ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ)
(۱۳۳۰)
شاعر، نویسنده و پژوهشگر
انقلاب در برابر انقلاب!
منبع:
رادیو مانی
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
۱
و
چون رهبران جامعه خود
را
نمایندۀ جمع می پنداشتند
می خواستند که توده ها در ولی فقیه یا رهبر حزب،
در
دین یا ایدئولوژی
ذوب شوند.
اولا
شیعیان
به لحاظ طبقاتی
هرگز
جمع هوموژن و همگونی نبوده اند و نیستند.
هم
اشراف فئودال و روحانی
شیعه
اند
هم
توده دهقانی
و
هم خرده بورژوازی و بورژوازی بازاری
«اندیشیدن» مانی با مفاهیم گل و گشاد شیعیان
نشانه حواس پرتی و یا حواس پرت سازی
او ست.
ثانیا
هیچ شیعه ای
«رهبران» خود
را
نماینده جمع
مثلا جمع شیعیان نمی داند.
این تصور مانی
تصوری دلبخواهی و من در آوردی است.
«رهبران» کذایی شیعیان جهان
آیت الله
اند.
نماینده کذایی امام زمان اند
و
نه
نماینده جمع شیعیان.
این زباله ها
از
نفرت به توده های مولد و زحمتکش شیعه
سرشارند.
۲
و
چون رهبران جامعه خود
را
نمایندۀ جمع می پنداشتند
می خواستند که توده ها در ولی فقیه یا رهبر حزب،
در
دین یا ایدئولوژی
ذوب شوند.
مارکسیست ها
نیز
حتما
عضو حزب طبقه کارگر نیستند
تا
به
ساز مانوی مانی
برقصند
و
رهبر حزب
را
نماینده
جمع کذایی خود بدانند.
۳
و
چون رهبران جامعه خود
را
نمایندۀ جمع می پنداشتند
می خواستند که توده ها در ولی فقیه یا رهبر حزب،
در
دین یا ایدئولوژی
ذوب شوند.
حزب طبقه کارگر
با
ماهیت طبقاتی اش
از
احزاب دیگر
متمایز می گردد:
حزب طبقه کارگر
حزب پرولتاریا و دیگر مولدین و زحمتکشان کشور است
و
نه
حزب مارکسیست ها.
فرق ایده ئولوژیکی حزب طبقه کارگر با احزاب دیگر
فقط این است
که
آن
حزبی مارکسیستی - لنیینستی
است.
یعنی
به لحاظ جهان بینی و نظری
طرفدار ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
است.
کجا مارکسیست یافت می شود
و
کی و کجا
مارکسیست های کذایی موجود در توهمات مانی
سودای ذوب توده در رهبر حزب
را
در سر داشته اند؟
ضمنا
مگر می شود
توده
را
در فردی ذوب کرد؟
فرق هم نمی کند که ولی فقیه باشد و یا رهبر حزب.
توده برای مارکسیست ها = خدا برای شیعیان کذایی جهان
ذوب خدا
در
فرد
نه
امکان پذیر است و نه مطلوب.
۴
و
چون رهبران جامعه خود
را
نمایندۀ جمع می پنداشتند
می خواستند که توده ها در ولی فقیه یا رهبر حزب،
در
دین یا ایدئولوژی
ذوب شوند.
مانی
نمی داند
که
چه می بافد:
بالاخره کدام؟
ذوب توده
در
ولی فقیه و رهبر حزب
و
یا
ذوب توده در دین و ایده ئولوژی؟
مانی
اصلا
نمی داند که ایده ئولوژی چیست.
ضمنا
نمی داند که مارکسیسم ـ لنینیسم
فقط
ایده ئولوژی نیست،
بلکه
ضمنا علم است.
۵
آنان
اصالت تاریخ
را
در برابر اصالت عقل، تجربه و دانش
می نهادند
و
می کوشیدند
توتالیتاریسم آرایش شده ای
را
سازماندهی کنند.
شیعیان کذایی
مگر
با
مفهوم تاریخ
اصلا
آشنا هستند
تا
اصالت کذایی تاریخ
را
در مقابل اصالت کذایی عقل، تجربه و دانش
قرار دهند؟
اصلا
اصالت تاریخ
به چه معنی است؟
مگر ضد تاریخ عقل است؟
تجربه است؟
دانش کذایی است؟
مانی
در نهایت بیسوادی
زباله - واژه می سازد
که
حتی
خودش از محتوایش خبر ندارد.
هدف مانی تهمت زدن به شیعیان کذایی و مارکسیست های فضایی است.
۶
آنان
اصالت تاریخ
را
در برابر اصالت عقل، تجربه و دانش
می نهادند
و
می کوشیدند
توتالیتاریسم آرایش شده ای
را
سازماندهی کنند.
به زعم مانی
پیش شرط تشکیل توتالیتاریسم
قرار دادن اصالت تاریخ در مقابل اصالت عقل و تجربه و دانش است.
هارت و پورت توخالی
به همین لاطائلات مانوی مانی می گویند:
هدف و آماج شیعیان کذایی و مارکسیست های فضایی
تشکیل توتالیتاریسم
است.
حالا
باید خری با خورجینی مملو از فانتزی آورد
و
من ـ زو مانی
را
از
توتالیتاریسم
از آن استخراج کرد.
۷
خوزه ارتگا گاسه
(۱۸۸۳ ـ ۱۹۵۵)
فیلسوف، جامعه شناس، نویسنده اسپانیائی
نماینده تئوری نخبگان
آثار:
تشکیل و تلاشی ملت
ایده نسل
قیام توده ها
در واقع پس زمینه های اندیشه های افلاتونی (افلاطونی)
را
در
زمینۀ «حکومت نخبگان»
بر توده ها ،
در ژرفای نگاه دینی، ایدئولوژیک و سیاسی خود
وقتی گفته می شود که مانی معنی الفاظ خود
را
حتی
نمی داند،
به همین دلیل است.
مانی
اصلا
نمی داند
که
تئوری نخبگان
تئوری ئی فاشیستی است
که
مؤسسش
خوزه اوتگا گاسه
رفیق مارتین هایدگر
است.
حزب طبقه کارگر
مخالف سرسخت تئوری نخبگان و حکومت نخبگان است و نه هوادار آن.
حزب طبقه کارگر
سودایی جز تشکیل دموکراسی محتوایی (توده فرمایی) در سر ندارد.
طبقه کارگر و حزبش
نه
بر توده
که
با توده
و
برای توده
بوده و است و خواهد بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر