۱۴۰۴ خرداد ۲۴, شنبه

درنگی در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «ای واژه خجسته آزادی» (۶)

 

  سیاوش کسرایی
  
درنگی
از
شین میم شین 

 آیا دوباره دستی
از برترین بلندی جنگل
از دره های تنگ
صندوقخانه های پنهان این بهار
از سینه های سوخته صخره های سنگ

گل خارهای خونین خواهد چید؟

معنی تحت اللفظی:

آیا باز هم در سیاهکل جوانان عاصی بر خاک خواهند افتاد؟

 

سیاوش 

در این بند شعر

  قله های  بلند و دره های تنگ سیاهکل

را

به صندوقخانه های (گنجینه های) پنهان بهار

و

اعضای گروه سیاهکل را به گلخارهای خونین (درها و گوهرهای سرخ) تشبیه می کند که از خون شان صخره های کوه رنگین گشته است.

سؤال سیاوش این است 

که

 این پدیده یکباره بوده است و یا ادامه خواهد یافت؟

سیاوش

 اعضای گروه سیاهکل را سرخ یعنی کمونیست تصور و تصویر می کند.


  آیا هنوز هم
 آن میوه یگانه آزادی
 آن نوبرانه را
باید درون آن سبد سبز جست و بس؟

 معنی تحت اللفظی:

آیا همچنان و هنوز باید آزادیخواهان را فقط در جنگلها جست و جو کرد؟

سیاوش

در این بند شعر،

جنگل را به سبد سبزی تشبیه می کند

و

گروه سیاهکل را به میوه بی همتا و نوبر آزادی.

 

منظور سیاوش این است 

که 

کی جنبش آزادی خواهانه شهرها و روستاها و کارخانه ها و خیابان ها را در بر خواهد گرفت؟

سیاوش

دلیل طبقاتی و اقتصادی ـ اجتماعی  عصیان تروریستی فدایی و مجاهد اسلام و خلق را نمی داند.

احتمالا

نمی خواهد هم بداند

و گرنه دیدنش دشوار نیست 

که

 این عصیان ها پس از پیروزی انقلاب ضد فئودالی سفید آغاز شده اند

و

هدف و آماج طبقاتی ارتجاعی آنها 

رستاوراسیون (احیای شرایط فئودالی قبل از انقلاب سفید) است.

 با باد شیونی است
در بادها زنی است که می میرد
 در پای گاهواره این تل و تپه ها
 غمگین زنی است که لالایی می گوید.

 معنی تحت اللفظی:

باد به شیون آلوده است.

زنی در باد می میرد.

در گهواره تل ها و تپه های کوه سیاهکل زنی لالایی می گوید.

سیاوش

در این بند شعر

تل ها و تپه های سیاهکل

را

به گهواره ای تشبیه می کند

و

گروه سیاهکل

را

به نوزادی خفته در گهواره تل ها و تپه ها

و

باد 

را

به مادری تشبیه می کند که پای گهواره تل ها و تپه ها در سوگ نوزادش شیون می کشد.

 

سیاوش

از 

مرگ جوانان عاصی عمیقا رنج می برد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر