۱۴۰۲ تیر ۲۸, چهارشنبه

درنگی در نامه فروغ فرخزاد به احمدرضا احمدی (۵)



درنگی 
از 
مسعود بهبودی
 
۱
وقتی دیدی که داری یک ایدۀ مشخص را تکرار می‌کنی،
 اصلاً قلم و کاغذ را کنار بگذار.
 
این رهنمود فروغ فیلسوف،
اگر جامه عمل بپوشد 
(و روزی جامه عمل خواهد پوشید)،
باید ۹۹ درصد اشعار میلیون ها شاعر کج و کوله،
به عنوان کاغذ باطله
تخمیر شود.
 
چون اگر همه مفاهیم این حضرات را جمع کنیم، از تعداد انگشتان دست و پای شان فزونتر نخواهد بود:
دل و عشق و شمع و پروانه و گل و باغ و بلبل و بهار و خزان و ماه و خورشید و غیره.
 
در اکثر این لاطائلات از ایده اصلا خبری نیست.
 
۲
  من که لااقل برای یک‌سال کنار خواهم گذاشت.
 زندگی می‌کنم و صبر می‌کنم تا باز دوباره شروع کنم. 
  
البته این تصمیم فروغ، بی دلیل است.
فروغ به لحاظ توان تفکر، کم و کسری ندارد.
 
فروغ
حتی از سنین نوجوانی، متفکری بی همتا بوده است.
 
سواد فقهی فروغ
حتی
کمتر از سواد مجتهدین جامع الشرایط نیست.

مراجعه کنید
به

تحلیلی بر شعر فروغ فرخزاد تحت عنوان  «عصیان بندگی» 

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11381

 

تحلیلی بر شعر فروغ

تحت عنوان «عصیان خدایی»

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11382


۳
اصل،
 ریشه است 
که
 نباید گذاشت از میان برود.
 
این ادعای فروغ، در مورد نباتات، غلط نیست.
سؤال این است که منظور فروغ از ریشه در اینجا چیست که نباید از بین برود؟
 
منظور فروغ احتمالا پیگیری فعالیت هنری است.
ولی مفهومی که فروغ به خدمت گرفته، نا به جا و نامناسب و نارسا است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر