۱۳۹۹ اردیبهشت ۵, جمعه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۹۸)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
پلیس و سپاه و بسیج و ارتش و لات ها و لاشخورها
عوامل و عمال و مزدوران طبقه حاکمه انگل و استثمارگر و خونخوار جماران اند.

۲
آره
پلیس و سپاه و بسیج و ارتش و لات و لاشخورها
در کنار مردمند و حتی در میان مردمند

۳
اما برای شناسایی دگراندیشان و ترور سیستماتیک آنان

۴
خاوران و آبان
و
اوین و شکنجه گاه های دیگر
دال بر همین حقیقت امرند.
 
عطار
اسرار عشق از جمله حقایقی ست که هرگز نباید به زبان
آورد.
زیرا عده ای آنرا با دین و عده ای دیگر آنرا با کفر
یکی میگرند.
حریف.

۱
حقیقت چیست؟

۲
اسرار عشق به چه معنی است؟

۳
عشق چیست؟

۴
ضمنا چرا حقیقت کذایی باید مسکوت بماند؟

۵
کدام پخمه ای عشق را مساوی با دین و یا کفر می داند؟
 
نظام سرمایه داری را نابود کن
قبل از آنکه جهان را نابود کند.
ارامنه

۱
نظام سرمایه داری
یک فرماسیون اقتصادی است.

۲
فرماسیون اقتصادی را که نمیتوان نابود کرد.

۳
هر فرماسیون اقتصادی
پلیکانی در نربام تاریخ و یا جامعه است.

۴
ثانیا فرماسیون اقتصادی سرمایه داری
میلیون ها بار بهتر از فرماسیون های برده داری و فئودالی
مثلا طویله های جمارانی و طالبانی و غیره
است.

۵
ثالثا در بطن سرمایه داری است که سوسیالیسم نطفه می بندد.

۶
بدون فرماسیون اقتصادی سرمایه داری
تشکیل سوسیالیسم اوتوپی خواهد بود.
 
رود آدمی به جایی
که
به جز خدا
نبیندش.

۱
عیران شده امریکا
مهدی بیا
مهدی بیا

۲
ما با منطق جهان را مسلمان می کنیم.
هادی غفاری
رضی الله عن

۳
در ولایات ایالات متحده امریکا هم فاضلاب نشینی رواج وسیع دارد
 
هی حریفه شریفه
 
سگ ها
اصلا عصبانی نمی شوند
عصبانیت کسب و کار خران است و بس


به چه کار آیدت ز عکس کسی
از سخن های او ببر نفسی

عکس
همین پنج روز و شش باشد
سخن او همیشه خوش باشد
با پوزش از شیخ شیراز
 
جامعه بشری و یا تاریخ
روند (پروسه، فرایند) عینی (اوبژکتیو) واحدی است.

۱
روند عینی به چه معنی است؟

۲
روند به مسیری پلکانی (طبری) اطلاق می شود.

۳
هر فرماسیون اقتصادی
پلکانی
است
که قطار تاریخ از آن بالا می رود.

۴
عینیت این روند
بدان معنی است که آن مستقل از میل و اراده و هوس و خواست این و آن صورت می گیرد

۵
یعنی
حاوی قوانین و قانونمندی های عینی خاص خویش است.

۶
در آغاز هر پلکان
لکوموتیو قطار تاریخ
تعویض می شود
تا
قطار توان صعود از پلکان نازل به پلکان عالی تر را کسب کند.

۷
یعنی
طبقه حاکمه
تعویض می شود.

۸
یعنی سوبژکت نوین
سوبژکت کهنه را عزل می کند
از اریکه حاکمیت به زیر می کشد.

۹
این یعنی پیروزی انقلابات اجتماعی
 
دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
حافظ

۱
خواجه در این بیت غزل
اولا
دیالک تیک دل و جان
را
می سازد
ثانیا دیالک تیک تن و جان
را

۲
منظور خواجه و خلایق از تن روشن است.

۳
سؤال این است که منظور از دل و جان چیست؟

۴
دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود

معنی تحت اللفظی:
دل به امید دیدن روی او
از
همدمی با جان
پرهیز می ورزد

۵
یعنی
دل
جان را تنها می گذارد و به امید دیدن روی او
رهسپار می شود.

۶
این همان دلی است که از دست می رود:
دل می رود ز دستم
صاحبدلان
خدا را

۷
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند

معنی تحت اللفظی:
جان هم به دلیل داشتن هوای کوی او در سر
حوصله همبایی با تن را ندارد.

۸
یعنی
تن بینوا
هم
بیدل می ماند و هم بی جان.

۹
اما منظور از جان و دل چیست؟

۱۰
سایه
دیالک تیک دل و دین را توسعه می دهد که
احتمالا هم تحت تأثیر خواجه است و
هم
تحت تأثیر فرهنگ فرنگی ها ست:
دیالک تیک هارت ـ مایند

۱۱
روی مفاهیم ادبی ـ هنری دل و جان
باید کار کرد.
 
ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر