۱۳۹۹ اردیبهشت ۳, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۹۶)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
زری مینویی

تویی که با یک اشاره
سنگو می کنی ستاره
من فدای اون ستاره
که شباهت به تو داره .

۱
هی مش زری
ستاره
هم
از
سر تا پا
سنگ
است.

۲
آنچه که ما
به
خیال خام خود
به عنوان ستاره درخشنده می بینیم
نه
خود ستاره
بلکه
نور ناشی از انفجار
ستاره سنگی سنگین
در
میلیون ها سال قبل
است

۳
ستاره کذایی خود
را
باید در آیینه جست و نه در آدم و حوا
 
اشاره ای 
به 
واژه ها و مفاهیم
 و 
واژه نامه ها و دایرة المعارف های علمی و فقهی و فلسفی و هنری و استه تیکی

۱
آره.
انسجام معنوی و منطقی بین برخی از ابیات غزلیات خواجه
فقط در موارد استثنائی وجود دارد
و
شامل حال همه ابیات غزلیات او نمی شود.

۲
اصطلاح افقی و عمودی
اصطلاحی مته متیکی (ریاضی) است.

۳
بهتر از هیچ است
ولی معیوب است.

۴
بعضی از خلایق
در جامعه شناسی هم
به هر دلیلی
از مفاهیم مته متیکی عرض و طول و ارتفاع و پهنا و افقی و عمودی بهره برمی گیرند.

۵
چنین کردوکارهایی اصولا و اساسا مجاز نیستند و فرمی از خردستیزی اند.

۶
مگر در موارد استثنائی که اصطلاح و کلمه و مفهوم علمی و فقهی و فلسفی درخور وجود نداشته باشد.

۷
یکی از علائم مرده اندیشی
تمرکز بر واژه ها و بی اعتنایی به مفاهیم است.

یکی از ایرادات احسان طبری هم همین بوده است.
یکی از دلایل محبوبیت او هم همین مرده اندیشی او بوده است.

۸
عیب بزرگ لغت نامه های دهخدا و عمید و غیره همینجا ست.

۹
مثال
جامعه
یک مفهوم فلسفی و سوسیولوژیکی است.

۱۰
با
گردوخاک به پا کردن در حول و حوش و حاشیه واژه جامعه
فقط به عوامفریبی می انجامد.

۱۱
جامعه
تعریف فلسفی و سوسیولوژیکی دارد.
 
چینوفیلی و چینوفوبی
روسوفیلی و روسوفوبی
انگلوفیلی و انگلوفوبی
امریکوفیلی و امریکوفوبی
به چه معنی اند.
حریف

۱
افزودن پسوند فیل و فوب
(phob - phil)
به
هر اسمی
حاکی لز دوستدار و متنفر
از آن چیزند.

۲
مثال:
هیدروفیل یعنی چیزی که دوستدار اب باشد.

۳
یعنی
در اب حل شود.
مثل نمک و شکر.

۴
هیدروفوب
یعنی چیزی که متنفر و منزجر از اب باشد.

۵
یعنی
در اب حل نشود.
مثل چربی.

۶
اگر
از
فرط نادانی
کسی
در
ماهتابه ای که حاوی روغن داغ است،
جرعه ای آب بریزد
باید فرار کند
اگر نمی خواهد که صورتش مملو از تاول شود و چشمانش کور شوند.
 
پوسته ای به صورت دیالک تیک چینوفوبی و چینوفیلی با هسته ای ارتجاعی

امپریالیست ها به تکاپو افتاده اند تا بی کفایتی، بی عرضگی و ناتوانی خود را در مقابله با ویروس کرونا با فرافکنی (؟) به گردن چین بیندازند.
حریف

۱
هر مرض مسری
منشاء جغرافیایی دارد.

۲
منشاء کرونا
ووهان است.

۳
منشاء جنون گاوی
انگلستان بود.

۴
مسئله این نیست.

۵
ترامپ سرخوش از بروز ویروس در ووهان
به
اجاق چینوفوبی
هیزم نهاد

۶
نمی دانست که در شرایط جهانی کنونی
کرونا به چین محدود نخواهد ماند و جهانگیر خواهد شد.

۷
سفیر ج. خ. چین در طویله امریکا
به چینوفوبی ترامپ
واکنش خرکی نشان داد و ادعا کرد که سربازان یانکی
ویروس کرونا را به ووهان برده اند.

۸
سفیر ج. خ. چین
به احتمال قوی
به
توطئه ـ تئوری
توسل جسته بود.

۹
اگر چنین باشد
چنین کردوکاری شرم انگیز است.

۱۰
توسل به توطئه ـ تئوری
کسب کار خران، خردستیزان و عوامفریبان است.

مراجعه کنید به سلسله مطالب ما تحت عنوان چشم ها را باید شست مارکسیستی باید دید.

۱۱
فوندامنتالیسم به سرکردگی سیدعلی جلاد
از واکنش خرکی سفیر ج. خ. چین
بهره برگرفت و منشاء کرونا را
شیطان بزرگ قلمداد کرد

۱۲
نئاندرتالیسم پاچه خوار جماران
به
گسترش توطئه ـ تئوری های رنگارنگ
دامن زد.

۱۳
عرعریاتی راجع به تسلیحات بیولوژیکی
پایگاه های بیولوژیکی امپریالیسم در کشورهای مجاور ج. خ. چین
اثبات زورکی منشاء امریکایی و اسرائیلی برای کرونا
در
مدفوعات و مجلات و منابر فوندامنتالیستی، نئاندرتالیستی، استالینیستی، اولیگارشیستی ـ نئوفاشیستی
صورت گرفت.

مراجعه کنید به تأملی در لاطائلات والنتین کاتاسانوف ترجمه شیری

۱۴
گروهی از نئوفاشیست ها
کرونا را به گردن اسرائیل انداختند.

۱۵
اکنون
ترامپ
نیز
از فرط خریت
به
نیت عامفریبی و باجگیری
همان توطئه ـ تئوری را
وارونه کرده و به خود جمهوری خلق چین نسبت می دهد.

۱۶
ما
با
دیالک تیک چینوفوبی و چینوفیلی
با محتوای ارتجاعی واحدی سر و کار داریم.

۱۷
دلیل معرفتی تشکیل این دیالک تیک مبتنی بر توطئه ـ تئوری
خریت همه این اجامر است.

۱۸
روی توطئه ـ تئوری باید کار کرد

۱۹
توطئه ـ تئوری را باید تارومار کرد و با تئوری مارکسیتسی - لنینیستی
جایگزین ساخت

۲۰
عوامفریبی
باید
جای خود را به روشنگری علمی و انقلابی دهد
تا
وطن
وطن شود
 
مخدره و علیا مخدره به چه معنی است و دال بر چیست؟

۱
مخدره از مفاهیم طویله های طبقاتی برده داری و فئودالی است.

۲
مخدره
یعنی پاکدامن
  عفیف = ضد کثیف
مخدره = ضد فاحشه
 
۳
مخدره و یا علیا مخدره خطاب کردن به نیمه مولد و زحمتکش جامعه
مدح شبیه ذم است:
ظاهرا به معنی تجلیل از نیمه دیگر جامعه است
ذاتا به معنی تحقیر و تضعیف و تخفیف و تخریب نیمه دیگر جامعه است.

۴
نیمه دیگر جامعه
از همان بدو خروج بشریت از بهشت کمونیستی آغازین
و
ورود به جهنم طبقاتی
به
قهقرای ستمدیده ترین و ذلیل ترین و حقیرترین و آلوده ترین بخش جامعه طبقاتی تنزل یافته است.

۵
مادران جامعه
که روزگاری
سالار جامعه بودند
ای بسا به خودفروشی برای امرار معاش
مجبور شده اند.

۶
مادر عیسی ابن مریم
پیامبر نظام برده داری
به
روایتی
فاحشه
بوده است

۷
پدر عیسی این مریم
ناشناخته است.

۸
ضمنا
پیروان عیسی ابن مریم
ظاهرا
سه گروه اجتماعی بزرگ بوده اند:
فواحش
مجانین
بیماران

۹
این اشاره برای تخمین درجه سقوط اجتماعی شرم انگیز نیمه دیگر جامعه است.

۱۰
اکنون می توان به محتوای مخدره نامیدن نیمه دیگر پی برد:
طبقات حاکمه برده دار و فئودال و روحاانی
نیمه دیگر جامعه را به دو طبقه تقسیم بندی می کنند:

الف
نیمه فاحشه

ب
نیمه مخدره
و
زنان طبقات حاکمه
را
علیا مخدره می نامند.

۱۱
هم اکنون بخشی از ضعیفه های طویله جماران
به
فاحشه بودن ماهوی نیمه دیگر
ایمان دارند و حتی در هماندیشی ها از این خرافه طبقاتی دفاع می کنند.

۱۲
اجامر جماران در جهان مجازی
قواد (ج. کش) بودن نران طویله جماران را می پذیرند.

۱۲
ضمنا
زن ستیزی (آنتی فمینیسم)
در انحصار نرجماعت نیست.

۱۳
کثیف ترین بخش زن ستیزان
بخشی از نیمه دیگر است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر