۱۴۰۴ تیر ۹, دوشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۴۲۴)

 

 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾
[ الأنعام: ۷۹]

من از روى اخلاص روى به سوى كسى آوردم كه آسمانها و زمين را آفريده است، و من از مشركان نيستم.

کریم

در این آیه،

از قول حضرت ابراهیم به تعریف الله می پردازد:

خداشناسی حضرت ابراهیم

نه به دلایل علمی و عقلی و تجربی و منطقی، بلکه به دلایل عاطفی و مصلحتی ـ ارادی است:

از روی اخلاص است

و

برای مرزبندی با مشرکین (بت پرستان) است. 


مشخصه الله، از دید حضرت ابراهیم، خلاقیت او ست:

خلق آسمان ها و زمین.

می توان گفت که کریم دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت را به صورت دیالک تیک الله و آسمان ها و زمین بسط و تعمیم می دهد

و

نقش تعیین کننده

را

از آن سوبژکت (الله) می داند.

این نظر کریم اما به چه معنی است؟


این به لحاظ معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) 

به معنی سوبژکتیویسم معرفتی است

که

مکتبی خرافی و ضد علمی و ضد عقلی است و امروزه رواج جهانی دارد و به درد عوامفریبی می خورد و نه روشنگری.

این به لحاظ متدیکی (اسلوبی، روشی)

به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک علت و معلول به صورت دیالک تیک (دوئالیسم)  الله و آسمان ها و زمین است.

با
دیالک تیک علت و معلول

اما نمی توان به درک و توضیح علمی و عینی و ریشه ای و رادیکال چیزی  نایل آمد.

برای اینکه هر علتی باید به نوبه خود معلول باشد و علتی داشته باشد.

اگر عمله و بنا علت خانه باشد، در عین خود معلول مثلا پدر و مادری اند.

الله هم باید علتی داشته باشد.

دیله مای تئولوژیکی (فقه) همین جا ست.


این به لحاظ فلسفی ـ علمی

به معنی بی خبری کریم از تئوری توسعه (تکامل) است.

توسعه و تکامل هر چیزی 

درونی، طبیعی، ذاتی و اوبژکتیو (عینی) است

و

نه برونی، ماورای طبیعی، نمودین و سوبژکتیو (این و آنی، میلی).

 

دلیل توسعه همه چیز در همه فرم های حرکت ماده (طبیعت، جامعه، تفکر)

خصلت و ساختار دیالک تیکی همه چیز است.

دیالک تیک اقطاب متضاد هر چیز

(همبایی و همستیزی اقطاب)

موتور توسعه و تکامل لایزال آن چیز است.

ماده 

برای توسعه و تکامل نیازی به قوه ای ماورای مادی ندارد.

ماده

خودش برای خودش کافی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر