۱۴۰۲ مرداد ۴, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۶۹۸)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت چهاردهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶ ـ ۶۷)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

من و چند سیاح صحرا نورد

برفتیم قاصد به دیدار مرد

 

زرش دیدم و زرع و شاگرد و رخت

ولی بی مروت چو بی بر درخت

  

معنی تحت اللفظی:

من همراه با چند مسافر دیگر به دیدار حریف رفتیم.

حریف همه چیز داشت.

فقط مروت نداشت.

مثل درخت بی میوه بود.

 

 

این طبقه اجتماعی

باید به اشاعه فلسفه روشنگری بپردازد،

شعار آزادی، برابری و برادری اش

را

به گوش رعایا برساند

 و آنها را همراه با بی خانمانان جامعه

زیر پرچم رهائی بخش خود گرد آورد،

 شاهان را به دار آویزد و قیود فئودالی را از دست و پای نیروهای مولده بردارد.

 

سعدی

ضمن تحقیر گدایان،

همه خصایل آنان را دارد.

 

در جهان بینی سعدی هرکس ثروت دارد، باید میان هرکس که از راه می رسد، پخش کند.  

سعدی

نقش، اهمیت و معنای تو لید و سرمایه را نمی داند.

 

سرمایه

 برای طبقه متوسط

 فقط به ظاهر با مال و منال فئودالی مشابه است.

 

سرمایه

برای طبقه متوسط ( بورژوازی)

 وسیله تولید است:

سرمایه

 شتر است برای حمل کالاها از شهری به شهری، از کشوری به کشوری

سرمایه

متاع و کالاهای گوناگون است، برای خرید و فروش.

سرمایه

نیروی کار است برای تولید اضافه ارزش.

 

سرمایه

 کارگاه است، وسایل کار است، مواد خام است.

 

این طبقه اجتماعی

نمی تواند ولخرجی و حیف و میل کند.

صرفه جوئی و انباشت سرمایه برای این طبقه

 اهمیت حیاتی ـ مماتی دارد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر