فرد (من و تو و او) به تنهایی وجود ندارد.
فرد همیشه و همه جا
در دیالک تیک جامعه و فرد وجود دارد
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک
از آن جامعه است.
اگرچه فرد هیچ واره نیست.
اگرچه فرد هم در جامعه مؤثر است.
همه دیالک تیک های هستی از همین قرارند.
فقط فاشیست ها و فوندامنتالیست ها و آنارشیست ها و زباله های دیگر
منم منم سر می دهند:
مثال:
نبرد من
هیتلر
من شرف کیهانم
شاملو
من تو دهن این دولت می زنم
روح الله
مأموریت من
ممد رضا شاه.
عدالت = داد.
داد به چه معنی است؟
شاهنامه
حماسه داد است.
داد
مفهوم مهم مرکزی در فلسفه فردوسی است.
دیالک تیک داد و بیداد
تار و پود شاهنامه را در بر گرفته است.
داد و بیداد به چه معنی اند؟
این حرف
جعلی است.
بعید است که حریف
این حرف را زده باشد.
هی مش رولان
هم فقرو بیماری
معلول علتی اند
و
هم
بی رحمی و با رحمی خلایق نسبت به همدیگر و نسبت به طبیعت و موجودات طبیعی.
مارکسیسم بیاموز
تا هم آدم شوی و هم رستگار شوی.
بهشت
طویله نیست.
کین
به طرد کین منجر نمی شود.
عشق به طرد کین منجر می شود
مارتین لوتر کیتگ
هی مش مارتین
مهر و کین
و
عشق و نفرت
دلبخواهی و اختیاری و زورکی و ارادی و فرمایشی نیستند.
به طور طبیعی و غریزی و خودجوش و خودپو پدید می آیند
و بی اراده و بی اختیار تشکیل می یابند.
اهل بهشت
تر و تازه و شاد و شاداب و جوان می شوند و همیشه جوان می مانند.
حوریان و غلمانان
اما
علیرغم آن
رشگ انگیز نیستند.
چون
آلت لهو و لعب این و آن بودن
شرم انگیز است
و
در شأن آدم نیست
قسم به قبر قمر
که مش بنجامین احمق
معنی صداقت را نمی داند
جزئی از گرنیکا
اثری راجع به جنایات فاشیسم در اسپانیا
۱۹۳۷
مادری که جنازه کودک خود را روی دستان خود دارد
و
ضمن نظر بر آسمان
با زبانی به شکل خنجر فریاد می زند.
نومید از حمایت غیبی.
علمالهدی:
آمریکا نجسترین نقطه جهان در ذهن مردم است
آره.
به همین دلیل
توله های تان
و
توله های توله های تان
به امریکا می روند و از نران ختنه شده امریکا
آمار می گیرند
توی نفرت زیاد رد پای عشق و دوست داشتن هست . ناکامی در رسیدن به چیزی ، در خواستنش ، در داشتنش باعث نفرت و انزجار ازش میشه .
رویا
نه.
ساختار همه چیز دیالک تیکی است
هر چیزی با ضد خود همراه است:
سعدی می دانست.
رویا هنوز نمیداند.
گل و خار
و
گنج و مار
و
غم و شادی
به هم اند.
عشق با نفرت
دیالک تیک عشق و نفرت را می سازند
به همین دلیل عشق و نفرت به همدیگر تبدیل می شوند.
رویا برای تعریف هرچیز
آن را سوبژکتیویزه میکند
تو اگر دغدغهات مردم شام و یمن است
من دلم پیش غریبیست که نامش وطن است
گندمی را که تو از کیسهی ما می بخشی
سهم نانیست که در سفرهی امثال من است.
نصرالله:
به زودی پیروزی غزه را جشن خواهیم گرفت
امام خامنهای
به ما در جنگ ۳۳روزه گفت ما پیروز میشویم و ما پیروز شدیم.
چند روز پیش هم فرمودند
غزه و مقاومت قطعا پیروز خواهد شد.
بستگی به این دارد
که
من - زور نصرالله و ائمه از پیروزی چه باشد
یک میلیون تن از سکنه لبنان دربدر شدند
و
لبان خرابات شام شد
و هزاران تن رهسپار گور شدند.
اگر این پیروزی است
پس شکست چیست؟
وضع اقتصادی لبنان اکنون از چه قرار است؟
بستگی به این دارد
که
من - زور نصرالله و ائمه از پیروزی چه باشد
یک میلیون تن از سکنه لبنان دربدر شدند
و
لبن
ان خرابات شام شد
و هزاران تن رهسپار گور شدند.
اگر این پیروزی است
پس شکست چیست؟
وضع اقتصادی لبنان اکنون از چه قرار است؟
نصرالله:
به زودی پیروزی غزه را جشن خواهیم گرفت
امام خامنهای
به ما در جنگ ۳۳روزه گفت ما پیروز میشویم و ما پیروز شدیم.
چند روز پیش هم فرمودند
غزه و مقاومت قطعا پیروز خواهد شد.
بستگی به این دارد
که
من - زور نصرالله و ائمه از پیروزی چه باشد
یک میلیون تن از سکنه لبنان دربدر شدند
و
لبان خرابات شام شد
و هزاران تن رهسپار گور شدند.
اگر این پیروزی است
پس شکست چیست؟
وضع اقتصادی لبنان اکنون از چه قرار است؟
.ما نیز از عملیات طوفان الاقصی بی خبر بودیم.
.برنامه ریزی و زمان حمله با خود حماس بوده است.
. ایران و شخص آیت ا.. خامنه ای هیچ دخالتی در این عملیات نداشته
اما همواره حامی مقاومت بوده و خواهد بود.
.غزه پیروز است.
#نصرالله
وزیرخارجه امریکا ومقامات اسرائیل هم همین حرف را زده اند
ولی من ـ زور نصرالله و حزب الله از این تأکید چیست؟
اهداف حماس از این حمله:
ممانعت از نزدیکی سران عرب به اسرائیل
تضعیف الفتح و کسب سرکردگی درفلسطین
تحریک اسرائیل به تخریب و ترور و کشتار خلق فلسطین
تعویض گروگانها با زندانیان
آره.
احمدی نجات
حتی وجود هولوکاوست را منکر است.
ستمی که بر خلق یهود و طبقه کارکر و توده زحمت
رفته
غیرقابل تصور بوده و است.
در قرن بیست و یکم
مبارزه میان حقیت (و نه حق) و ناحقیقت (باطل)
دیگر اکتوئال نیست.
فعلیت ندارد.
در قرن بیستم اکتوئال بود.
مبارزه در غزه
میان دو فوندامنتالیسم است که هر دو ارتجاعی اند.
هر دو ضد خلقی اند.
بود و نبود خلق
چه خلق یهود و چه خلق فلسطین
به تخم شان حتی نیست.
مبارزات جاری در قرن بیست و یکم
همه جا
از همین قرار اند.
در اوکراین هم
در سوریه هم
در لیبی هم
...
مبارزه در غزه
میان فوندامنتالیسم اسلامی سنی و فوندامنتالیسم یهودی است
که هر دو خردستیزند.
هیچکدام مایل و قادر به حل مسئله نیست.
هیچکدام مایل به خروج از بحران نیست.
هر دو
فقط از آب گلالود ماهی مطلوب می گیرند.
هر دو قصد امحای یکدیگر را دارند.
هیچ دولت طبقه حاکمه (بورژوازی یهود)
خواهان صلح و همزیستی نبوده است.
اسحاق رابین شاید استثناء بوده است که ترور شده است.
هدف حماس
قبل از امحای اسرائیل
امحای سازمان الفتح است.
کسب هژه مونی در فلسطین اشغالی است.
هدف فوندامنتالیسم یهودی
بیرون راندن خلق فلسطین به طور کلی است.
پشت سر خیلی از خرابکاری ها
منافع طبقاتی سر و مر و گنده و گندیده لاشخورها
خرناسه می کشند.
اولیگارش های روس
هنوز هیچی نشده در اوکراین
سودای بنای هتل برای توریسم در سر دارند.
آنکه در این میان جان و مال و دار و ندارش بر باد می رود
توده خلق است که بی پشت و پناه است
دختره می بایستی بگوید:
به شرطی جلو ات لخت می شوم تا معاینه ام کنی
که
توله ات جلوی پدرم لخت شود و مورد معاینه قرار گیرد.
حقوق بشر
دروغی بود
که روزی
از دهان ویران تاریخ
بیرون پرید...
شیرکو بیکس
عجب خرافه ای.
شیرکو
بیکس نبوده است، بی مغز بوده است.
شیرکو
نه تفکر بلد بوده و نه حتی تکلم.
بشر که سهل است، امروزه حتی خر حق و حقوقی دارد.
آنچه گه شیرکو نمی داند
این است
که
بشر انتزاعی وجود ندارد.
بشر به طبقات اجتماعی متفاوت طبقه بندی شده است
و
جنگ طبقاتی میان طبقات اجتماعی مختلف المنافع
شب و روز شعله ور است.
حقوق بشر
توسط طبقات اجتماعی دشمنخو
به انحای مختلف تعریف می شود.
مفاهیم
بر اساس منافع طبقاتی
تعریف و تحریف می شوند.
حراست از حریم علمی مفاهیم
وظیفه صرفنظرناپذیر پرولتاریای انقلابی است.
حقوق بشر
یکی از رهاوردهای انقلابات خجسته بورژوایی است.
استفان تسوایک:
بالاخر
یکی باید صلح را شروع کند
به همان سان یکی دیگر جنگ را شروع کرده است.
هی استفان
نه جنگ به تنهایی وجود دارد و نه صلح.
دیالک تیک جنگ و صلح وجود دارد که فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک حرکت و سکون (و یا سخن و سکوت) است
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از ان حرکت (مبارزه، جنگ، سخن) است.
جنگ
فرمی از مبارزه طبقاتی است که لکوموتیو قطار تاریخ (جامعه) بشری است.
آلبرن کامو:
صلح تنها مبارزه ای است که ارزش شروع کردن دارد.
آلبرن (ابله) کامو:
صلح تنها مبارزه ای است که ارزش شروع کردن دارد.
هی ابله امپریالیسم
صلح
ضد دیالک تیکی جنگ است.
صلح مبارزه نیست.
صلح
پایان مبارزه است.
صلح
نشانه پایان جنگ است.
صلح
دوره ای برای تقسیم غنائم جنگی میان جنگ افروزان است.
صلح در دیالک تیک جنگ و صلح وجود دارد و از این دیالک تیک حتی تولستوی باخبر بوده است.
دیالک تیک جنگ و صلح و هر دیالک تیک دیگری را
حتی با بمب اتم نمی توان تخریب کرد.
در صلح امیز ترین ایام حتی جنگ به صور مختلف شعله می کشد.
جنگ
اجتناب ناپذیر است.
برقراری صلح اصیل
در گرو تشکیل گلوبال (تمام ارضی) کمونیسم است.
سوسياليسم و کمونيسم چه فرق علمی با هم دارند ؟
حریف
من ـ زور حریف
از سوسياليسم و کمونيسم چیست؟
من - زور حریف از علم چیست؟
سوسياليسم و کمونيسم
به دو معنی زیر در ادبیات مارکسیستی به کار می روند:
الف
سوسياليسم و کمونيسم
به مثابه فرماسیون های اقتصادی (و درقاموس مراسک به ثمابه دو مرحله از فرماسیون اقتصادی واحد) به کار می رفت و می رود
که پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی یکی پس از دیگری تشکیل می یابند:
طرز تقسیم نعمات مادی میان سکنه جامعه در سوسياليسم:
از هر کس به اندازه استعدادش ـ به هر کس به اندازه کارش
و
در کمونيسم
از هر کس به اندازه استعدادش - به هر کس به اندازه احتیاجش.
ب
سوسياليسم و کمونيسم علمی
که پس از نفی دیالک تیکی سوسياليسم و کمونيسم اوتوپیکی تدوین یافته است.
که چیزی جز مارکسیسم نیست.
مفهوم علمی
آلترتاتیوی برای مفهوم اوتوپیکی است.
به نیت مرزبندی سوسياليسم و کمونيسم علمی (مارکسیسم) با سوسياليسم و کمونيسم اوتوپیکی اون و فوریه و سن سیمون و غیره بوده است.
کیانوری که از مارکسیسم خبر نداشت
برای رد گم کردن می گفت:
حزب توده طرفدار سوسياليسم علمی است.
این چیزها چه ربطی به «دولت و انقلاب» لنین دارند؟
اصلا محتوای این اثر لنین چیست؟
آرزو بر فوندامنتالیست ها عار نیست.
فاشیسمت های آلمان هیتلری هم از این آرزوها در کله خالی از مغز خود پخته اند
و
پس از کشتار ۶ میلیون تن از خلق یهود و ۶۰ میلیون تن از خلق های دیگر
آخر سر
یا دست به خودکشی دسته جمعی زده اند و یا زیر بمباران متفقین خاکستر شده اند و یا دینال سوراخ موش در اقصا نقاط زمین گشته اند.
چمدان ها را باید بست
پاشنه پا ها را باید کشید
و
به انجا فرار کرد که اعراب نی انداخته اند
خواستگاری کاملا سنتی بوده مادرپسر گفت بنا به رسم ورسوماتمون اگه میشه ابتدا اجازه بدین من بادختر تو اتاق تنها باشم دخترو برده تو اتاقی وگفته اگه میشه بدنت و دندونات و موهات رو ببینم. ودفترچه خدمات درمانی شماروهم اگه میشه باید ببینم. دختر باخویشتن داری گفته نمیشه وجوابم کلا منفیه.
رویا
دختره بهتر بود می گفت:
به شرطی لخت می شوم که پسرت هم جلوی بابای من لخت شود.
ضمنا
این تازگی ندارد.
تازگی این
در صراحت آن است.
دلیل این صراحت در از بین رفتن مثلا حمام عمومی و غیره است.
قبلا
همه جای عروس بالقوه را مثلا در حمام عمومی و غیره می دیدند
و
یا می گفتند:
دخترم چیزی رفته تو چشمم می تواین دربیاری
بدین طریق چشمان و دماغ و دهان و دندان او را می دیدند
عصر و یا دوران کنونی
عصر و دوران امپریایلسم نیست.
ضمنا
صهیوینسم
چیست؟
نرگس محمدی، برنده نوبل صلح:
با رساترین صدا خواهان آتشبس فوری در جنگ غزه هستم
موضع نرگس و هر کس دیگر
نسبت به جنایات حماس و حزب الله چیست؟
موضع نرگس و هر کس دیگر
نسبت به فوندامنتالیسم اسلامی سنی و شیعی (حماس و حزب الله)
چیست؟
زن فلسطینی
در خرابات شام غزه
فریاد می زند:
ای مسلمانان کجایید
چرا به دادمان نمی رسید؟
زن فلسطینی در غزه و لبنان و اینجا و انجا
چگونه به این سؤال رسیده است؟
این سؤال زنان و نران فلسطین
به چه معنی است؟
این بدان معنی است که در جامعه شناسی حماس و حزب اله (فوندامنتالیسم اسلامی شیعی و سنی)
نه مبارزه طبقاتی
نه جنگ میان طبقات اجتماعی
بلکه مبارزه مذهبی
یعنی جنگ میان مسلمان و یهودی
و یا
میان مسملمان و مسیحی
یعنی جنگ صلیبی
شعله ور است.
اکنون این سؤال مطرح است که مسئله در فلسطین تحت اشغال اسرائیل چیست و راه حل نرکس و هر کس چیست؟
این باغ مزدکی است بهل باغ عیسوی!
حرف از بشر بزن ز چلیپا سخن مگو
ظلمت صریح با تو سخن گفت پس تو هم
از شب به استعاره و ایما سخن مگو
منزوی
شاملو
یَلِه
بر نازُکای چمن
رها شده باشی
پا در خُنکای شوخِ چشمهیی،
و زنجره
زنجیرهی بلورینِ صدایش را ببافد.
در تجرّدِ شب
واپسین وحشتِ جانت
ناآگاهی از سرنوشتِ ستاره باشد
غمِ سنگینت
تلخی ساقهی علفی که به دندان میفشری.
همچون حبابی ناپایدار
تصویرِ کاملِ گنبدِ آسمان باشی
و رویینه
به جادویی که اسفندیار.
مسیرِ سوزانِ شهابی
خطِّ رحیل به چشمت زند،
و در ایمنتر کُنجِ گمانت
به خیالِ سستِ یکی تلنگر
آبگینهی عمرت
خاموش
درهم شکند.
مهرِ ۱۳۵۳
خیابان ها
از آدم های توخالی
لبریزند.
شاید باطری چراغ قوه را وارونه گذاشته ای
که
ازش
به عوض نور
ظلمت بیرون می زند.
آره.
جای روشنگری را ظلمتگری گرفته است.
اجرای حکم جشم در مقابل چشم
به تبدیل جهان به کورستان می انجامد.
ماهاتما گاندی
خدا
عاشق کسی نمی شود.
خدا
معملولا
معشوق همه چیز و همه کس است.
هنوز هم معشوقه مردی ثروتمند ارج و قرب بیشتری دارد تا قدیسی گرسنه.
فاوست گوته
ارزیابی افراد
امر سوبژکتیوی است.
یعنی
بستگی به علایق و سلایق خلایق دارد.
ارج و ارزشی هم ندارد.
متاع کفر و دین بی مشتری نیست:
گروهی
آن
گروهی
این
پسندند.
گدار:
هر چه بیشتر حرف بزنی،
کلمات معنای کمتری پیدا میکنند.
من ـ زور گدار
احتمالا
حرف زدن در همنشینی های الکی و خرکی و زورکی علافان است
و گرنه معنی هر کلمه ثابت است و کمیت کلمات تغییری در معنی انها نمی دهد.
پیشنهاد جوان ایرانی مطیع اهل بیت
به امت عیران:
برین سوریه
ازدواج کنین
خور و خواب و حرص و شهوت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت.
اینها
احتمالا از حمایت مالی دولت برخوردارند.
قیافه اش به داشتن تحصیلات عالی و درامد عالی نمی خورد.
سختترین و خوشبختترین چیزها
این است
که
کسی در رنجهایش، در رنجهای ناخواستهاش،
عاشق این زندگی باشد.
از کتابِ جنگ و صلح
لئون تولستوی
این مفهوم «سختترین و خوشبختترین چیزها»
به چه معنی است؟
چیزها که خوشبخت و بدبخت نیستند و نمی شوند.
حتما غلط ترجمه شده است.
ناچاری نداشتن راه دیگریست
مارا ربود اگرکه سخن های عالی ات
معنی تحت اللفظی:
دلیل دلربایی سخنان عالی تو
محرومیت عینی و اجباری ما از داشتن راه دیگری است.
منظور؟
مارکس و انگلس
خاستگاه طبقاتی غیر پرولتری داشته اند.
مارکس و انگلس
از خاستگاه طبقاتی غیر پرولتری خود دل کنده اند و به نمایندگان ارگانیک پرولتاریا تبذیل شده اند.
و گرنه نمی توانستند مارکسیستی بیندیشند.
مارکسیسم
ایده ئولوژی پرولتاریای صنعتی است
حسن عاملی، امام جمعه اردبیل:
بسیجیهای ما با یافتههای جدید علمی قدرت دفاعی کشور بالا بردهاند تا جایی که بایدن، رییسجمهور آمریکا مدام التماس میکند که ایران در ماجرای غزه ضبط نفس (خویشتنداری) کند
بایدن و بربوک التماس نکرده اند، اخطار داده اند.
آلمان واحد نظامی هزار نفره به قبرس فرستاده
و
دو ناو هواپیما بر امپریالیسم امریکا
وارد دریای مدیترانه شده اند
و
مجهز به بمب های اتمی اند.
اگر اجامر جنقوری دست از پا خطا کنند
از جنقوری
نه جنی
باقی خواهد ماند
و
نه قوری.
اگر کسی قصد حداکثر بهرمندی از لذت را داشته باشد، ناگزیر است بیشترین مقدار ممکن از ناخوشنودی را بچشد.
فردریش نیچه
رویا
به لحاظ طرز تفکر
شبیه روحانیت است
با این تفاوت
که
روحانیت از قران و انبیا و ائمه آیه نازل می کند
و
رویا
از اجامر وطنی و خارجی.
برای این خرافه نیچه مثال مشخصی بزنید
تا صحت و سقم ادعای او روشن گردد.
مثال:
نیچه توصیه می کند:
وقتی به دیدن زنی (برای بهره مندی از لذت جفتگیری) می روید
شلاق را فراموش نکنید.
لذت این دیوانگان
در مازوخیسم و سادیسم است.
معلوم نیست که من ـ زور لاشخور از ناخشنودی
ناخشنودی کیست؟
نرگس محمدی خواهان "آتش بست فوری"در غزه شد.
آتش بست؟
خلایق فکر می کردند
که
آتش بس
درست است.
پس به همین دلیل
در غزه
صلح و صفا برقرار شده است.
کس چه می داند.
ساقی علمدار
تویت داده که
کل یک گردان اسرائیلی و آمریکایی
در شنهای غزه غرق شد و دیگر کشته، زخمی و اسیر نشد.
حماس آنها را غافلگیر کرد و گردانی را که نفوذ کرده بود کشت
یک ژنرال اسرائیلی گفت:
ما نمی دانیم با چه کسی می جنگیم و از کجا می آیند
ساقی علمدار
هی سید احمد
چه فرق می کند که فاتحه به چه زبانی خوانده شود؟
کفگیرت خورده ته دیگ؟
ملاحت از جهان بیمثالی
درآمد همچو رند لاابالی
به شهرستان نیکویی علم زد
همه ترتیب عالم را به هم زد
معنی تحت اللفظی:
ملاحت از جهان بی همانندی مثل رند لاابلی آمد و در شهر نیکویی خیمه زد و نظم جهان را به هم زد.
چگونه به این نظر رسیده یاد که منظور شیخ شبستر از شهرستان نیکویی
اوتوپیا بوده است؟
کل یک گردان اسرائیلی و آمریکایی در شنهای غزه غرق شد و دیگر کشته، زخمی و اسیر نشد.
حماس آنها را غافلگیر کرد و گردانی را که نفوذ کرده بود کشت یک ژنرال اسرائیلی گفت:
ما نمی دانیم با چه کسی می جنگیم و از کجا می آیند
ساقی علمدار
ٰژنرال اسرائیلی کجا این حرف را زده که که هیچ خبرنگاری در جهان نشنیده تا گزارش دهد و خلایق باخبر شوند؟
اگر کسی زخمی و کشته و اسیر نشده
پس چرا ادعا میکنید که حماس یک گردان اسرائیلی را غافلگیر کرد و کشت؟
من ـ زور از گردان چیست؟
مطمئنید که خالی نمی بندید؟
رهبر انقلاب:
میدان،
میدان غزه و اسرائیل نیست،
میدان، میدان حق و باطل است
رهبر عنگلاب
جمله بندی بلد نیست.
ویرایش:
مبارزه میان خلق فلسطین و خلق یهود نیست
مبارزه میان فوندامنتالیسم اسلامی و فاشیسم یهودی است که هر دو خردستیز و عمیقا ارتجاعی اند.
اسلام سیاسی
از مفاهیم امپریالیسم است.
اسلام غیرسیاسی وجود ندارد.
هیچ چیز غیرسیاسی وجود ندارد.
زباله ترین شعرها و اخم ها و تخم ها
حتی
سیاسی اند
و
حاوی و حامل منافع طبقه اجتماعی معینی اند.
ایده ئولوگ های طبقه حاکمه امپریالیستی
شب و روز
مشغول تحریف مفاهیم اند.
ما با فوندامنتالیسم اسلامی سر و کار داریم که همشیره فاشیسم است
و
نه با اسلام سیاسی.
فرق فاشیسم با فوندامنتالیسم اسلامی چیست؟
رئیس قوه قضاییه: در مورد فرزندان معاون اول قوه قضاییه گزارش دادند که خلافهایی مرتکب شده بودند. ما هیچ ابایی نداریم و آنجا که ثابت بشود میگوییم بگیرید و بازداشت کنید. پدرش هم مانع نیست، تسلیم است؛ بازپرس، قاضی و ضابط هم نمیترسند. کدام مسئول فسادش ثابت شد و جمهوری اسلامی با او برخورد نکرد؟
خانه از پای بست ویران است
خواجه در قید بند تنبان است.
با تنبیه آقا زاده ای
که
مسئله حل نمی شود.
جامعه طبقاتی
مبتنی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید است.
مبتنی بر استثمار زحمتکشان توسط انگل ها ست.
یا سوسیالیسم و یا بربریت و بدبختی
من فکر میکنم آنچه موجب رنجشِ آدمها از یکدیگر میشود این است که : غالباً ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند! در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوتها،روابط شکل مناسبتری خواهند داشت!
گونتر گراس
هی مش گوراز
عشق و نفرت
در تحلیل نهایی
علت مادی دارد.
خود زاویه دید کذایی
هم
انعکاس شرایط مادی زیست افراد است.
اختلافات نظری
در تحلیل نهایی
به طور مستقیم و یا غیر مستقیم
به طور باواسطه و یا بیواسطه
اختلافات طبقاتی اند.
یعنی به دلیل منافع متفاوت و متضاد افرادند.
من ـ زور از مبارزه ملی چیست؟
مبارزه هر خلقی در راه کسب خودمختاری ملی خود؟
مبارزه همه خلق های کشوری در راه کسب استقلال (خودمختاری) از استعمار و یا امپریالیسم؟
من ـ زور از مبارزه طبقاتی سراسری چیست؟
من ـ زور
از
مبارزه میان کدام طبقات است؟
مبارزه همه طبقات بر ضد یکدیگر؟
اسلام
دین و یا مذهبی است.
اسلام و هر دین و مذهب دیگر
فرمی از شعور ویا روح است.
روح و شعور
ضد دیالک تیکی ماده و وجود است.
مسئله اساسی فلسفه مبتنی بر دیالک تیک وجود و شعور است.
هر کس وجود را مقدم بر شعور بداند
جهان بینی اش ماتریالیستی است
و
هرکس شعور را مقدم بر وجود بداند
جهان بینی اش ایدئالیستی است.
یعنی وارونه و پا در هوا ست.
اسلام و هر مذهب دیگر
نتیجه نفی دیالک تیکی شعور هنری و اساطیری است.
به همین دلیل
اسلام حاوی شعور هنری و اساطیری است.
نفی دیالک تیکی = نقد و حذف جنبه های مرده و منفی کهنه و حفظ و توسعه جنبه های مثبت و حیاتمند آن
اسلام و هر دین و مذهب دیگر
شعور وارونه و پادرهوا ست.
چون به مسئله اساسی فلسفه (تقدم ویا تأخر ماده بر روح )
راه حل وارونه می دهد:
چون روح را مقدم بر ماده ویا روح را مثلا خدا را خالق ماده می داند.
اسلام
ایده ئولوژی فرماسیون اقتصادی برده داری است:
به همین دلیل
خدا را معبود و بشریت و همه موجودات را برده و عبد خدا می داند.
اسلام و هر ایده ئولوژی دیگر پس از اشاعه در جامعه بشری
خصلت طبقاتی به خود می گیرد.
یعنی بسته به تعلقات طبقاتی مؤمنین
محتوای خود را تغییر می دهد
ولی فرم واحد خود را حفظ می کند.
هم ارباب برده دار نماز می خواند و روزه می گیرد و دعا و ضجه و زاری و توبه و پشیمانی و حج و جهاد و غیره میکند
هم
ارباب فئودال
و
هم رعایا و برده ها و هم بورژوازی و هم پرولتاریا.
ولی استنباط اینها از اسلام و مفاهیم اسلامی مثلا خدا و انبیا و ائمه و غیره
طبقاتی است و متفاوت و متضاد است.
مثال:
الله
در قاموس رعایا
طرفدار پینه بدستان است و نه طرفدار انگل ها.
ایده ئولوژی را نباید با شعور و یا روح عوضی گرفت
شعورو یا روح عالی ترین مفهوم فلسفی است
ایده ئولوژی یکی از عناصر ان است.
اینکه بهائیسم ایده ئولوژی است
امری مسلم است.
هم پرولتاریا می تواند بهایی باشد و هم بورژوا
ولی استنباط طبقاتی آندو از بهائیسم چه بسا متفاوت و حتی متضاد است.
البر کامو
در حقیقت
البرن کامو ست.
البرن به زبان آلمانی
یعنی ابله.
فرانسوی فرزانه ای به نام ژان ژاک روسو
قرن ها قبل
داناتر و بیناتر از البرن کامو بود و از دیالک تیک محیط و موجود خبر داشت:
به قول او:
همه انسان ها برهنه و برابر از مادر زاده می شوند
نابرابری انها
نتیجه محیط زیست آنها ست.
یعنی نتیجه سیستم جامعتی مبتنی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و استثمار است.
این جامعه طبقاتی است که اعضای جامعه را به پیاده و سواره تبدیل می کند.
برای تشکیل جامعه برابران
مناسبات تولیدی حاکم باید وارونه شود
طبقات حاکمه انگل باید سلب مالکیت شوند
توده باید به فرمافرمایی برسد.
دموکراسی هم همین است
فرمانفرمایی توده مولد و زحمتکش
ما چون برنج زاران چوو هُوا
همه ساله دِرو می شویم
و
سال دیگر ، پُر بار تر میروئیم
ما از مرگ قوی تریم .!
هوشی مینِ
خوش به حالت که نیستی تا ببینی که بر ما چه می رود.
هر که بپرسد ای فلان ، حال دلت چگونه شد؟
خون شد و دم به دم همی ، از مژه میچکانمش
اگر کسی از من حال دلم را بپرسد،
می گویم:
دلم خون شده و به صورت اشک از دیدگانم بیرون می زند.
دموکراسی چیست؟
دموکراسی = حاکمیت توده های زحمتکش.
به قول ارسطو
دموکراسی = حاکمیت نهیدستان
چون تهیدستان اکثریت سکن ههر جامعه را تشکیل می دهند.
دموکراسی = کمونیسم
هر که بپرسد ای فلان ، حال دلت چگونه شد؟
خون شد و دم به دم همی ، از مژه میچکانمش
سعدی
معنی تحت اللفظی:
اگر کسی از من حال دلم را بپرسد،
می گویم:
دلم خون شده و به صورت اشک از ددیگانم بیرون می زند.
این بدان معنی است
که
شاعرخون می گرید.
حکمت
یعنی فلسفه.
حکیم
یعنی فیلسوف.
حکمت
کلمه ای عربی است.
وقتی گفته می شود:
حکیم الوالقاسم فردوسی
دال بر فیلسوف بودن او ست.
مطمئنی که حریف
اینستاگرام دارد؟
ما که نداریم.
ضمنا
سرقت چیزی حتما به معنی حاجت سارق به آن چیز نیست.
سارق کیست؟
سارقین یکی از عناصر لایه اجتماعی موسوم به لومپن پرولتاریا هستند.
لومپن پرولتاریا
بی شعورترین و بی شخصیت ترین و بی شرم ترین اعضای جامعه اند.
به عوض دعوت سارق به خانه
بهتر است که به پلیس طویله خبر دهید تا دی ان آی او را کشف کنند و شناسایی و دستگیر کنند و اموال مسروقه را بازپس گیرند.
تکرار اندیشه ای و یا کردوکاری مثلا آزمایشی، شعری، سخنی، خرافه ای
دلایل بیشمار دارد.
مفاهیم را باید در آثار فکری و هنری و غیره
مورد تحلیل مشخص قرار داد.
مثال:
شعرا
غزالی را
یک نفس و یکسره و به طور مکانیکی نمی سرایند.
برای سرودن هر غزلی
ابیات آن را چه بسا صدها بار تکرار می کنند
و با هر تکراری آنها را تراش می دهند و بهبود می بخشند.
از غزلیات خواجه
نسخه های متفاوتی وجود دارد
که دال بر تکرار مکرر آنها و تصحیح و توسعه و تکامل مکرر آنها ست.
مراجعه کنید به حافظ شاملو.
دروغ چیه؟
صبر
احترام به حکمت خدا ست.
حریف
نه.
صبر تعریف دارد.
ضمنا
صبر به تنهایی وجود ندارد.
صبر
در دیالک تیک های مختلف و به معانی مختلف وجود دارد.
مثلا
در دیالک تیک شتاب و شکیب.
منظور از حکمت الهی چیست؟
از این خبرها نیست.
هر کس به محض تولد
میراث مادی و فکری پیشینیان را در اختیار می گیرد
بر ان میراث می افزاید
یعنی زحمات پیشینیان خلاقانه را تداوم می بخشد
و
برای نسل بعدی
به میراث می گذرد و می رود.
قانون دیالک تیکی نفی نفی
سیر و سرگذشت هر تکامل و توسعه
در هر زمینه است
پیشوند «پاد»
یکی از پیشوندهای فراموش شده است که به چم «ضد»، «مخالف»، «در برابر» و «روی درروی» است.
این پیشوند را در واژه «پادزهر» داریم و چند واژه دیگر هم به تازگی با این واژه ساخته شده است :
پادزهر = ضد زهر
پادورز = مخالف
پادآواز = انعکاس صدا (پژواک)
پاسخ = کوتاه شده پادسخن.
سخنی که در برابرسخن دیگری گفته شود.
پاتک = ضدحمله،
در اینجا «پا» کوتاه شده «پاد» است
پادسان = متضاد (حیدری ملایری)
پادسانی = تضاد
پادچم = واژه های متضاد [در دستور زبان]،
به دو واژه گویند که چم [= معنی] آنها مخالف یکدیگر باشد
مانند: تاریک و روشن، سیاه وسفید
یادآوری = پاد در پادشاه پیشوند نیست.
این واژه در بنیاد پاتیشاه بوده است که واک «ت» در آن به «د» ترادیسیده و واک «ی» افتاده و سرانجام شده « پادشاه».
پاتِشاه یعنی شاه دارای تخت.
پات در پهلوی تخت یا اورنگ است و کردهای فَهلوی یا فیلی هنوز به پادشاه، «پاتشاه» گویند.
پادو نیز پا + دو است .
یعنی دونده با پا،
کسی که به دنبال کار باید بدود .
امام جمعه اصفهان گفته بود: مجسمه سردار سلیمانی خط قرمز ماست
بهمن
من ـ زور امامان از خط قرمز چیست؟
مجسمه سازی در اسلام حرام است.
اشک و زاری نمایندگان رژیم صهیونیستی بعد از جلسه غیرعلنی پارلمان! گویا پشت درهای بسته حقایق ناگفتنی از شکست نیروها و خساراتشون گزارش شده
حسین
رژیم صهیونیستی؟
حضرت حسین خیال می کند که صهیونیسم فحش و بد و بیراه است.
صهیونیسم چیست؟
حضرت علی هم شبها
لب چاه های کور آب
می گریست.
آدم
آدم است.
مبارزه طبقاتی است
که دیالک تیک زد و خورد
و
افت و خیز
و
حیات و ممات
است.
جماعتی که به افتادگان نپردازند
اگر به عرش برآیند همچنان پستند .
.. #صائب_تبریزی
جنگ است
جنگ
دیالک تیکی از زد و خورد است.
جنگ
فرمی از مبارزه طبقاتی است.
مبارزه طبقاتی بر سر نان است.
عالی و پست چیه؟
عالم بر مثال کوه است. هر چه گویی از خیر و شر، از کوه همان شنوی. و اگر گمان بری که من خوب گفتم کوه زشت جواب داد، محال باشد که بلبل در کوه بانگ کند، از کوه بانگ زاغ آید، یا از بانگ آدمی، بانگ خر. پس یقین دان که بانگ خر کرده باشی.
(فیه ما فیه)
پژواک صدا در کوه
فرمی از انعکاس ماده در ماده است.
مثل انعکاس بید در آیینه آب استخر
است.
انعکاس
یکی از مهمترین مفاهیم فلسفه و تئوری شناخت مارکسیستی است.
اکنون پروفسوری سالها ست که در دانشگاه هلند روی انعکاس کار میکند.
خانما همه چی رو از زاویه دید خودشون میبینن. از منظر خواست ها و نیاز های خودشون. البته کمتر کسی میتونه از جنسیت خودش فراتر بره و از اون بالا نگاه کنه ؛ چه زن چ مرد.
رویا
دیدن هر چیز از زاویه دید خود (point of view) (سوبژکتیویسم) با دیدن از منظر حوایج خود
با هم تفاوت دارند
ضمنا زنانه و نرانه نیستند.
طبیعی و بشری اند.
چاره غلبه بر سوبژکتیویسم معرفتی
فراگیری تفکر مفهومی و دیالک تیکی ـ ماتریالیستی است.
تفسیر نیست.
تحلیل است.
کسی که تفاوت تفسیر را بابا تحلیل نداند
ترحم انگیز است.
ضمنا
کسی
برای خوشامد این و آن
تحلیل نمی کند.
راستی دلیل هماندیشی کسی با هر ننه قمر و دده دمری چیست؟
اینشتین:
شما پول کافی برای جنگ افروزی دارید.
ولی پولی برای دادن نان به گرسنگان ندارید.
هی مشد اینشتین
نان
دادنی نیست.
کسی هم موظف به دادن نان به گرسنگان نیست.
خود جنگ
هم
بر سر نان است.
جنگ = نان ربایی از سفره حریف
و
در واقع
نان ربایی از سفره گرسنگان جهان
در اثر جنگ
سفره کنسرنهای امپریالیستی
سنگین تر و رنگین تر می شوند.
فقط سفره گرسنگان
خالی تر و خالی تر.
در جنقوری اسلامی
زندانی سیاسی وجود ندارد.
۹۹ درصد کسانی که زندانی، تبعید، حصر و اعدام شده اند
سیاسی نبوده اند.
حتی در زمان شاه
سیاسی نبوده اند.
در طویله همه چیز تصادفی است.
خیلی ها خیلی زجر کشیدند
جرم شان دادن کتاب قابل خریدی در کتابفروشی ها به خری بود.
اکنون
کسی کتاب حتی نمی خواند.
همه در بند بند تنبانند.
پیش شزظ سیاسی بودن
آشنایی پیشاپیش با مفاهیم سیاسی است
چون نیک بنگری
همه
زباله
نشخوار می کنند
کسی می تواند این برداشت را از زندگی داشته باشد که آن را کالایی برای فروش تصور کند.
زندگی عالی ترین نعمت هستی است
زندگی
نعمت بی بدیلی است.
زندگی
تنها نعمتی است
که
کالا نیست.
همه چیز قابل خرید و فروش است.
الا زندگی.
شرایط زیست باید خیلی ذلتبار باشد تا زندگی به صورت کالا در اید.
حتی
در این صورت
فروش زندگی به مثابه کالا
برای خرید زندگی است.
آنچنان زیبا ست این بی بازگشت
کز برایش می توان از جان گذشت.
شما هر کلمه و جمله ما را معیوب می دانید
ذکر کنید
و
بعد استدلال کنید.
شما اصلا نمی دانید مارکسیسم چیست.
کامنت های ما
مشخصا
واکنشی به افکار این و آنند. ما تحلیلی تاریخی راجع به مسئله خلق یهود منتشر کرده ایم. احت عنوان
درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13318
یکی از بدبختی های اسلوبی ـ فکری (بینش بشری)
تفکر و تحلیل با مفاهیم موجودات طبیعی است.
با مفاهیم گرگ و گوسفند
می توان مسائل را ساده کرد و عوامفریبی کرد، ولی نمیتوان روشنگری کرد.
مسئله ای را درک کرد و توضیح داد و حل کرد
بشر را چاره ای جز فراگیری تعریف علمی مفاهیم و تفکر مفهومی نیست.
استعمار چیست؟
استمعار مبتنی بر چیست؟
همین روزها
اسرائیل
خلق فلسطین را در سرزمین اشغال شده شان ر تحت استعمار قرار داده است.
دلیلش چیست؟
مبارزه خلق فلسطین بر ضد طبقه حاکمه اسرائیل (بورژوازی یهود)
در تحلیل نهایی
مبارزه رهایی بخش ملی (مبارزه ضد مستعمراتی) است.
بی اعتنا به اینکه تحت کدام پرچم ایده ئولوژیکی صورت می گیرد.
این مبارزه
ماهیتا
فرقی با میارزه خلق های کشورهای مستعمره بر ضد امپریالیسم ندارد
و باید در این چارچوب درک شود و توضیح داده شود و حل شود.
برقوتی
سیاستمدار خردگرای خلق فلسطین
همین اندیشه را مطرح می سازد
که میراث انقلابات بورژوایی آغازین
مثلا انقلاب امریکا و فرانسه است.
و
گوش شنوا نمی یابد.
همه را سخن از حماس و حزب الله است
که کمترین اعتنایی به برابری بشری ندارند
آنها در سازمان ملل متحد به عنوان یک سازمان غیر دولتی ثبت شدند. در سال 1987، دبیر کل سازمان ملل متحد، "با قدردانی از سهم قابل توجه در برنامه و اهداف سال جهانی صلح که توسط مجمع عمومی سازمان ملل اعلام شد"، عنوان "سفیر صلح" را به جامعه جهانی بهائی اعطا کرد.
آره
بهائیت میسونر بهایی در سراسر جهان دارند
بهائیت
دین و آیین است
ایده ئولوژی است
و جوامع
طبقاتی اند
بهترین دوستان بهایی ما
توده ای بوده اند.
حمله به جنقوری اسلامی
در دستور روز امپریالیسم امریکا ست.
انهم نه تازگی ها.
بلکه از دهه ها قبل.
شاید هم نیازی به حمله نباشد
و
جنقوری از درون منفجر شود.
سیدعلی
آسوده نخواب.
خطر در راه است.
نشاشیده شب دراز است و قلندر بیدار
امریکا هم از القاعده ضربه خورد و هار شد و به انتقام دست زد و سراسر عراق و بعد افغانستان و سوریه و سومالی و لیبی و غیره
خرابات شام شدند
و
زندگی برای سکنه بیچاره شان
زهر هلاهل شد.
فوندامنتالیسم
مقوی و مکمل و متمم فاشیسم است.
همین حماس را همین لطان یابو
تقویت کرده و روی کار آورده
محسن_رضایی در برنامه به افق فلسطین درپاسخ به سوال درخصوص پوشیدن لباس رزم:
ما ازجنگ نمیترسیم ولی دنبال جنگ هم نیستیم امام فرمودند راه قدس ازکربلا می گذرد وما الان ازکربلا عبورکردیم
خریت توانگر کند فرد را
خبر کن حریفان ولگرد را.
اگر «دنبال جنگ نیستید»
پس برای چه لباس رزم پوشیده اید؟
اگر از کربلا گذشته اید
پس معطل چیستید؟
قدس هنوز هم آزاد نشده است.
بروید و آزاد کنید تا
سکنه جنقوری تان
هم در غیاب شما
نفسی به ازادی بکشند.
باشد.
بروند و بجنگند.
مجلس شوربا که محل خور و خواب و خرناسه است
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر