۱۴۰۲ مرداد ۳, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تضاد (۲)

 

 

پروفسور گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

هراکلیت
(۵۵۰ ـ ۴۸۰ ق. م.)
فیلسوف ماقبل سقراطی یونان
افق فلسفی هراکلیت:
تجربه و دانش
شدن و فنا شدن
وحدت و تضاد
کائنات و آتش
کلمه و روح
دولتشهر و حقوق مدنی
انسان و خدا
عقل و جهل
جملات قصار:
در هر رود نمی توان دو بار شنا کرد!
مبارزه، پدر همه چیزها ست!

 

 

تضاد در فلسفه یونان باستان

 

۱

تضاد در فلسفه هراکلیت

 

۱

·    اندیشه «مبارزه» اضداد، به مثابه علت حرکت و تغییر، برای اولین بار، در فلسفه یونان از سوی هراکلیت مطرح می شود.

 

۲

·    تصور حاکم در اساطیر یونان عبارت بود از این، که رب النوع های (الهه های) خاصی که با یکدیگر اختلاف منافع دارند، پدید آورنده انواع حرکت، تغییر و توسعه در جهان محسوب می شوند.

 

۳

·    هراکلیت در فرمی انتزاعی و عام، «مبارزه» را پدر همه چیزها می نامد.

 

۴

·    به نظر او طبیعت تمایل بی چون و چرا به اضداد دارد.

 

۵

·    همه چیز به برکت مبارزه و ضرورت (جبر) به وجود می آیند.

 

·    مراجعه کنید به دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و ازادی)، دیالک تیک ضرورت و تصادف

 

 

اختیار

(آزادی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7701

 

 

۶

·    صلح و هماهنگی (هارمونی) منجر به انحلال چیزها و تبدیل آنها به آتش ازلی شده است.

 

۷

·    مبارزه و کشمکش، اما برعکس، «شدن» جهان از آتش را امکان پذیر ساخته اند:

·    آتش به نظر هراکلیت ماده ازلی وحدتمند (یکپارچه) و مادی جهان است.

 

۸

·    هراکلیت، اما علیرغم این اندیشه دیالک تیکی ژرف راجع به علت حرکت و توسعه، به مفهوم اصیل توسعه، یعنی پیدایش کیفیت های نو از کیفیت های کهنه، دست نمی یابد.

 

·    مراجعه کنید به دیالک تیک کمیت و کیفیت، جهش، توسعه

 

۹

·    درک دیالک تیکی او در آموزه (تعلیمات) هماهنگی و هارمونی اش به اوج خود می رسد:

 

الف

·    «مبارزه» اضداد، سرانجام به هارمونی ختم می شود.

 

ب

·    اضداد در مرحله هارمونی بر هم منطبق می شوند.

·    و این به معنی برگشت به هارمونی آغازین است.

 

۱۰

·    آموزه او بدین طریق چرخشی متافیزیکی می یابد:

 

الف

·     چرخشی مبنی بر چیزی که همیشه بوده است.

 

ب

·    چرخشی مبتنی بر حرکت دایره وار از حالات کیفی یکسان.

 

۱۱

·    اما با این حال، نتایج نهائی آموزه به لحاظ جهان بینی، ماتریالیستی هراکلیت را نمی توان نادیده گرفت.

 

۱۲

·    با اعلام تضادهای درونی چیزها، پدیده ها، سیستم ها و غیره، به مثابه شالوده «هرآنچه که هست» و به مثابه نیروی محرکه هر توسعه،  برای خدا نقشی در حوادث جهان باقی نمی ماند.

 

۱۳

·    نظرات هراکلیت برای تفکر اساطیری آن زمان اگر چه جرم و جنایتی محسوب می شد، اما برای تفکر علمی آغازین نیز شگفت انگیز می نمود:

·    تضاد (تناقض) که از گرفتار شدن به آن در عرصه تفکر می بایستی، حتی المقدور، اجتناب ورزید، در آموزه هراکلیت، علت پیدایش «هرآنچه که هست» قلمداد می شد.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر