۱۴۰۴ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۳۷)

  

 
شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت یازدهم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست

بر عارفان جز خدا هیچ نیست

معنی تحت اللفظی:

 خردگرایی

راه پر پیچ و خمی است

در حالیکه راه مبتنی بر عرفان،

ره و رسم همه چیز، هیچ پنداری و خدا، همه چیز انگاری است.

 

سعدی

 در بیت شعر

«بر عارفان جز خدا هیچ نیست»، به تحریف موضع عرفا دست می زند.

عرفان

هرگز به انکار هستی مادی بر نمی خیزد.

عرفان

هرگز ادعا نمی کند که جز خدا چیزی وجود ندارد.

 

این دروغ بی شرمانه ای است که سعدی به عرفان نسبت می دهد.

عرفان

 به لحاظ فلسفی

 موضع پانته ئیستی (همه چیز خدایی گرایی) دارد، که فرقی میان طبیعت و جامعه و انسان و خدا نمی بیند.

عرفان

را

 از این رو مکتب اصالت وجود می نامند.

عرفان

هرگز منکر واقعیت عینی نبوده است.

 

پانته ئیسم

 در پاسخ به مسئله اساسی فلسفه (تقدم و یا تأخر ماده بر روح، وجود بر شعور)

به دو دسته تقسیم بندی می شود:

پانته ئیسم ماتریالیستی،

ماده مثلا واقعیت عینی را مقدم بر روح و یا شعور می داند

و

پانته ئیسم ایدئالیستی،

روح ویا شعور را مقدم بر ماده و وجود مثلا واقعیت عینی می داند.

 

پانته ئیسم

 در بدترین حالت،

طرفدار ایدئالیسم عینی (اوبژکتیو) است.

کاری که سعدی با این بیت شعر می کند،

خدعه و نیرنگ همچنان رایج ایدئولوگ های طبقات مرتجع است:

آنها نخست نظریه ای را تحریف می کنند و سپس به اثبات و یا رد آن می پردازند.

 

سعدی

عرفان را تحریف می کند و انکار هستی مادی را بدان نسبت می دهد و سپس به اثبات این نظر باطل می پردازد.

از دو صورت قصه خالی نیست،

 اگر نظریه سعدی رد شود، نظریه منسوب به عرفان رد خواهد شد و در نتیجه به بی اعتباری عرفان منجر خواهد شد و اگر نظریه یاد شده مقبول افتد، نظریه باطلی که ربطی به عرفان ندارد، مقبول افتاده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر