دومه نیکو لوسوردو
( ۱۹۴۱ ـ ۲۰۱۸ )
پروفسور فلسفه در دانشگاه (اوربینو).
او در همکاری با (هاینتس هولتس) به انتشار مجله (توپوس)
ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ
را به عهده دارد.
او مؤلف کتب بیشماری است،
از آنجمله اند:
امانویل کانت ـ آزادی، حقوق و انقلاب (۱۹۸۷ )
هگل و ارثیه آلمانی، فلسفه و مسا یل ملی انقلاب و ارتجاع (۱۹۸۱)
هگل و بیسمارک.
انقلاب ۴۸ و بحران فرهنگ آلمانی ( ۱۹۹۳)
اجتماع، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (۱۹۹۵)
دیالک تیک انقلاب
(مقایسه روسیه با چین)
پروفسور دکتر دومه نیکو لوسوردو
برگردان
شین میم شین
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
مقدمه
انقلاب و قرارداد اجتماعی در روسیه و چین
بخش اول
انقلاب تحت چه شرایطی می تواند پیروز شود؟
۱
· لنین می گوید:
· «انقلاب وقتی می تواند صورت گیرد که توده های تحت ستم مایل به ادامه وضع موجود نباشند و طبقه حاکمه قادر به ادامه وضع موجود نباشد.»
۲
· درنتیجه، با بروز بحران عظیمی، نه تنها نظم جامعه، بلکه حتی هویت ملی مردم متزلزل می شود و در این حالت، حزب انقلابی می تواند براساس قرارداد اجتماعی ئی که با مجموعه ملت می بندد، به عنوان هیئت حاکمه جدید، زمام امور را به دست گیرد.
۳
· چنین قراردادی بسته به شرایط موجود، فرم های مختلفی به خود می گیرد.
۴
· در ماه اکتبر ۱۹۱۷ قرارداد اجتماعی یاد شده، مبتنی بود بر پروژه و وعده بلشویکها، مبنی بر دادن زمین به دهقانان و نان و صلح به مردم استثمار شده و به تنگ آمده از جنگ.
۵
· صلحی که در داخل کشور بر برابرحقوقی کلیه ملیت های کشور پهناور کثیرالمله استوار باشد.
۶
· با کلکتیو سازی (دسته جمعی کردن) کشاورزی، قرارداد اجتماعی یاد شده با اولین بحران بزرگ خود مواجه شد.
۷
· تضادهای عینی بیشتر از اشتباهات سیاسی ذهنی، در این زمینه، نقش به ویژه مهمی بازی می کردند.
۸
· کشور درنتیجه جنگ های امپریالیستی و داخلی، در وضع آشفته ای قرار داشت.
۹
· دهقانان (و به ویژه دهقانان مرفه) که موادغذائی کشور را در دست داشتند، به گسترش گرسنگی درشهرها دامن می زدند.
۱۰
· آنها می خواستند، بدین طریق، قراردادی را که بر اساس آن، انقلاب به پیروزی رسیده بود، به نحوی از انحا ناکام سازند.
۱۱
· شعار آنها عبارت بود از یا نان برای کارگران و یا زمین برای دهقانان!
· (یا این و یا آن!)
۱۲
· از این رو دو بخش مهم قرارداد اجتماعی به طور عینی با یکدیگر در تضاد قرار داشتند.
· آنسان که در افق همواره سایه هولناک عفریت جنگ به چشم می خورد:
الف
· از سوئی، می بایستی با برنامه ای حساب شده، به صنعتی کردن کشور اقدام کرد و برای مقابله با تجاوز بیگانگان آماده شد و گرنه بخش سوم قرارداد اجتماعی نیز به خطر می افتاد که بنا بر آن رهبری بلشویکی، خود را موظف کرده بود که به عملیات امپریالیستی دست نزند.
ب
· ولی از سوی دیگر، مجبور بود در صورت حمله از خارج آبرومندانه تر از تزار، از جنگ تحمیلی بیرون آید.
۱۳
· ظاهرا شرایط عینی، راه های انتخابی بیشماری برای بلشویکها باقی نمی گذاشت:
· حتی مورخین ضد کمونیست، بدین امر اقرار می کنند که خطر جنگ، صنعتی کردن مناطق روستائی را ناگزیر می کرد.
· (روبرت تروکر، «استالین در قدرت»، ۱۹۰، ص ۵۰، ۹۸ و الان بولوک، «زندگی موازی هیتلر و استالین»، ۱۹۹۲، ص ۲۷۹)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر