۱۳۹۰ مرداد ۱۳, پنجشنبه

دیالک تیک علت و معلول (1)

علیت
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

تنها با کاربست مقوله علیت بر روندهای اجتماعی است که تشکیل علم عام جامعه امکان پذیر می گردد.

• علیت (رابطه علت و معلولی) فرم پیوند مبتنی بر تأثیرگذاری میان اچیزها، روندها و سیستم های واقعیت عینی است، که در آن پدیده ای علت نامیده می شود، که تحت شرایط معینی ـ بالضروره ـ موجب پیدایش پدیده ای دیگر یعنی معلول می گردد.
• از این رو، مفاهیمی از قبیل «علیت»، «رابطه علت و معلولی»، «رابطه علی» و غیره می توانند به عنوان واژه های مترادف مورد استفاده قرار گیرند.

• به قول لنین، برسمیت شناختن اصل علیت و امکان انعکاس پیوندهای عینی و واقعی مبتنی بر اصل علیت در شعور انسانی مشخصه ماهوی هر فلسفه ماتریالیستی است.
• از این رو، مسئله علیت برای تشخیص سمتگیری فلسفی این و یا آن «ایسم» جدید اهمیت ویژه ای کسب می کند.

• مفهوم و اصل علیت به سبب رابطه تنگاتنگش با مسئله اساسی فلسفه دارای اهمیت جهان بینانه مهمی است و لذا تاریخ توسعه درک علیت در فلسفه و علوم منفرد، تاریخ مبارزه میان جریانات اصلی فلسفی یعنی ماتریالیسم و ایدئالیسم (بویژه ایدئالیسم ذهنی) بوده است.
• میان درک متافیزیکی و درک دیالک تیکی از علیت نیز رویاروئی شدیدی وجود داشته است.

I
اصل علیت در ماتریالیسم آنتیک

• به نظر ماتریالیست های یونان باستان همه حوادث جهان بوسیله ضرورت فراگیر عینی تعیین می شوند.
• آنها بر آن بوده اند که هستی از یک و یا چند اصل (جوهر) مادی پدید آمده اند.
• ولی آنها درک روشنی از اصل علیت نداشته اند.

1
اصل علیت درمکتب دموکریت

دموکریت (460 ـ 371 ق. م.)
فیلسوف ماتریالیست یونان باستان
از فلاسفه پیشاسقراطی
شاگرد لویکیپ و بزرگترین فیلسوف فلسفه طبیعت
نماینده ماتریالیسم اتمیستی
او کل طبیعت را متشکل از ذرات تقسیم ناپذیر (اتم) می دانست.
شعار اصلی او
چیزها فقط به ظاهر رنگ دارند، فقط به ظاهر شیرین و یا تلخند.
در واقع فقط اتم ها وجود دارند، در فضای خالی!

• شاید بتوان نظریه دموکریت را درک روشنی از اصل علیت تصور کرد که بنا بر آن همه چیز از یک علت ضرور ناشی می شوند.

2
اصل علیت درمکتب اپیکور و لوکرتس

اپیکور (341 ـ 271 ق. م)
از فلاسفه یونان باستان
مؤسس مکتب اپیکوریسم

• اپیکور و لوکرتس به پیروی از دموکریت نظریه ماتریالیستی علیت را در این زمینه پر بارتر می سازند:

1

• از هیچ نمی تواند چیزی بوجود آید.

2

• هر علتی ضرورتا معلولی پدید می آورد.

3

• همه چیز منشأ مادی دارد، نه الهی.

• تصور مبتنی بر اتمیسم دموکریت در باره ضرورت بی چون و چرا، ضرورتی که هیچ تصادفی را توان قطع حتی موقتی تأثیرگذاری آن نیست، حاکی از یک درک متافیزیکی از علیت بوده، درکی که رابطه دیالک تیکی میان علت و معلول، علت و شرط ، ضرورت و تصادف را در آن راه نیست.

• مراجعه کنید به شرط، ضرورت (جبر)، تصادف

• اما نظریه اپیکور مبنی بر این که اتم ها در سقوط مستقیم خود می توانند بطور تصادفی از مسیر خود منحرف شوند، به معنی اولین قدم در راه غلبه بر درک متافیزیکی علیت بوده است.

II
اصل علیت در ایدئالیسم آنتیک

1
اصل علیت در مکتب افلاطون

افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان سقراط

• نظریه ایدئالیستی از علیت را افلاطون رواج داد:
• هرچیزی را علتی است، اما علل واقعی ایده ها هستند.
• جهان ایده ها علت وجود جهان چیزها ست.

2
اصل علیت در مکتب ارسطو

ارسطو (384 ـ 332 ق. م.)
ارسطو از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ است.
او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار داده است.
از آن جمله اند :
تئوری علوم
منطق
بیولوژی
فیزیک
اتیک
تئوری شعر
تئوری دولت
ارسطو دانش زمان خود را به شرح زیر طبقه بندی کرده است :
ارگانون (که بعد از مرگ او به آثار او اضافه می شود.)
علوم تئوریکی (نظری)
علوم پراتیکی (عملی)
علوم پوئه تیکی (شعری)
علوم تئوریکی به اجزای زیر طبقه بندی می شوند :
فلسفه اولین (متافیزیک)
علوم طبیعی
علوم ریاضی (مته متیک)
فلسفه اولین به اجزای زیر طبقه بندی می شود :
تئوری جوهر
تئوری اصول
تئولوژی

• ارسطو به نقد نظریه افلاطون مبادرت می ورزد و اصولا فرمولبندی ماتریالیستی ئی از علیت ارائه می دهد:
• «هر انچه پدید می آید، بوسیله چیزی پدید می آید، از چیزی و به عنوان چیزی پدید می آید.»

• ارسطو چهار نوع علت را نام می برد:

1

• علت مادی

2

• علت صوری (فرمال)


3

• علت نهائی

4

• علت مؤثر.

• ارسطو با باور به فرم متعالی (خدا، محرک ازلی) به مطلق کردن علت صوری و علت نهائی اقدام می کند و سرانجام علیت را تابع فینالیته می نماید.

• (فینالیته (غائیت) یعنی باور به تعیین هر حادثه نه بوسیله علت آن، بلکه بوسیله هدف آن.
• فینالیته در اسلام عبارت است از خلق انسان برای شناخت خدا. مترجم)

• تضادمندی دیالک تیکی پیوند علی، یعنی این حقیقت امر که پدیده ای وقتی می تواند علت نامیده شود، که معلول موجود باشد، برای اولین بار توسط اسکپتیسیست ها (شکاکان) بویژه سکستوس امپیریکوس (البته به مثابه تناقض منطقی) مطرح شد و به عنوان دلیلی بر عدم وجود عینی علیت مورد استفاده قرار گرفت.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر