به این یاوه سعدی ایمان آورده و بدتر از آن، چگونه از آن به مثابه فاکت و مدرک و سند برای رد نظر حریف خویش استفاده می کند؟

• این دیگر چه کمونیست شسته روفته است که برای دانشمند تعیین تکلیف می کند و او را به پرهیزگاری فرامی خواند؟
• علاوه بر این،
ماتریالیست موحد چه معیار عینی و واقعی برای پرهیزگاری دانشمندان در نظر دارد؟

• ظاهرا ایشان منظور سعدی را اصلا متوجه نشده اند.

• سعدی ایدئولوگ ارگانیک سیستم فئودالی ـ بنده داری است و در مصراع اول این بیت به تحقیر بی شرمانه توده های مولد و زحمتکش می پردازد و به مثابه پست مطلق در مقابل دانشمند ناپرهیزگار قرار می دهد:

• بنظر سعدی «توده نادان پریشان روزگار» به سبب بی لیاقتی مادرزادی اش، «بی همه چیز» گشته است.

چگونه می توان خود را کمونیست و یا ماتریالیست موحد نامید و به تحقیر توده های مولد و زحمتکش پرداخت؟

ادامه دارد
ویرایش از دایرة المعارف روشنگری است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر