فریدون توللی
(۱۲۹۸ – ۱۳۶۴)
شاعر، باستان شناس، مترجم، نویسنده، ادیب و طنزپرداز
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
مُل
فریدون توللی
(۱۲۹۸ – ۱۳۶۴)
شاعر، باستان شناس، مترجم، نویسنده، ادیب و طنزپرداز
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
هدف این قطعه،
پرده گیری از کار پارسا نمایانِ سالوس است
که
به
قولِ خواجه شیراز
«چون به خلوت می روند، آن کار دیگر می کنند»!
همانطور که ذکرش گذشت،
این قطعه توللی
وسیله ای برای افشای روحانیت پارسانما و سالوس
به
عنوان هدف
است.
مرجع تقلید توللی
همشهری اش
حضرت حافظ
است.
وقتی از دیالک تیک فرد ـ وسیله ـ هدف
سخن می رود،
این بدان معنی است
که
هدف
هم
به
نوبه خود
می تواند
در
پله بعدی توسعه
به
وسیله
استحاله یابد.
اکنون
این سؤال مطرح می شود:
هدف توللی ویا خواجه
از
افشای روحانیت پارسانمای سالوس
چیست؟
خوب
اگر
خلایق بدانند که آخوندها،
عالم بی عمل
هستند،
چه می شود؟
ما
به
امید پیدا کردن پاسخ به این پرسش
غزل خواجه
را
مورد تحلیل قرار می دهیم:
۱
واعظان
کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
معنی تحت اللفظی:
آخوندها
در
منبر
خلایق را به نیکوکاری دعوت می کنند،
ولی
خودشان در خفا
به
بدکاری
می پردازند.
خواجه
روحانیت
را
مشتی متظاهر و مفسد
تصور و تصویر می کند
که
ظاهرا
پارسا
هستند
و
باطنا
ناپارسا.
یعنی
ظاهر و ذات شان با یکدیگر همخوانی ندارد.
سؤال این است
که
وقوف به این حقیقت امر
چه نتیجه ای
در پی دارد؟
توده
خر
که
نیست.
توده
می داند
که
روحانیت
اهل تظاهر و تقیه و تزویر و ریا ست.
روحانیت
اما
فونکسیون ایده ئولوژیکی معینی
به
عهده
دارد.
فونکسیون ایده ئولوژیکی روحانیت
در
دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر
خلاصه نمی شود.
تازه
دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر
دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر
بی اعتنا به اینکه سوبژکت آن پارسا باشد و یا پارسا نما،
کردوکار مثبتی است.
دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر
فرمی از انتقاد اجتماعی
است
و
کردوکاری انقلابی
است.
۲
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس:
«توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟»
معنی تحت اللفظی:
چرا روحانیت که خلایق را دعوت به توبه از معاصی مرتکبه می کند،
خودش
از
معاصی مرتکبه خود
توبه نمی کند؟
محتوای این بیت غزل خواجه
نیز
همان
عالم بی عمل بودن روحانیت
است.
یعنی حرف جدیدی در این بیت شعر خواجه
نیست.
خوب
فرض کنیم
که
روحانیت
در
خلوت
کارهای دیگر
را
نکند
و
ضمنا
از
معاصی خود
حسابی
توبه کند،
در
آن صورت
همه مسائل و مشکلات و معضلات جامعه
حل می شوند؟
۳
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
معنی تحت اللفظی:
روحانیت
ظاهرا
به
روز قیامت ایمان ندارد.
به
همین دلیل به خدا کلک می زنند.
خوب
بی ایمانی به خرافه رستاخیز مردگان
نشانه خردمندی
است
و
چه بهتر از این؟
اگر
روحانیت خر می بود
و
به
خرافه قیامت و داوری داور واهی
ایمان می داشت،
خواجه شیراز
شادمان می شد؟
آخر
این
چه خواجه عنقلابی است
که
به
خرافه خیزش مردگان با شنیدن صدای صور حضرت اسرافیل کذایی
باور دارد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر