۱۳۹۷ آبان ۱۳, یکشنبه

سیری در عرعریات فاشیست های عیرانی (۸)

 
تحلیلی
از
میم حجری
 
۱
من ایرانی
نیستم
چون عرب ها به من آموختند
دیوث  یک
صفت زشت
است
در حالیکه دیوث نام یکی  از
سرداران
ایرانی بوده که درحمله اعراب به ایران  تعداد زیادی از سربازان عرب را به هلاکت رسانده
بود.
 
دیوث یعنی قواد، جاکش 
و
 کسی که زنش را به این  و آن
اجاره دهد.
 
مگر در زبان فارسی به هنگام حمله اعراب به ایران،
حرف «ث» وجود داشته که اسم یکی از سرداران شاه عن شاهی باشد 
و 
خیلی از اعراب را کشته باشد؟
 
۲
من ایرانی
نیستم
  چون
اعراب بمن آموختند
بگویبم
شاهنامه آخرش خوش است
چون
در آخر
شاهنامه ایرانیان از اعراب
شکست
می خورند.
 

معنی ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است

فال میهن

در گذشته هر کس شاهنامه می خواند، وقتی به ستایش محمود غزنوی می رسید به گمان خود همت سلطان را در تنظیم شاهنامه تحسین می کرد.
 اما افراد آگاه به او می گفتند:
 تا وقتی که به پایان شاهنامه نرسیدی، نسبت به رفتار محمود غزنوی قضاوت نکن
 زیرا که «شاهنامه آخرش خوش است.»
 یعنی در آخر شاهنامه است که حق ناشناسی محمود به خواننده تفهیم می شود.

حالا
اجامر فاشیست عیرانی
از
 این ضرب المثل 
زباله ساخته اند 
و
 به خورد امثال خود می دهند.
 
۳
من ایرانی
نیستم
  چون به جای نشر و کپی
این مطلب
بی خیال از کنار آن می گذرم.
 
پرهیز از نشر این جعلیات فاشیسم عیرانی
نه، نشانه ایرانی نبودن،
بلکه نشانه خر نبودن است.
 
۴
من
عاشق این متنم:

زمانی که عرب ملخ می خورد
کورش به هرکس به اندازه خانواده اش گندم میداد 
 ( یعنی عدالت )
 
 
بیسوادی فاشیست های عیرانی
از همین جمله عربده می کشد:
گندم دادن کوروش به هرکس به اندازه خانواده اش.
 
کوروش خانواده را چگونه اندازه می گرفت؟
 
وزن می کرد؟
 
ضمنا
 گندم دادن به کسی
که
به معنی عدالت نیست.
 
جو دادن
 به معنی عدالت است.
 
چرا و به چدلیل؟
 
به این دلیل که فاشیست های خرتر از خر
پس از اطعام جو
می توانند با صدای غرا عرعر کنند.
عرعر و عدالت
هر دو
با حرف عربی «ع» شروع می شوند.
 
علاوه
بر این
از کجا معلوم شده که اعراب ۲۵۰۰ سال قبل
چگونه تغذیه می کردند؟
 
ضمنا
مگر طرز تغذیه معیار ارزیابی آدم ها ست؟
 
علاوه بر این
تغذیه از حشرات
حتی سوسکجماعت
اخیرا
در فرنگ
حسابی مد شده است
و
رستوران های گرانقیمت خاصی در این زمینه دایر شده اند.
  
۵
زمانی که عرب در بیابان بز می چراند
کورش نیمی از دنیا را می گرفت.
( یعنی حکومت )
 
همه اش
نیمی از دنیا
را 
می گرفت؟
 
حوصله گرفتن همه دنیا را نداشت؟
 
نیمی از دنیا را گرفتن یعنی حکومت؟
 
این طرز استدلال فاشیست های عیرانی
شباهت غریبی به طرز استدلال آخوندهای جمارانی دارد.
 
آنها هم برای اثبات عظمت اسلام
می گفتند که عرطش اسلام
حتی 
آندولس
را
گرفته بود.
 
معیار مشترک فاشیسم و فوندامنتالیسم برای عظمت 
بگیر و ببند
است.
 
ضمنا
بز چراندن عیب و عار است؟
 
چرا و به چه دلیل؟
 
 ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر