۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه

تأملی در مقوله عشق (۳۷)



تحلیلی از
ربابه نون

ج
گذار
 از 
همکاری 
(همکاری مادی، فکری، هنری) 
به 
عشق 

گفته شد که
بیگانگی با کار مادی
به
محرومیت از
 منبع فیزیکی لذت 
 منجر می شود.

 
سؤال این بود
 که
 این جماعت بیگانه با کار مادی
جای خالی آن
 را 
چگونه پر می کنند؟
۱
مهم ترین طریق و ترفند 
برای پر کردن جای خالی کار مادی
پر کردن جای خالی محل کار (مزرعه و مرتع و کارگاه و کارخانه و بیمارستان و غیره) 
 با
 تختخواب 
است.
۲
بدین طریق
لذت فیزیکی حاصل از کار مادی
از طریق لذت فیزیکی حاصل از عملیات جنسی 
تأمین می شود.
۳
دلیل تبلیغ و خرید و فروش وسیع  کالای سکس 
در فرم های متنوع و مختلف 
(جندگی، جاکشی، عیاشی) 
همین است:
پر کردن جای خالی لذت فیزیکی حاصل از کار مادی
با 
لذت فیزیکی حاصل از عملیات جنسی

۴
مقوله سکس 
باید مستقلا مورد بررسی قرار گیرد.

۵
انعکاس همین نیاز مفرط به کالای پر مشتری سکس 
در آیینه روح جامعه است 
که 
به صورت
سکسیسم 
درآمده است.

۶
سکسیسم
پدیده ای ایده ئولوژیکی است.

۷
سکسیسم
 چیزی از جنس مذهب است.

۸
سکسیسم
 یکی از گشتاورهای ایده ئولوژیکی مهم طبقه حاکمه امپریالیستی و فوندامنتالیستی است.

۹
جندگی و جاکشی و عیاشی اعضای مرد و زن جامعه
ضمنا از همین منشاء سرچشمه می گیرد.
۱۰
بیکاری و علافی و انگلی
منجلاب جندگی و جاکشی و عیاشی 
از سویی
 و 
زادگاه تمایلات سکسیستی
 از سوی دیگر 
اند.
۱۱
این زنجیره علی (علتی و معلولی)
اما
حلقات متعددی 
 را 
در پی می آورد.
۱۲
هالی وود
در این زمینه فیلم های متعددی عرضه کرده است.
۱۳
نیاز نیرومند به لذت فیزیکی سکسوئالیستی
ناهنجاری های جسمی، فکری، روحی، روانی و معرفتی متنوعی 
به دنبال می آورد.
۱۴
اعضای جامعه 
 به
مبتلا به
 بیماری ایده ئولوژیکی سکسیسم
همدیگر را بلحاظ سکسوئالیستی
استنباط می کنند.
۱۵
یعنی همدیگر را
نه به عنوان انسان ارجمند برابرحقوق
بلکه به مثابه آلت لهو لعب
ادراک و استنباط می کنند.
۱۶
یعنی همدیگر را  
بلحاظ سکسیستی
اینسترومنتالیزه 
(ابزار واره) 
می کنند.

۱۷
در تحلیل نهایی
اعضای جامعه
همدیگر را سلب آدمیت می کنند.
چیز واره می کنند.
به مثابه اوبژکت سکس 
 تصور و تصویر می کنند.
۱۸
جامعه و جهان
در اثر سیطره سکسیسم
دچار بحران استه تیکی 
شده است.

۱۹
این بحران استه تیکی
اما
نه بحران استه تیکی واقعی 
بلکه بحران استه تیکی مانی پولاتیو (سرهم بندی شده) 
است.
۲۰
اجامر طبقه حاکمه امپریالیستی و فوندامنتالیستی
استه تیک 
را 
سلب عینیت می کنند 
و
 هر کدام
بنا بر سلایق و علایق خود
تحریفی از استه تیک اندام انسانی 
عرضه می دارند.

۲۱
این بدان معنی است که
 بحران استه تیکی 
یکی از توطئه های بشرستیز طبقه حاکمه انگل است
 و
 کمترین ربطی
 به 
استه تیک ناتورال و سوسیال 
ندارد.

۲۲
این بحران استه تیکی مانی پولاتیو
اما 
برای طبقه حاکمه
گنج قارون
  است 
و
ثروت کلانی 
از این طریق
به جیب گشاد کنسرن های متنوع امپریالیستی سرازیر می شود.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    اعضای
    مبتلا به
    بیماری ایده ئولوژیکی سکسیسم جامعه
    همدیگر را بلحاظ سکسوئالیستی
    استنباط می کنند.

    پاسخحذف