۱۴۰۲ مرداد ۱, یکشنبه

درنگی در نامه فروغ فرخزاد به احمدرضا احمدی (۸)



درنگی 
از 
مسعود بهبودی
 
فروغ
۱
 حالا چه اهمیت دارد که ساکنان «ریویرا» یا «کافه نادری» 
در مجلس ختم آدم، برای آدم دلسوزی کنند.
 
در این جمله فروع،
«تصورات ارزشی» فروغ
تبیین می یابد.
 
«تصورات ارزشی»
یک مفهوم معروف خاص و عام در زبان المانی است
و
به معنی معیارهای ارزیابی افراد است.
 
فروغ
دلسوزی الکی ـ خرکی، توخالی ـ سنتی خلایق در مجلس ختم هر کس
را
بی اعتبار می سازد.
 
فروغ به این سنن بی محتوا،
تره حتی خرد نمی کند.
 
فروغ
اهل محتواها و ماهیت ها ست و نه اهل فرم ها و فرمالیته ها و نمودها و ظواهر امور.
 
و این تصورات ارزشی فروغ  
فی نفسه
فوق العاده ارزشمندند.
فروغ از این بابت هم ستایش انگیز و بی همتا ست.
 
فروغ
ماهوی اندیش است و نه ظاهر بین ظاهر پرست. 
 
در بسباری از اشعار او  
مثلا در شعر «می توان همچون عروسک های کوکی بود»
همین ماهوی اندیشی بی همتای فروغ نمودار می گردد و تحسین برمی انگیزد.

۲
آدم برمی‌گردد، 
مثل مرده‌ای 
به مجلس ختم خودش برمی‌گردد و با موجودیتی تازه و جوان و خیره کننده.

فروغ
در این جمله
مجلس ختم خود را تصور و تصویر می کند.
بعد به صورت کاراکترهای ویلیام شکسپیر،
روحش به مجلس ختم خود برمی گیرد.
روحی که تازه و جوان و خیره کننده است.
 
این همان استنباط فروغ از روشنفکران توخالی و تمسخرآمیز جامعه است
که
«تفاله یک زنده» اند.
که
«پیش نمی روند، بلکه فرو می روند.»
 
در این جمله
خودشناسی و خودآگاهی خارق العاده فروغ تبیین می یابد که دست در دست با جامعه شناسی و جامعه آگاهی ستایش انگیز او می رود.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر