۱۴۰۳ دی ۱۵, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (خ) خلق (۱)

 

پروفسور دکتر گونتر هیدن

برگردان

شین میم شین
 

·    مفهوم «خلق» به معانی مختلف زیر بکار می رود:

 

۱

خلق به معنی سیاسی ـ سوسیولوژیکی آن 

 

۱

·    خلق به معنی سیاسی ـ سوسیولوژیکی آن، یک مقوله تاریخی است.

 

۲

·    خلق شامل کلیه طبقات و اقشار اجتماعی جامعه می شود که خواهان پیشرفت اجتماعی و به لحاظ اوبژکتیو (عینی) قادر به تحقق آن هستند.

 

۳

·    اقشار و طبقات اجتماعی و یا بخش هائی از آنها که منافعشان بر ضد پیشرفت جامعه باشد، جزو خلق محسوب نمی شوند و مقوله دشمنان خلق شامل حال آنان می شود.

 

۴

·    زحمتکشان ـ در کلیه دوران ها و زمان ها ـ بخش تعیین کننده خلق بوده اند.

 

۵

·    اقشار و طبقات زحمتکش (خلق) حاملین تولید و لذا حاملین شرایط بنیادی پیشرفت جامعتی اند و در نظام های مبتنی بر استثمار، تحت ستم قرار دارند و از این رو، جدی ترین و پیگیرترین طالبان تغییر مناسبات جامعتی موجودند.

 

۶

·    خلق در نظام سرمایه داری انحصاری ـ دولتی مجموعه نیروهای ضد امپریالیستی ـ دموکراتیک را شامل می شود که منافع شان به طور عینی در تضاد با منافع ارتجاعی و تجاوزگرانه بورژوازی انحصاری است که گروه کوچکی را تشکیل می دهد.

 

۷

·    با ساختمان سوسیالیسم، با غلبه بر طبقات استثمارگر در شهر و ده، با توسعه و تکوین وحدت سیاسی ـ اخلاقی خلق، به ویژه پس از پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی، مفهوم خلق با مفهوم جمعیت کشور سوسیالیستی یکسان می گردد.

 

۸

·    خلق در سوسیالیسم و کمونیسم ـ به مثابه تصمیمگیر در باره سرنوشت خود ـ علاقه مند بهبود بی وقفه و تکمیل تمامت حیات اجتماعی است.

 

۹

·    طبقه کارگر ـ در مقایسه با همه طبقات و اقشار اجتماعی ـ تعیین کننده ترین، مهمترین و بالاخره پیشاهنگ ترین نیروی خلق است.

 

۱۰

·    اما در دوره های مختلف وجود نظامات مبتنی بر استثمار، نیروهای اجتماعی ئی نیز بوده اند که اگرچه جزو طبقات زحمتکش محسوب نمی شوند، ولی بنا بر منافع طبقاتی ـ تاریخی معینی، علاقه مند توسعه مترقیانه حیات اجتماعی بوده اند.

·     (مثلا بورژوازی ملی در مرحله گذار از فئودالیسم به سرمایه داری و یا بورژوازی ملی در دولت های ملی جوان آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین.)

 

۱۱

·    معیار اصلی برای این که طبقه و قشر اجتماعی ئی بتواند جزو خلق محسوب شود، نه جایگاه آن در جامعه به مثابه مولد ثروت اجتماعی و یا زحمتکش بودن، بلکه منافع به طور عینی مشروط و توانائی آن طبقه و قشر در شرکت فعال در توسعه مترقیانه جامعه است.

 

۱۲

·    کلیه نیروهای اجتماعی که مخالف توسعه و ترقی قانونمند و ضرور جامعه اند، دشمنان خلق محسوب می شوند و نمی توانند جزو خلق شمرده شوند.

 

۱۳

·    این که خلق از کدام طبقات و اقشار اجتماعی تشکیل می یابد، به عوامل زیر وابسته است:

 

الف

·    به خصلت دوران

 

ب

·    به خصلت فرماسیون اقتصادی جامعه

 

پ

·    به اعمال سیاسی مشخص برای پیشرفت جامعتی.

 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر