۱۴۰۴ خرداد ۲۱, چهارشنبه

دو تحلیل از دو دیدگاه از شعری از احمد شاملو (۲)

undefined

درنگی

از

شین میم شین

 
شغالی
گَر
ماهِ بلند را دشنام گفت ـــ
پیرانِِ‌شان مگر
نجات از بیماری را
تجویزی این چنین فرموده بودند.
فرزانه در خیالِ خودی را
لیک
آن که به تُندر
پارس می‌کند،
گمان مدار که به قانونِ بوعلی
حتا
جنون را
نشانی از این آشکاره‌تر
به دست کرده باشند.
 

 

۱

تحلیلی مارکسیستی

 

۱
شغالی
گَر
ماهِ بلند را دشنام گفت.

 
شاملو
منتقداین خود را و یا منتقدین همگنان خود را
به شغال تشبیه می کند.
یعنی به درجه جانوران تنزل می بخشد
و
برای افراط در تحقیر،
به شغال «گر» (مبتلا به بیماری ریختن مو و کچلی) تشبیه می کند.

۲
پیرانِِ‌شان مگر
نجات از بیماری را
تجویزی این چنین فرموده بودند.


دلیل فحاشی شغال به ماه (منتقدین از شاملو و همگنان)
نه خردمندی و خوداندیشی و ژرف اندیشی شغال (منتقدین) و معیوب بودن ماه،

 بلکه درمان درد خود پنداشتن فحاشی است.
درمانی که بزرگان قبیله و قوم (شغالان پیر) تجویز کرده اند.

۳
فرزانه در خیالِ خودی را

«را»ادر این مفهوم حتمالا زاید است.
منظور شاملو این است که شغال گر خیال می کند، که خیلی خردمند است.

۴
لیک
آن که به تُندر
پارس می‌کند،
گمان مدار که به قانونِ بوعلی
حتا
جنون را
نشانی از این آشکاره‌تر
به دست کرده باشند.


کسی که بسان سگی به تندر پارس می کند، دیوانه تمامعیار است.

 گشاملو

 اینجا خود و همکنانش را نه به ماه بلند (شرف کیهان و بامداد اول و آخر)،

 بلکه به تندر (آذرخش) تشبیه می کند و منتقدین را به سگ.
حتی بدتر به سگ دیوانه.

 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر