دومه نیکو لوسوردو
( ۱۹۴۱ ـ ۲۰۱۸ )
دیالک تیک انقلاب
(مقایسه روسیه با چین)
پروفسور دکتر دومه نیکو لوسوردو
برگردان
شین میم شین
۱۴
· کلکتیویزاسیون (دسته جمعی کردن) کشاورزی در روستاها مورد حمایت وسیع دهقانان قرار نمی گرفت و می بایستی از بالا و از خارج عملی شود که خود باعث تیره شدن روابط رهبری بلشویکی با دهقانان می گردید.
۱۵
· علاوه بر این مناسبات میان روسها و اقلیتهای ملی که اکثریت روستائیان را تشکیل می دادند، خدشه دار می شد.
۱۶
· با تجاوز آلمان هیتلری، قرارداد اجتماعی دیگری از نو فرمولبندی شد:
الف
· در جنگ کبیر میهنی، می بایستی مصممانه با تحمل بار جنگ و دادن قربانیان بیشمار که تجاوز هیتلری سبب می شد، از استقلال کشور به دفاع برخاست و کلیه ملیت های اتحاد شوروی را از گزند بردگی « نژاد برتر» رایش سوم نجات داد.
ب
· حداقل برای مدتی به تعقیب مذهبی مردم خاتمه داده شد که به بهبود رابطه با مردم مناطق روستائی و اقلیت های ملی منجر گردید که آماج اصلی «جنگ صلیبی» برای ایجاد دولت لامذهب بودند.
۱۷
· با شکست رایش سوم، این سیاست تفاهم ملی نیز دوباره کنار گذاشته شد و باعث بحران قرارداد اجتماعی جدید گردید و دولت شوراها زیر فشارهای کمرشکن جدیدی به محک آزمایش زده شد، که جنگ سرد و مخارج خارق العاده مسابقه تسلیحاتی به دنبال داشت.
۱۸
· ولی وخامت آمیزترین بحران را خروشچف به راه انداخت که با بد نام کردن استالین، بدون انتقاد رئالیستی (واقع بینانه) از او آغاز کرده بود.
۱۹
· این سیاست، بیشتر حالت تسویه حساب در درون حزب کمونیست اتحاد شوروی و جنبش بین المللی کمونیستی به خود گرفته بود.
۲۰
· بدین طریق، نه فقط شخصیت برجسته جنگ کبیر میهنی، بلکه همچنین قرارداد اجتماعی مربوط بدان را نابود ساخت، به یک بحران هویتی جدی دامن زد و خلاء تاریخی ژرفی در جامعه به جا گذاشت.
۲۱
· مردم شوروی اکنون مجبور بودند، با دو پدیده بنیادی قطع رابطه کنند:
الف
· از سوئی با رژیم تزار که به برکت انقلاب اکتبر سرنگون شده بود
ب
· و از سوی دیگر با رژیمی که پس از پیروزی انقلاب و به عبارت دقیقتر چند سال پس از آن روی کار آمده بود.
۲۲
· خروشچف ـ معلق زنان در این خلاء ـ قرارداداجتماعی خیالی جدیدی را اعلام کرد.
۲۳
· قرارداد غیرواقع بینانه ای که بر اساس آن اتحاد شوروی با رشد سریع نیروهای مولده ایالات متحده امریکا را پشت سرخود خواهد گذاشت و به مرحله کمونیستی، یعنی مرحله محو طبقات، دولت و غیره و غیره وارد خواهد شد.
۲۴
· این برنامه حیرت انگیز، مسخره بودن خود را روز به روز عیانتر ساخت و احتمالا همراه با خلاء تاریخی یاد شده، تأثیر ویرانگری باقی گذاشت.
۲۵
· بدین طریق، نقطه بحرانی انقلاب و نقطه بحرانی قرارداد اجتماعی به همدیگر برخوردند:
الف
· نخست با پس گرفتن سیاست اقتصادی جدید (نپ)
ب
· و سپس با ترک پلاتفرم میهنی که نتیجه درخشان مقاومت علیه تجاوز هیتلری بود.
۲۶
· در حالی که به نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم کشور، مسئله انقلاب از مسئله ملی تفکیک ناپذیر بود و این امر تنها در مورد جنگ کبیر میهنی صادق نبود.
۲۷
· دو دهه قبل، غلبه بر ضد انقلاب، که تحت حمایت و تحریک دول بیگانه، به وسیله باندهای سفید صورت می گرفت، تنها به برکت روی آوردن بلشویکها به ملت روس، یعنی «مبارزه رهائی بخش ملی علیه متجاوزین خارجی، به سردگی قوای امپریالیستی که قصد تبدیل روسیه به مستعمره خود داشتند»، ممکن شده بود.
· (رادیک در این زمینه نقش برجسته ای بازی کرد.)
۲۸
· بر این اساس بود که بروسیلوف تغییر موضع داده و به بلشویکها پیوسته بود.
(بروسیلوف ژنرال برجسته با پایگاه طبقاتی اشرافی و از ژنرالهای انگشت شماری بود که در جنگ جهانی اول خدمات بزرگی به کشور خود ادا کرده بود!)
· به قول خودش، چون «احساس وظیفه نسبت به ملت خود، مرا بارها واداشته که برخلاف تمایلات طبیعی و اجتماعی خود عمل کنم!»
(استدلال ژنرال برای تغییر موضع خود.)
(الف. فیگس، «تراژدی خلقی»، ۱۹۶۶)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر