"دل فروش"
سعيد كريمى
پاييز ۲۰۱۹
تورنتو
چه بر ما گذشته؟
۱
"كلام"
بُنجل متاعى است
سؤال این بود
که
چرا
گفته شد
که
این نظر مؤلف
دیالک تیکی از درست و نادرست
است؟
به
مثابه عضوی از اریستوکراسی سنتی
شاهد فاجعه ای فکری و فرهنگی
است.
مؤلف
می بیند
که
همه چیز در حال سقوط به قهقرا ست.
مؤلف
می بیند
که
یکشبه
میلیون ها علاف و عیاش و کلاش
صاحب کلام
(صاحب سخن)
شده اند.
کلامی
که
کمترین شباهتی به کلام ندارد.
کلامی
که
حتی
ناهنجارتر از عرعر
است.
۲
"كلام"
بُنجل متاعى است
«انتقاد» مؤلف محافظه کار
در
واقع
ابراز نوعی نارضایتی از وضع فکری و فرهنگی
است.
ابراز نوعی نا رضایتی
از
ناهنجاری های فکری و فرهنگی
است
که
حتی
نازلتر
از
میراث فکری و فرهنگی فرمال و فرمالیستی اریستوکراسی
است.
آش
چندان و چنان شور شده
که
حتی
خان
فهمیده است.
این
«انتقاد» مؤلف محافظه کار
«انتقاد» مؤلف محافظه کار
جنبه و جانب درست استنباط او ست:
"كلام"
بُنجل متاعى
شده است.
چنان بی کیفیت شده
که
تهوع انگیز
گشته است.
یعنی
کلام
نوعی زباله متعفن شده است.
۳
"كلام"
بُنجل متاعى است
مؤلف
ساکن کانادا ست.
اما
به
دلیل تعلق به اریستوکراسی
نمی داند
که
بنجل متاع گشتن کلام
پدیده ای گلوبال
است
و
نه
پدیده ای ناسیونال.
مؤلف
نمی داند
که
آسمان و پاسبان
همه جا
همین رنگ
است.
کسب و کار طبقه حاکمه امپریالیستی
در
مقیاس تمام ارضی
تمدن زدایی و فرهنگ زدایی از بشریت و جامعه بشری
است.
ما
در این زمینه پژوهش های سوسیولوژیکی ارزشمندی
از
ورنر سپمن
فیلسوف و جامعه شناس معاصر آلمان
منتشر کرده ایم.
کسب و کار طبقه حاکمه امپریالیستی
تولید انبوه زباله های فکری و هنری و ایده ئولوژیکی
است.
آماج اصلی طبقه حاکمه امپریالیستی
تار و مار سازی خانه خرد اندیشنده
است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر