۱۳۹۶ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه

سیری در غزلیات شیخ شیراز (۲)


ویرایش و تحلیل
 از 
مهری تابان
 
۱
گر 
ماه من
 برافکند از رخ نقاب را
برقع (روبند، نقاب) فروهلد (گذاشتن) 
ـ  به جمال ـ
آفتاب را 
معنی تحت اللفظی:
اگر ماه من، روبند از رخ براندازد،
به روی زیبای آفتاب روبند می افتد.
 
سعدی در این بیت شعر، 
جانان خود را ماه محسوب می دارد.
 
ماه 
مظهر زیبایی است.
 
این مقایسه جانان با ماه
کار سختی نیست.
هر ننه قمری می تواند همین مقایسه را بکند.
 
۲ 
گر 
ماه من
 برافکند از رخ نقاب را
برقع (روبند، نقاب) فروهلد (گذاشتن) 
ـ  به جمال ـ
آفتاب را
 
سعدی 
برای اثبات عظمت استه تیکی جانان، 
دیالک تیک ماه و آفتاب 
را 
به شکل دیالک تیک جانان و ملکه زیبایی جهان
بسط و تعمیم می دهد:
اگر 
ماه من 
نقاب از  چهره بر دارد، 
زیبایی آفتاب رنگ می بازد.
 
۳ 
 گر 
ماه من
 برافکند از رخ نقاب را
برقع (روبند، نقاب) فروهلد (گذاشتن) 
ـ  به جمال ـ
آفتاب را
 
سعدی
ضمنا
ماه و آفتاب را آنتروپومورفیزه می کند.
یعنی به ماه و آفتاب
هیئت انسانی می بخشد:
ماه سعدی اگر از رخ، روبند براندازد،
همان روبند بر روی زیبای آفتاب می افتد.
 
۴ 
گر 
ماه من
 برافکند از رخ نقاب را
برقع (روبند، نقاب) فروهلد (گذاشتن) 
ـ  به جمال ـ
آفتاب را
   
این بدان معنی است که 
سعدی 
بطرز مطلقا مسکوتی
دیالک تیک طلوع ماه و غروب آفتاب 
 را 
به خاطر خواننده و شنونده غزل خویش
خطور می دهد:
طلوع ماه سعدی همان،
غروب آفتاب، همان.
 
استاد سخن بودن سعدی
بی دلیل نیست.
 
خودش هم می دانست:

بر 
حدیث من و حسن تو 
نیفزاید، کس
حد همین است 
سخندانی و زیبایی
 را
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر