اقتصاددان و مورخ مارکسیست فرانسوی (تونسی الاصل)
از اعضای سابق شورای ملی حزب کمونیست فرانسه
برای مدت مدیدی عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه بود
پروفسور تاریخ و علوم اقتصادی، ناشر مجلات «اقتصاد و سیاست»، «نقطه نظر»
اولین توسعه دهنده تئوری «سرمایه داری انحصاری ـ دولتی»
آثار:
بررسی سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، بحران ها و پیامدهای بحران ها (1973)
مداخله در مدیریت با معیارهای جدید (1978)
تضمین اشتغال و یا آموزش (2002)
تحول و بحران سرمایه داری تمام ارضی (2008)
پروفسور دکتر فرانک دپه
برگردان میم حجری
2
تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی
• تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی در اتحاد شوروی پس از پایان جنگ جهانی دوم به مثابه تئوری امپریالیسم ما بعد جنگ در عصر رقابت دو سیستم تدوین شد.از اعضای سابق شورای ملی حزب کمونیست فرانسه
برای مدت مدیدی عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه بود
پروفسور تاریخ و علوم اقتصادی، ناشر مجلات «اقتصاد و سیاست»، «نقطه نظر»
اولین توسعه دهنده تئوری «سرمایه داری انحصاری ـ دولتی»
آثار:
بررسی سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، بحران ها و پیامدهای بحران ها (1973)
مداخله در مدیریت با معیارهای جدید (1978)
تضمین اشتغال و یا آموزش (2002)
تحول و بحران سرمایه داری تمام ارضی (2008)
پروفسور دکتر فرانک دپه
برگردان میم حجری
2
تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی
• در روند سیاسی ـ اقتصادی دوره پس از جنگ، «سرمایه داری در مرحله انحصاری» (لنین، کلیات، 22، ص 270) خود توسعه و تکامل بیشتر یافت.
• امپریالیسم بوسیله گروهی از مؤلفین فرانسوی حول اقتصاد دانی به نام پل بوکارا، به پیروی از لنین به مثابه «سرمایه داری انحصاری ـ دولتی» تلقی شد که «بخش های اصلی اش امروز به شرح زیرند:
1
• تمرکز رشد یابنده سرمایه انحصاری
2
• تقویت نقش دولت.
• شاخص بخش دولتی عبارت از این است که تأمین مالی تولید بزرگ انحصاری با وسایل دولتی صورت می گیرد.
• این پدیده های نوین مناسبات طبقاتی را دستخوش تغییرات بنیادی ژرف زیرین می سازند:
1
• آنها استثمار طبقه کارگر را شدت می بخشند.
2
• میدان این استثمار را وسیعتر می سازند.
3
• آنها تسلط سرمایه انحصاری بر اقشار میانی جامعه را تقویت می کنند.»
• (بوکارا، 1973، ص 17)
• دوره بندی سرمایه داری به شرح زیر صورت می گیرد:
1
• «مرحله کاپیتالیستی آغازین و یا مرحله مانوفاکتور»
2
• «مرحله کلاسیک سرمایه داری و یا مرحله رقابت آزاد»
3
• «مرحله انحصاری و یا امپریالیستی سرمایه داری»
• (بوکارا، 1973، ص 17)
4
• دوره سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، آخرین مرحله سرمایه داری تلقی می شود:
• «مرحله امپریالیستی سرمایه داری را می توان به پیروی از لنین به مرحله سرمایه داری انحصاری ساده و سرمایه داری انحصاری ـ دولتی تقسیم بندی کرد.»
• (کوین، 1972، ص73)
• سرمایه داری انحصاری ـ دولتی «مرحله ای از امپریالیسم است که در آن، ساختارهای انحصاری وسعت می یابند و در درون این مرحله امپریالیسم، مداخله دولت و شبکه بندی رشد یابنده میان انحصارات و دولت بار دیگر توسعه می یابد.»
• (بوکارا، 1973، ص 9)
• تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی بویژه به دو پدیده زیر می بایستی بپردازد:
1
• اولا می بایستی رونق اقتصادی سرمایه داری ما بعد جنگ و کردوکار سرمایه گذارانه تقویت یافته دولت همراه با تغلیظ و تمرکز رشد یابنده مجامع سرمایه (شرکت های) بزرگ توضیح داده شود.
2
• ثانیا می بایستی تقسیم سیاسی جهان به دو اردوگاه آنتاگونیستی ـ سوسیالیستی و کاپیتالیستی ـ بازتاب یابد.
• عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم، جنبش های رهائی بخش ضد اسعماری و ضد امپریالیستی در حاشیه به مقاومت بر ضد امپریالیسم مرکز برخاست و در کشورهائی از قبیل الجزایر، کوبا و ویتنام مدل توسعه «سوسیالیسم رئال» در اروپای شرقی و اتحاد شوروی را سرمشق خود قرار داد.
• تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی بحران مندی این سیستم سیاسی ـ اقتصادی را بویژه مورد تأکید قرار می دهد و نه فقط به توصیف هویریستیکی و تحلیل قضایا می پردازد، بلکه درست در سنت تئوری مارکسیستی به مثابه «سیاست علمی»، به مثابه خدمت به تحول سیاسی و اقتصادی، یعنی به مثابه خدمت به استراتژی سیاسی نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مبارزه در راه این تحول وارد عمل می شود.
• در اسناد برنامه ای رسمی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، تمامت دوران با «سه جریان انقلابی جهانی» (سوسیالیسم رئال، جنبش کارگری در متروپول های غزب و جنبش های رهائی بخش ضد امپریالیستی در کشورهای جهان سوم) بمثابه دوران تاریخی ـ جهانی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم تفسیر می شود.
• «بحران سرمایه داری انحصاری ـ دولتی منشاء خود را (همانند خود سرمایه داری انحصاری ـ دولتی) در بحران عمومی سرمایه داری دارد که در سال 1917 با بروز تضادهای کاپیتالیستی در رابطه با جنگ جهانی اول و پیدایش اولین دولت سوسیالیستی پا به عرصه نهاد.»
• (بوکارا، 1973، ص 74)
• و لذا سرمایه داری انحصاری ـ دولتی خود به مثابه نتیجه بحران عمومی سرمایه داری تفسیر می شود، که می بایستی گرایش به انباشت بیش از حد سرمایه و گسترش طلبی فزاینده را به دنبال آورد که موجب بروز جنگ بین الامپریالیستی در سال 1914 (جنگ جهانی اول) شده اند و علاوه بر آن می بایستی به تشکیل نیروهای مبارزه طبقاتی در «جوامع آنتاگونیستی» متروپول های کاپیتالیستی منجر شوند.
• سرمایه داری انحصاری ـ دولتی از این رو به معنی «انطباق» امپریالیسم با «تغییرات بی برگشت در شرایط وجودی خارجی و داخلی اش» درک می شود.
• (مایر 1972، ص 27)
• در جنبش کمونیستی «مکاتب» متفاوتی در زمینه استخراج تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی وجود داشت:
1
• در آلمان دموکراتیک برای مثال، گروه پژوهشی حول اوتو راین هولد (1965) گرایش سرمایه داری انحصاری ـ دولتی را بر اساس توسعه تغلیظ و تمرکز سرمایه بنیانگذاری کردند که برای تئوری لنینی امپریالیسم تعیین کننده بود.
2
• تئوری دیگری از سوی گروندل (1967) بنیانگذاری شد.
3
• گروه فرانسوی پل بوکارا تئوری سرمایه داری انحصاری ـ دولتی را بر قانون سقوط گرایشی درصد سود بنیانگذرای کرد.
• این قانون را مارکس (کلیات مارکس و انگلس، جلد 25، ص 221) به مثابه مهمترین قانون تاریخی انباشت سرمایه نامیده بود:
• «در مقیاس اجتماعی، تفاوتی میان سرمایه ثابت بکار انداخته شده ـ سرمایه ای که واقعا به کار انداخته می شود، ولی مورد استفاده قرار نمی گیرد ـ ولی رشد می کند و سرمایه متغیر به مثابه تنها سرچشمه ارزش اصافی، یعنی تفاوت میان کل سرمایه و اضافه ارزش تولید شده توسعه می یابد.
• شرکت های کاپیتالیستی بدین طریق، همواره به انباشت سرمایه بیشتری نایل می آیند، بدون اینکه ارزش اضافی تولید شده با همان سرعت رشد کند.
• سود میانگین بدین طریق در مقیاس اجتماعی گرایش به کاهش نشان می دهد.»
• (بوکارا، 1973، ص 25)
• شکار سود اضافی به تشکیل ظرفیت های غول آسای بیش از حد منجر می شود که با «تعمیم پیشرفت فنی» همراه می گردد و سرانجام به تشدید گرایش تولید بیش از حد منتهی می شود:
• «تأسیسات، ماشین آلات، مواد خام و ذخایر کالاهای تولید شده، ولی بفروش نرفته بطرز چشمگیری افزایش می یابند.»
• (بوکارا، 1973، ص 26)
• انباشت بیش از حد سرمایه «به کاهش ارزش بخشی از سرمایه» منجر می شود:
• «این کاهش ارزش در فرم های متنوع فقط بخشی از سرمایه اجتماعی کلی را شامل می شود.»
• (بوکارا، 1973، ص 27)
• کاهش ارزش سرمایه بویژه در کارخانجات دولتی صورت می گیرد:
• «سلسله ای از این شرکت ها و کارخانه ها باید با تقبل زیان کار کنند، قبل از همه به دلیل قراردادهای کاری که برای شرکت های انحصاری بزرگ بویژه مناسب اند.
• این کسر بطور مصنوعی پدید آمده را دولت پرداخت می کند و وسایل لازم برای این پرداخت را از پول های مالیاتی تأمین می کند.
• این بدان معنی است که از کیسه کارگران و دیگر اقشار زحمتکش پرداخت می شود.»
• (بوکارا، 1973، ص 27)
• دولت با به عهده گرفتن این فونکسیون، انحصارات را از غم کاهش ارزش سرمایه آزاد می سازد.
• دولت از سودهای انحصارات حمایت می کند و «سرمایه دولتی فاکتور تعیین کننده ای در زمینه بسط و تکمیل تولید انحصاری مدرن بزرگ» محسوب می شود.
• (بوکارا، 1973، ص 28)
• دولت بدین طریق، نقش تأمین امکانات مالی را عهده دار می شود و به فونکسیون های زیر جامه عمل می پوشاند:
1
• با حمایت از انحصارات، به انباشت سرمایه کمک می کند.
2
• «از طریق تقبل سرمایه های معین کمک می کند که کاهش ارزش اجتناب ناپذیر بخشی از سرمایه اجتماعی کلی تسریع شود، تا میزان سود و درصد سود سرمایه داری انحصاری بالا رود.»
• (بوکارا، 1973، ص 39)
• در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، این فونکسیون به شرط بقای انباشت کاپیتالیستی بدل می شود.
• «بورژوازی انحصاری بزرگ از این رو، به هر وسیله ممکنه متوسل می شود تا کنترل خود را بر دستگاه دولتی بطور مستقیم و یا بواسطه رجال سیاسی در دستان خود محکم نگه دارد.»
• (بوکارا، 1973، ص 35)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر