۱۴۰۱ اسفند ۷, یکشنبه

درنگی در اندیشه ای (۶۷۶)


میم حجری

کلام درست و حسابی از طرف هر فردی قابل تایید است 

حال این فرد نیچه باشد یا لنین و یا استالین

 منصف باشیم و نه دگم و متعصب کو

ماری

 

کلام درست

چیست؟

 

سعدی حکایتی دارد:

پادشاهی با وزرایش وارد دهی می شود.

دهقانی پیش می آید و پادشاه را به دشنام می بندد.

پادشاه که زبان رعایا را نمی فهمد، از وزیر دربار می  پرسد:

چی گفت؟

وزیر دربار می گوید:

دهقان گفت که خدا از عمر من و خانواده ام بکاهد و به عمر پادشاه بیفزاید.

 

وزیر دیگری در سنت مش ماری منصف و بی تعصب

اعتراض می کند:

وزیر دربار دروغ می گوید.

دهقان به اعلیحضرت دشنام داد.

 

پادشاه می گوید:

خفه شو.

دروغ مصلحت آمیز بهتر از راست فتنه انگیز است.

 

 فرق حقیقت با کلام درست

درست 

در همینجا ست.

اگر وزیر دربار درست ترجمه می کرد، 

احتمال آن می رفت

که

پادشاه از فرط خشم، به جلاد دستور دهد تا گردنش را درجا بزند. 


نیچه

پیروی پرولتاریا از رهبری حزب مارکسیستی

را

به مثابه بت سازی از رهبر 

  تحریف می کند

و

پرولتاریا را به دنبال نخود سیاه می فرستد.

همین نیچه 

از 

سوی دیگر

نخبگانی از قبیل موسولینی و  فرانکو و هیتلر و پینوچه و پوتین

را

به

نشستن بر گرده پرولتاریا و کار کشیدن به ضرب شلاق 

دعوت می کند.

نیچه

استثمار و استعمار و استحمار زحمتکشان را تئوریزه می کند

و

شرایط فکری لازم را برای هولوکاوست و کوره های آدم سوزی مهیا می سازد.

 آره

ما هم دگمی داریم.

دگم ما حقیقت نام دارد 

که 

فاتحه بلندی بر دگم ها و دگماتیسم

 است. 

پایان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر