۱۳۹۶ خرداد ۳, چهارشنبه

«فنومنولوژی روح» هگل و مارکسیسم (۸)

 
هگل و مارکس
 در 
جمهوری خلق چین

«فنومنولوژی روح» هگل و مارکسیسم
راین هاردت یلین
سرچشمه:
توپوس
خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی
 
برگردان 
شین میم شین 

ادوارد پالمر تومپسون
(۱۹۲۴ ـ ۱۹۹۳)
مورخ و از فعالین جنبش صلح بریتانیا
از پیشقراولان تئوری «تاریخ از پائین»
همراه با کریستوفر هیل، اریک هوبس باوم
 گروه مارکسیستی بریتانیا 
را 
تشکیل می دهد.
آثار:
فقر تئوری (۱۹۷۸)  
جنگ ستاره ها (۱۹۵۴) 
 
 
• در وساطت نامنظم کالاها از طریق بازار و رقابت، کالاها و شرایط تولید آنها و بهره وری از آنها ـ یعنی چیزها و روابط میان چیزها ـ به طرز روز افزونی قدرت تقدیری بر انسان ها کسب می کنند. 
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۵، ص ۸۲۶)

سهم و نقش خاص انسان ها در آن، با حرکات بهره وری غیر شخصی مورد پرده پوشی قرار می گیرد.

• روابط انسانی،  چیزواره می گردند و روابط چیزین (شیئی) حیات خاصی برای خود کسب می کنند.

• در نتیجه، مناسبات اجتماعی در جامعه بورژوائی، چنان بنظر می رسند که گویا اصلا اجتماعی نیستند.
• بدین طریق چیزواره گشتن های مرتبط به هم روابط انسانی، چنان بنظر می رسند که انگار طبیعی (خدا دادی) اند. 
(مقایسه کنید با موشه پوستون، «زمان، کار و حاکمیت اجتماعی»، ۲۰۰۳، ص ۳۹۲)
 
هلموت رایشلت 
(۱۹۳۹)
اقتصاد دان و جامعه شناس آلمانی
موضوع پژوهش:
تئوری ارزش مارکس
• این اونتولوژیزاسیون روابط اجتماعی بنا بر توضیح مارکس مبنی بر خود جنبی دیالک تیکی فرم کالائی، فزونی می گیرد. 
(هلموت رایشلت، «راجع به ساختار منطقی مفهوم سرمایه در قاموس مارکس»، ۱۹۷۰، ص ۹۰)

خودجنبی دیالک تیکی فرم کالائی در اثر مارکس تحت عنوان «کاپیتال» از کالا به پول و در گذر از سرمایه به بهره (نزول) و سرانجام به اجاره اراضی می رسد، آنجا که سهم و نقش کار انسانی کاملا محو می گردد.

• اینجا دیگر، خواص اجتماعی (سوسیال) چیزها در مناسبات تاریخی معین، بطور کامل و تام و تمام ناتورالیزه می شود (در مناسبات ارضی محو می شود.)

• همزمان، پیشرفت توسعه مناسبات سرمایه داری که بمثابه سوبژکت اوتوماتیک، کلیه روابط اجتماعی را بطرز روزافزونی زیر سلطه می گیرد، برای سوبژکت های واقعی این روند، یعنی برای انسان ها روابط انقیادی و فتیشیستی افزایش می یابند. (مقایسه کنید با ترپتوف، «تئوری بیگانگی در قاموس مارکس»، ص ۸۸)


• مراجعه کنید به فتیشیسم (بت پرستی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

مناسبات اجتماعی مصنوع (ساخته) انسان ها به مثابه چیزهای مستقل از انسان ها  جلوه می کنند و خود انسان ها با نیازمندی های شان، سرسپرده و تابع آنها نمودار می گردند.

• مارکس این تابعیت روزافزون انسان ها به ساختارها و فراورده های خود ساخته را به مثابه تشدید گام به گام بیگانگی تلقی می کند. 
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۵، ص ۱۰۸)

• این بیگانگی اما بنظر مارکس وسیله غلبه بر خود را نیز ایجاد می کند.

• زیرا اقتصاد مبتنی بر رقابت بورژوائی بطرز پیشرونده ای نیروی کار انسانی را با تکنولوژی جایگزین می سازد و فرم تولید و بازتولید اجتماعی منظمی را بلحاظ عینی امکان پذیر می سازد و در اختیار مزدبگیران قرار می دهد.

 موشه پوستون (1942)
استاد دانشگاه شیکاگو
زندگی در فرانکفورت
(۱۹۷۲ ـ ۱۹۸۲) همکاری در انستیتوی تحقیقات اجتماعی
اخذ دکترا از دانشگاه گوته فرانکفورت (۱۹۸۳)
موضوعات پژوهش:
تاریخ فکری اروپا
تئوری انتقادی
تاریخ آلمان در قرن بیستم
آنتی سمیتیسم و تحول تمام ارضی
پژوهش انتقادی ـ ارزشی از تئوری مارکس
آثار:
زمان، کار و حاکمیت اجتماعی
تفسیر جدیدی از تئوری انتقادی مارکس (۲۰۰۳)
ناسیونال ـ سوسیالیسم و آنتی سمیتیسم (۱۹۸۸)
پسیمیسم انتقادی و مرزهای مارکسیسم سنتی (۱۹۸۲)

به قول موشه پوستون با رابطه ارزشی، حاکمیتی از طراز نو تشکیل می گردد:
• این رابطه در فرم حاکمیت ناتورالیزه گشته نمودار می گردد.

• زیرا آن، بطور مستقیم، شخصی و سوبژکتیو اعمال نمی شود و حتی خود برخورداران را تحت سلطه خویش می گیرد. 
(پوستون، ص ۱۲۷)

• بر این رابطه، دوباره با یکسان انگاری کار بمثابه پیش شرط ضرور هر وجود اجتماعی با کار مجرد بمثابه مرجع میانجی در اقتصاد کالائی خاص، سرپوش نهاده می شود و بدین وسیله اصل کار مجرد اونتولوژیزه می شود. 
(مراجعه کنید به کلیات مارکس و انگلس، جلد ۲۳، ص ۸۶)

• در ضمن، در این رابطه، فرم مسلط کار نه تنها به تولید کالا، دستمزد و سود، بلکه علاوه بر آنها، به تولید مستمر مناسبتی می پردازد که موجد این رابطه است.

• بدین وسیله، به قول اونایل، تحلیل مارکس مبنی بر استقلال یابی حرکت کالا در دو سطح، جامه عمل می پوشد:
• استقلال یابی حرکت کالا نه تنها به مقوله های اقتصادی مربوط می شود، بلکه آنها را بمثابه روابط تثبیت یافته و چیزواره گشته انسانی جلوه گر می سازد.

• یعنی این مقوله ها را بلحاظ ماهیت به موجد (ایجاد کننده) و به روابط طبقاتی موجد برمی گرداند.

• استقلال یابی دم افزون روند تشکیل ارزش و مقولات شیئی آنها، از قبیل کالا، پول و سرمایه، بمثابه سمبل و نشانه ترکیب اجتماعی و تاریخی معین افشا می شوند. (مقایسه کنید با پوستون، ص ۲۱۵)
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر