۱۳۹۷ آبان ۱۳, یکشنبه

تأملی در تأملات ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ (ﻣﺎﻧﻰ) (۱۱)


ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ)
(۱۳۳۰)
شاعر، نویسنده و پژوهشگر
انقلاب در برابر انقلاب!
منبع:
رادیو مانی
 
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور 
 
۱
مارکس 
 باور داشت 
طبقۀ کارگر نیروی محرکۀ اجتماعی است 
 
 
این ادعای مانی
از سر تا پا
من در آوردی
است:
 
الف
مارکس 
باید یک خروار مغز خالص خر خورده باشد
که
طبقه کارگر
را
نیروی محرکه تاریخ 
قلمداد کند.
 
هر خری قبل از اینکه مغزش را اجامر جماران بیرون کشند و به خورد خلایق دهند،
می داند
که
طبقه کارگر
یکی از دو طبقه اصلی در فرماسیون اقتصادی سرمایه داری است.
 
به همین دلیل روشن و خرفهم
طبقه کارگر
 نمی تواند
در تمامت طول تاریخ بشری وجود داشته باشد
و
علاوه بر آن، نیروی محرکه اش هم باشد.

ب
مارکس
در مهم ترین سند کمونیستی گفته:
تاریخ جامعه طبقاتی
تاریخ مبارزه طبقاتی میان برده و ارباب، رعیت و ارباب، پورلتاریا و بورژوازی است.
 
نیروی محرکه تاریخ
مبارزه طبقاتی است
که
در تمامت طول تاریخ جامعه طبقاتی 
 (دوران برده داری، فئودالی و سرمایه داری)
شعله ور
بوده است.

پ
مارکس کلام قصار معروفی دارد 
که
هر ننه قمری شنیده است:
انقلاب 
لکوموتیو جامعه است.

لکوموتیو
هم
یعنی همان نیروی محرکه تاریخ و یا جامعه.

ت
مارکس کاشف تز موسوم به درک ماتریالیستی تاریخ است
که
مبتنی بر دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی است
و
این دیالک تیک بنیادی ترین دیالک تیک هر جامعه است.
تکرار کنیم
تا
فراموش نشود:
هر جامعه است
و
ضمنا
نیروی محرکه تاریخ
 است.

۲
مارکس 
 باور داشت 
طبقۀ کارگر نیروی محرکۀ اجتماعی است 
 
آنچه که مارکس راجع به پرولتاریا گفته، این است
که
پرولتاریا
سوبژکت تاریخ در دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
 است.
 
تاریخ
همیشه سوبژکت مند بوده است و خواهد بود.
 
الف
سوبژکت تاریخ
در 
دوران گذار از کمون اولیه به برده داری
اشرافیت برده دار و روحانی بوده است.
 
ب
سوبژکت تاریخ
در  
دوران گذار از برده داری به فئودالیسم،
اشرافیت فئودال و روحانی بوده است.
 
پ
سوبژکت تاریخ
در
دوران گذار از فئودایلسم به سرمایه داری
بورژوازی بوده است.
 
ت
سوبژکت تاریخ
در
دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
پرولتاریا ست.
 
۳
و 
مارکسیست ها
 معتقد بودند 
بر اساس ارادۀ تاریخ
 طبقۀ کارگر
 باید
 مهندسی و مدیریت جهان امروز و آینده
 را
 برعهده گیرد 
و 
چنین خواهد شد 
چو فرمان تاریخ
 است.  
 
مانی
چنان در ماضی
از مارکسیست ها
دم می زند
که
انگار
تاریخ به پایان رسیده و نسل مارکسیست ها برافتاده است.
 
شتر در خواب بیند، پنبه دانه
گهی لف لف خورد، گه دانه دانه.
 
۴
و 
مارکسیست ها
 معتقد بودند 
بر اساس ارادۀ تاریخ
 طبقۀ کارگر
 باید
 مهندسی و مدیریت جهان امروز و آینده
 را
 برعهده گیرد 
و 
چنین خواهد شد 
چو فرمان تاریخ
 است.    
 
مانی هنوز نمی داند که اراده را فقط سوبژکت می تواند داشته باشد و نه تاریخ.
 
تاریخ و یا جامعه بشری
صاحب اراده که نیست.
 
ضمنا
مارکسیست ها باید خر باشند که چنین جفنگ مانوی را نشخوار کنند.
 
تنها
چیزی که مارکسیست ها بدان پای افشرده اند،
این است که تاریخ را توده می سازد.
 
تاریخ 
را 
توده
تحت رهبری سوبژکت تاریخ  
می سازد:
 
نخست
تحت رهبری اشرافیت برده دار و روحانی
(مثلا حضرت محمد و علی و دیگر اشراف قریش و غیره)
 
بعد
تحت رهبری اشراف فئودال و روحانی
 
بعد
تحت رهبری بورژوازی
 
و
اکنون
تحت رهبری پرولتاریا
 
۴
و 
مارکسیست ها
 معتقد بودند 
بر اساس ارادۀ تاریخ
 طبقۀ کارگر
 باید
 مهندسی و مدیریت جهان امروز و آینده
 را
 برعهده گیرد 
و 
چنین خواهد شد 
چو فرمان تاریخ
 است.   
 
مانی
اگر هزار معلق جانانه هم بزند،
چنین جفنگی را از قول مارکسیستی پیدا نخواهد کرد.
 
مانی
علنا
دروغ می گوید
و
یا
امثال فرخ نگهدار و تجار و غیره
را
مارکسیست 
تصور می کند.
 
کدام فرمان تاریخ؟
کدام اراده تاریخ؟ 
کدام مهندسی و مدیریت جهان؟

این مفاهیم اصلا مارکسیستی نیستند.

۵
و 
مارکسیست ها
 معتقد بودند 
بر اساس ارادۀ تاریخ
 طبقۀ کارگر
 باید
 مهندسی و مدیریت جهان امروز و آینده
 را
 برعهده گیرد 
و 
چنین خواهد شد 
چو فرمان تاریخ
 است.  
 
پرولتاریا
در
رأس توده
و
تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش
ساختمان سوسیالیسم و کمونیسم
را
به عهده خواهد داشت.
 
برای اینکه قاطع تر و پیگیرتر و انقلابی تر از پرولتاریا
طبقه دیگری در جامعه معاصر
یافت نمی شود.
 
مارکسیسم ـ لنینیسم
ایده ئولوژی پرولتاریا ست. 
 
پیش شرط طبقاتی
برای درک و توضیح و توسعه مارکسیسم ـ لنینیسم
داشتن پایگاه طبقاتی پرولتری است.
 
فهم مارکسیسم ـ لنینیسم
کار هر کس نیست.
 
مارکسیسم ـ لنینیسم
را
نمی توان در دانشگاه ها تدریس کرد.
 
مارکسیسم ـ لنینیسم
فقط علم نیست
تا
تدریس شود و قال قضیه کنده شود.
 
مارکسیسم ـ لنینیسم
ضمنا
ایده ئولوژی 
است.
 
ایده ئولوژی پرولتاریا ست.
    
ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر