۱۴۰۴ خرداد ۱۵, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۳۸)

  

 
شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت یازدهم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

توان گفتن این با حقایق شناس

ولی خرده گیرند اهل قیاس،

که پس آسمان و زمین چیستند؟

بنی آدم و دام و دد کیستند؟

معنی تحت اللفظی:

شعار «ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست، بر عارفان جز خدا هیچ نیست»

 را

می توان به حقیقت شناسان گفت.

ولی اهل قیاس می پرسند:

«اگر همه چیز هیچ باشد و خدا همه چیز باشد، پس زمین و آسمان و بشر و جانور چیستند؟»

 

سعدی

در بیت اول شعر،

 ادعا می کند که حقایق شناسان همه چیز بودن خدا و هیچ بودن هستی را قبول دارند، ولی اهل قیاس با آن مخالف اند.

ما برای درک منظور سعدی باید در فلسفه شرق دنبال این دو دسته از متفکران بگردیم.

اما به طور کلی می توان گفت که تنها فرقه ای از فلاسفه که به انکار هستی مادی برمی خیزند، ایدئالیست های ذهنی اند.

سعدی ظاهرا آنها را حقایق شناس می نامد.

همه فرقه های فلسفی دیگر به وجود هستی مادی باور دارند.

سعدی

 در بیت دوم شعر،

 استدلال اهل قیاس را در رد هیچ انگاری هستی مادی بیان می کند.

اهل قیاس برای اثبات وجود هستی مادی معیاری به نام پراتیک (تجربه، آزمون و آزمایش و مشاهده و غیره) دارند.

انها به وجود عینی و غیر قابل انکار کاینات، ستاره ها، سیاره ها، ماه ها، کمیت ها، زمین، بنی آدم و جانوران استناد می کنند.

اگر کسی همه چیز را هم خیال بپندارد، وجود واقعی خودش را نمی تواند منکر شود.

اهل قیاس سعدی می تواند از ماتریالیست ها و ایدئالیست های عینی تشکیل یابد.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر