۱۳۹۹ اردیبهشت ۹, سه‌شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۰۵)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
داد از این ایرانیان
فریاد از این ایرانیان

پابلو نرودا
روباها ی ما !

چه کار کنیم؟
اگر این دنیا
واقعیت هایی دارد
ما نیز
رویاهایی داریم.

۱
آره
مش نرودا

۲
رؤیا های بند تنبانی ات به درد خودت می خورند.

۳
ایران عوض رؤیا
شاعران فخر انگیزی دارد
از
سایه تا کسرایی
از فروغ تا زهری

۴
قحط شعر که نیست
تا زباله های نرودا خوانده شوند.
 
عجب خرافه ای

۱
به همین دلیل قوی است که
اکنون
همه سکنه طویله جهان
علمی اندیش و خرافه ستیزند.

۲
نفی
همیشه معین است.

۳
برای نفی خرافه
باید
فوت و فن تفکر
فراگرفته شود.

۴
خرافه
باید
با علم
جایگزین شود.

۵
خلایق نمی توانند بدون شعور
زندگی کنند.

۶
مذهب
شعور وارونه و پادرهوا ست

۷
ولی بهتر از بی شعوری است.

۸
روشنگری علمی و انقلابی
واجب است
تا
خلایق
خوداندیشی بیاموزند و ترک خریت کنند.

۹
روحانیت کثافت
قادر به توجیه همه چیز است.

۱۰
طاعون و کرونا و وبا و ایدز و سرطان که چیزی نیست.

۱۱
فرزانگان توده را
به دلایل واهی
زجر می دهند و به توبه وامی دارند و رسوا میکنند
بعد بسان قصاب بی رحمی
شقه شقه می کنند
جلوی ددان خاوران می اندازند
و
کسی لب به اعتراض وا نمی کند.

۱۲
طاعون و وبا که دست خود این جانیان بی شرم و بی شعور نیست تا از توجیهش عاجز باشند.
می توانند همه را نعمت الهی جابزنند
نتیجه کفران نعمت قلمداد کنند.

۱۳
خود همین پست حریف
فرمی از خرافه است
و
فرقی با عرعریات روحانیت کثافت ندارد.

۱۴
نجات اروپا از فئودالیسم و اسکولاستیک
نه
نتیجه طاعون
بلکه نتیجه روشنگری بوده است
که
صد ها سال طول کشیده است.

۱۵
دایرة المعارف های ۳۸ جلدی
و
فلسفی
تحریر یافته اند

۱۶
فلسفه کلاسیک آلمان
به سرکردگی کانت و فیشته و هگل و فویرباخ
و
ماتریالیسم فرانسه به سرکردگی دیدرو هلوه تیوس دآأمبر، روسو و هولباخ
تیشه بر ریشه های مذهب فرود اورده اند
تا
تجدد پیروز شود

۱۷
ای بسا فرزانگانی
چون جوردانو برونو
در تل آتش سوخته اند

۱۸
ای بسا
گالیله ها
به زانو درافکنده شده اند
تا
عصر جدید آغاز شود
و
انقلابات بورژوایی
قاره اروپا را در نوردد
باستیل ها را بگشاید
و آزادی را به ارمغان آورد.
 
اشاره ای به دیالک تیک غریزه و عقل

۱
اگر همه پدیده ها و روندهای غیرعقلی را تجرید کنیم
به
مفهوم غریزه می رسیم.

۲
تفاوت پدیده ها و روندهای غریزی با پدیده ها و روندهای عقلی
خودپو بودن اولی و آگاهانه بودن دومی است.

۳
پدیده ها و روندهای غریزی
توسط خود ارگانیسم
به طور اوتوماتیک
صورت می گیرند.

۴
مثلا
روند تنفس
روند تپش قلب
روند تغذیه
روند سکس
روند هنری و استه تیکی
حراست از بقاء 
(حفظ نفس به هر قیمت)
...

۵
پدیده ها و روندهای عقلی
اما
پدیده ها و روندهای اندیشیده و ارادی اند.

۶
فقها و علما و شعرا و فلاسفه فاشیسم و فوندامنتالیسم
دیالک تیک غریزه و عقل را
تخریب می کنند.

۷
غریزه قدر قدرت
را
چنان تقویت می کنند
که
برای عقل بینوا
فرصت حضور حتی نمی ماند.

۸
یکی از مهم ترین علل اشاعه مفت و مجانی و ۲۴ ساعته فیلم های پورنو
تخریب خانه عقل اندیشنده
به
ازای تعمیر و تقویت و تحکیم خانه غریزه جنسی است.

۹
هدف الاهداف طبقات حاکمه امپریالیستی و فئودالی - فوندامنتالیستی
آدمیت زدایی آدمیان است.

۱۰
خلاصه کردن اعضای جامعه در حوایج نفسانی و آلات تناسلی آنها ست.

۱۱
ما با نوع خاصی از اینسترومنتالیزاسیون (آلتیزاسیون) بشریت سر و کار پیدا می کنیم.

۱۲
بشریت
خردزدایی
تمدن زدایی
فرهنگ زدایی
آدمیت زدایی
می شود.

۱۳
به
لاشخور تمامعیار تبدیل می شود
پاسدار و بسیجی و نیروی ویژه و ماشین ترور و تخریب می شود.

۱۴
اکنون مثلا
در طویله جماران
شاهد همین پدیده فاجعه باریم.

۱۵
ما دیگر
نه
فعال سیاسی داریم
نه
حزب و جریان سیاسی
و
نه
شخصیت سیاسی و هنری و فلسفی و علمی

۱۶
ما فقط لاشخور داریم.

۱۷
خردستیزی و خریت
یکه تاز میادین جهان اند.

۱۸
دیروز مشد حسن به اعضای کابینه اش می گفت:
کرونا مثل ابرقدرت ها ست
اگر روحیه خوبی داشته باشیم
کلافه می شود و در می رود.

۱۸
قبلا
سید علی گفته بود:
کرونا توطئه اجنه و شیطان بزرگ است.

۱۹
حالا
ما
سگجماعت
دو دل مانده ایم
که
چه باید کرد:

الف
برای فراری دادن اجنه و شیاطین
قاعدتا
باید
اعوذ بالله من الشیطان و الاجنة الرجیم
بخوانیم

ب
مشد حسن می خواهد که روحیه عنقلابی داشته باشیم تا کرونا دربدر شود.
 
اسم حقیقی البر کامو
البرن کامو بوده است.

۱
البرن
یعنی
خنگ
و
خر

۲
اولا
طاعون
با
جنگ
تفاوت دارد.

۳
طاعون
به طرز ناتورال (طبیعی) مشروط می شود

۴
جنگ اما پدیده ای جامعتی است.

۵
جنگ اصلا
ناگهانی
نازل نمی شود

۶
جنگ تدارک دیده می شود.

۷
به همین دلیل
هر خری حتی قادر به پیش بینی جنگ است.
 
اشاره ای به مفهوم معروف و مبهم عشق

۱
عشق یکی از معروف ترین و ضمنا مبهم ترین مفاهیم است.

۲
ما مفهوم عشق را در آثار و اشعار شعرای مهم کشور تحلیل کرده ایم.

۳
شاید ۲۰۰ تحلیل درا ین زمینه منتشر کرده باشیم.

۴
هر کس هر چه دلش می خواهد در واژه عشق می چپاند و تحویل خلایق می دهد.

۵
خواجه
عشق را به مثابه ضد عقل
خردستیزانه مورد تجلیل قرار می دهد و به خورد خواننده می دهد.

۶
عشق فرمی از غریزه تلقی می شود.

۷
بدین طریق
غریزه ایدئالیزه می شود و به عرش اعلی برده می شود
تا
عقل بی اعتبار گردد.

۸
بدون عقل
اما
آدمیان
سلب آدمیت می شوند.

۹
علاقه شعرای فاشیسم
و
فقهای فوندامنتالیسم
مثلا نیچه و لاشخورهای حوزه های لواطیه
به
خواجه
به دلیل خردستیزی خواجه است
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر